درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

zeynabeslami · 9/7/22

سلام وقتتون بخیر.
اسم رمان: کابوس با چشمان باز
ژانر: مافیا ، عاشقانه
نام نویسنده: زینب اسلامی ( توکا)
خلاصه:
مادر، کودکی‌ام را به خاطر داری؟ آن شبان را که وحشت‌زده از رویارویی با هیولاهای کودکی‌ام جیغ کشان برمی‌خواستم و می‌گریسم را به یاد داری؟ آ*غو*ش مطمئنت همیشه امانم می‌داد و دستان پر مهرت گیسوان سیاهم را نوازش می‌کرد و آرامم می‌ساخت. و صدایت... آن صدای دلنشینت که می‌گفت «همه چیز تمام شده، من این‌جا هستم.» موجب تولد دوباره روح من بود.
آه مادر، مادر، مادر... دخترت را خوب بیین، که چه بزرگ و توانمند شده، حالا هرروز و هرشب با چشمانی باز کابوس می‌بیند.
مادر! ای جانم به قربانت، تو را به خدا قسم کمی در بهشت اعلا آرام گیر، که من خود خواستم مالک، نگهبان و شیطان در بند دوزخ باشم. و این روح سالخورده از خاکستر گناهان آنان زاده گشت.
ای به فدایت تمام عالم! به روی دو چشم، برای آرامش خاطرت از قعر جهنم شورشی به پا خواهم کرد، باز می‌گردانم هر آن کس را که مرا سوی این دوزخ هدایت کرد.
ای روح و جان بی‌قرار من، مادرم! تو فقط آرام در میان انبوه خاک سرد بخواب.

ناظر انتخابی mobina یا z.a.h.r.a

MaRjAn · 9/7/22

zeynabeslami گفت:
سلام وقتتون بخیر.
اسم رمان: کابوس با چشمان باز
ژانر: مافیا ، عاشقانه
نام نویسنده: زینب اسلامی ( توکا)
خلاصه:
مادر، کودکی‌ام را به خاطر داری؟ آن شبان را که وحشت‌زده از رویارویی با هیولاهای کودکی‌ام جیغ کشان برمی‌خواستم و می‌گریسم را به یاد داری؟ آ*غو*ش مطمئنت همیشه امانم می‌داد و دستان پر مهرت گیسوان سیاهم را نوازش می‌کرد و آرامم می‌ساخت. و صدایت... آن صدای دلنشینت که می‌گفت «همه چیز تمام شده، من این‌جا هستم.» موجب تولد دوباره روح من بود.
آه مادر، مادر، مادر... دخترت را خوب بیین، که چه بزرگ و توانمند شده، حالا هرروز و هرشب با چشمانی باز کابوس می‌بیند.
مادر! ای جانم به قربانت، تو را به خدا قسم کمی در بهشت اعلا آرام گیر، که من خود خواستم مالک، نگهبان و شیطان در بند دوزخ باشم. و این روح سالخورده از خاکستر گناهان آنان زاده گشت.
ای به فدایت تمام عالم! به روی دو چشم، برای آرامش خاطرت از قعر جهنم شورشی به پا خواهم کرد، باز می‌گردانم هر آن کس را که مرا سوی این دوزخ هدایت کرد.
ای روح و جان بی‌قرار من، مادرم! تو فقط آرام در میان انبوه خاک سرد بخواب.

ناظر انتخابی mobina یا z.a.h.r.a

باسلام، با ناظر پیشنهادی شما موافقت می‌شه!
ناظر شما M O B I N A
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

Haniye mokhtari · 9/7/22

سلام عصر بخیر
اسم رمان: اَهِلَّه ماه
ژانر: فانتری، عاشقانه
نام نویسنده: هانیه سادات مختاری
خلاصه:
وقتی به این فکر می‌کنم که همه‌ی زندگی‌ام فقط یک خیال شبانه بوده، باعث می‌شود که قلبم درد بگیرد. بهترین تعبیری که می‌توانم برای زندگی‌ام داشته باشم این است که انگار‌‌ یک کتاب در حال نوشتن بود و تمام خاطرات، موفقیت‌ها و آدم‌های مهم و عزیز زندگی‌ام ایده پردازی‌ها و ژانرهای یک نویسنده بودند؛ و زمانی‌که پرده‌های خیال از مقابل چشمانم برداشته شدند متوجه شدم، در این داستان که فقدان اختیار به طور ظالمانه‌ای در آن موج می‌زند فرقی ندارد، که من نقش سیندرلای در انتظار شاهزاده را داشته باشم یا گرگی که تمام عمر در حسرت خوردن شنل قرمزی مانده؛ در واقعیت نه شاهزاده عاشقی وجود دارد و نه شنل قرمزی که من در حسرت آزار رساندن به آن باشم!

در گذشته داخل یک کتاب فلسفی سالخورده که برگه‌های کاهی‌اش به خاطر گذر زمان پوسیده و به رنگ قهوه‌ای درآمده بودند، خواندم «که هیچ آشنایی درحقیقت آشنای تو نیست و هیچ خانواده‌ای واقعا خانواده‌ات!

آنها فقط غریبه‌هایی هستند که تقدیر باعث شده وارد زندگی‌ات بشوند.»

و الان با تمام وجود به این جمله اعتقاد و باور دارم ،که این تقدیر قطعا یک نویسنده بی‌رحم است.

ناظر انتخابی mobina یا z.a.h.r.a

MaRjAn · 9/7/22

Haniye mokhtari گفت:
سلام عصر بخیر
اسم رمان: اَهِلَّه ماه
ژانر: فانتری، عاشقانه
نام نویسنده: هانیه سادات مختاری
خلاصه:
وقتی به این فکر می‌کنم که همه‌ی زندگی‌ام فقط یک خیال شبانه بوده، باعث می‌شود که قلبم درد بگیرد. بهترین تعبیری که می‌توانم برای زندگی‌ام داشته باشم این است که انگار‌‌ یک کتاب در حال نوشتن بود و تمام خاطرات، موفقیت‌ها و آدم‌های مهم و عزیز زندگی‌ام ایده پردازی‌ها و ژانرهای یک نویسنده بودند؛ و زمانی‌که پرده‌های خیال از مقابل چشمانم برداشته شدند متوجه شدم، در این داستان که فقدان اختیار به طور ظالمانه‌ای در آن موج می‌زند فرقی ندارد، که من نقش سیندرلای در انتظار شاهزاده را داشته باشم یا گرگی که تمام عمر در حسرت خوردن شنل قرمزی مانده؛ در واقعیت نه شاهزاده عاشقی وجود دارد و نه شنل قرمزی که من در حسرت آزار رساندن به آن باشم!

در گذشته داخل یک کتاب فلسفی سالخورده که برگه‌های کاهی‌اش به خاطر گذر زمان پوسیده و به رنگ قهوه‌ای درآمده بودند، خواندم «که هیچ آشنایی درحقیقت آشنای تو نیست و هیچ خانواده‌ای واقعا خانواده‌ات!

آنها فقط غریبه‌هایی هستند که تقدیر باعث شده وارد زندگی‌ات بشوند.»

و الان با تمام وجود به این جمله اعتقاد و باور دارم ،که این تقدیر قطعا یک نویسنده بی‌رحم است.

ناظر انتخابی mobina یا z.a.h.r.a

باسلام، متاسفانه با ناظر پیشنهادیتون موافقت نمیشه
ناظر شما فاطمه بیابانی
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

کیانا علی حجتی اصل · 10/7/22

نام نویسنده:کیانا علی حجتی اصل
ژانر:عاشقانه و فانتزی
نام اثر : زندگی موفق استلّا
خلاصه :
استلا دختری باهوش و هوشمند بود که تمام عمرش صرف موفقیت میکرد
بقیه رو نمیگم داستان لو نره

MaRjAn · 10/7/22

کیانا علی حجتی اصل گفت:
نام نویسنده:کیانا علی حجتی اصل
ژانر:عاشقانه و فانتزی
نام اثر : زندگی موفق استلّا
خلاصه :
استلا دختری باهوش و هوشمند بود که تمام عمرش صرف موفقیت میکرد
بقیه رو نمیگم داستان لو نره

باسلام، ناظر شما خودم
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، موفق باشید :aiwan_light_king:

zhrwaz · 10/7/22

سلام عصر بخیر
اسم رمان : باتلاق سرخ
نام نویسنده : هرماس
ژانر: داستان کوتاه ، اجتماعی ،غمگین
خلاصه :
گاه زندگی همچون رودخانه ای به مشکلات سنگی برخورد می کند و مانع از جریان دوباره ان می شود گاهی قلب هایمان نابود می شوند و گاه غم هایمان سد رویاهایمان . آدمی گاه سنگ ها را به سنگ ریزه ها تبدیل می کند و گاه از آن ها سخره ای می سازد که تنها خود را از بین می برد . تصمیمات ما زندگی را می سازند سنگ ریز و سخره ها را می سازد.

MaRjAn · 10/7/22

zhrwaz گفت:
سلام عصر بخیر
اسم رمان : باتلاق سرخ
نام نویسنده : هرماس
ژانر: داستان کوتاه ، اجتماعی ،غمگین
خلاصه :
گاه زندگی همچون رودخانه ای به مشکلات سنگی برخورد می کند و مانع از جریان دوباره ان می شود گاهی قلب هایمان نابود می شوند و گاه غم هایمان سد رویاهایمان . آدمی گاه سنگ ها را به سنگ ریزه ها تبدیل می کند و گاه از آن ها سخره ای می سازد که تنها خود را از بین می برد . تصمیمات ما زندگی را می سازند سنگ ریز و سخره ها را می سازد.

درخواست - تعیین ناظر داستـــان کوتـــاه

طبق قوانین جدید تایپ داستان کوتاه، زین پس برای داستان‌های کوتاه ناظر تعیین می‌شود.

forum.roman98.com

باسلام، در مرحله‌ی اول، برای تعیین ناظر داستان کوتاه باید به تاپیک بالا مراجعه کنید
با اینحال، ناظر شما Matiᴎɐ✼
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید
موفق باشید :aiwan_light_king:

Solan bano · 12/7/22

سلام خسته نباشید
نام رمان: ملکه نینجا
ژانر: اکشن، عاشقانه، مافیایی
نویسنده: بیتا سلطانی (Solan bano )
خلاصه:
داستان دختری که در کودکی پدر و مادرش جلوی چشمش کشته می شوند ، و پیش مادر بزرگش بزرگ میشود، زمانی که به سن هجده سالگی می‌رسد تصمیم می گیرد که به یک گروه نینجایی در ژاپن بپیوندد، تا خلافکارانی که پدر و مادر او را کشتند به سزای اعمالشان برساند....

MaRjAn · 12/7/22

Solan bano گفت:
سلام خسته نباشید
نام رمان: ملکه نینجا
ژانر: اکشن، عاشقانه، مافیایی
نویسنده: بیتا سلطانی (Solan bano )
خلاصه:
داستان دختری که در کودکی پدر و مادرش جلوی چشمش کشته می شوند ، و پیش مادر بزرگش بزرگ میشود، زمانی که به سن هجده سالگی می‌رسد تصمیم می گیرد که به یک گروه نینجایی در ژاپن بپیوندد، تا خلافکارانی که پدر و مادر او را کشتند به سزای اعمالشان برساند....

باسلام، ناظر شما فاطمه بیابانی
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید، من رو هم اد کنید.
موفق باشید :aiwan_light_king:

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو تازه وارد انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

همراه رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

عضو تازه وارد انجمن

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین