خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

(SINA)

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/2/23
ارسال ها
395
امتیاز واکنش
3,319
امتیاز
133
سن
19
محل سکونت
شهر آبنباتی
زمان حضور
40 روز 23 ساعت 22 دقیقه
من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می‌ نکنی


دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی


دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و matieh

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,141
امتیاز واکنش
22,349
امتیاز
423
زمان حضور
47 روز 15 ساعت 51 دقیقه
من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی
یا چه کردم که نگه باز به من می‌ نکنی


دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
تا ندانند حریفان که تو منظور منی


دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی


یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
بیند خطای خویش و نبیند خطای یار


مشاعره با اشعار سعدی

 

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ
بیند خطای خویش و نبیند خطای یار
رقیب انگشت می خاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل میبینم نمی چینم


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و M2bin

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,141
امتیاز واکنش
22,349
امتیاز
423
زمان حضور
47 روز 15 ساعت 51 دقیقه
رقیب انگشت می خاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل میبینم نمی چینم


منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم

مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: POURIA

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
منم یا رب در این دولت که روی یار می‌بینم
فراز سرو سیمینش گلی بر بار می‌بینم

مگر طوبی برآمد در سرابستان جان من
که بر هر شعبه‌ای مرغی شکرگفتار می‌بینم
مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,145
امتیاز واکنش
64,090
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 11 ساعت 38 دقیقه
روی تو خوش می‌نماید آینه‌ی ما،
کآینه پاکیزه است و رویِ تو زیبا!


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad و POURIA

POURIA

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/2/23
ارسال ها
244
امتیاز واکنش
452
امتیاز
103
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
1 روز 6 ساعت 35 دقیقه
روی تو خوش می‌نماید آینه‌ی ما،
کآینه پاکیزه است و رویِ تو زیبا!
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست
مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,141
امتیاز واکنش
22,349
امتیاز
423
زمان حضور
47 روز 15 ساعت 51 دقیقه
اگر مراد تو ای دوست بی مرادی ماست
مراد خویش دگرباره من نخواهم خواست


تو مگر پرده بپوشی و کست روی نبیند
ور همین پرده زنی پرده خلقی بدرانی

تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: niloofar.H

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,078
امتیاز واکنش
13,969
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 16 ساعت 10 دقیقه
تو مگر پرده بپوشی و کست روی نبیند
ور همین پرده زنی پرده خلقی بدرانی

تو ندانی که چرا در تو کسی خیره بماند
تا کسی همچو تو باشد که در او خیره بمانی
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار


مشاعره با اشعار سعدی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,141
امتیاز واکنش
22,349
امتیاز
423
زمان حضور
47 روز 15 ساعت 51 دقیقه
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار


روشن روان عاشق از تیره شب ننالد
داند که روز گردد روزی شب شبانان

باور مکن که من دست از دامنت بدارم
شمشیر نگسلاند پیوند مهربانان


مشاعره با اشعار سعدی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا