مشاعره با کلمه‌ی من

هورآم · 10/3/22

من انم که خود خواهم نه انکه ، دیگران خواهند..

moh@mad · 17/3/22

مش ملودی گفت:
من انم که خود خواهم نه انکه ، دیگران خواهند..

من ز دست دیده و دل در بلا افتاده‌ام
ای عزیزان چون کنم چون مبتلا افتاده‌ام

هر دم از چشمم چو اشک گرم روراندن که چه
تا چه افتادست کز چشم شما افتاده‌ام

~ĤaŊaŊeĤ~ · 26/3/22

من و انکار نوشیدنی این چه حکایت باشد

غالبا آنقدر عقل و درایت باشد

moh@mad · 29/3/22

حنانه سادات هاشمی گفت:
من و انکار نوشیدنی این چه حکایت باشد

غالبا آنقدر عقل و درایت باشد

من بی دل و دستارم در خانه خمارم
یک سـ*ـینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

P.E.G.A.H · 1/5/22

من از درد و غمی گویم سخن؛ بیم چه داری...؟

Saba hosseinzadeh · 1/5/22

باران امن دلم را به تو هدیه میکنم
من دل رنجانده ام را ز تو پنهان میکنم

moh@mad · 1/5/22

Saba hosseinzadeh گفت:
باران امن دلم را به تو هدیه میکنم
من دل رنجانده ام را ز تو پنهان میکنم

من که مشتاقم به جان برگشته مژگان تورا
کی توانم بر کشید از سـ*ـینه پیکان ترا
گر بدینسان نرگس سرخوش تو ساغر میدهد
هوشیاری مشکل است البته مستان تو را

SelmA · 1/5/22

من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

moh@mad · 1/5/22

Ghoolagh گفت:
من بی مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

من همان روز که روی تو بدیدم گفتم
هیچ شک نیست که از روی چنین ناز اید
هر چه در صورت عقل اید و در وهم قیاس
ان که محبوب من است از همه ممتاز اید

SelmA · 1/5/22

من در این جای همین صورت بیجانم و بس

دلم آنجاست که آن دلبر عیار آنجاست

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی