~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

banoo.s · 12/1/22

سلام یه رمان بود که دختر پسر با اجبار باهام ازدواج میکنن که بچه دار بشن دختره حامله میشه اونم دوقلو دختر پسر کم کم عاشق هم میشن اما دختر عمشون بود فکر کنم که عاشق پسره بود اما چون مشگل داشت و بچه دار نمیشد نذاشتن ازدواج کنن دختره هم بعد دنیا اومدن بچه ها پاپوش درست میکنه و کاری میکنه پسره با بچه هاش از ایران برن دختره هم افسرده میشه اما بعد هقفت سال که بچه میخوان برن مدرسه میان ایران و بعد ماجراهایی پسره میفهمه همه پاپوش بوده ...و با دختره دوباره ازدواج میکنن لطفا اسمش رو اگه میدوننین بگین ازبس فکر کردم دارم دیوانه میشم

No.One · 26/1/22

سلام من یه رمان حدود یک سال پیش خوندم اسم یکی از شخصیت هاش درنده بود توی سبک پلیسی و هیجانی بود و واقعا هیچی از داستان یادم نیست اگه کسی چیزی به ذهنش میرسه لطفا راهنمایی کنه ممنون

آمیتیدا · 27/1/22

رمان درمورد دختری به نام شاپرک‌ه که عاشق یک خواننده میشه و جریاناتی اتفاق می‌افته که اینها با هم آشنا میشن و یکسری شایعه درست میشه که اینا قصد ازدواج دارن و بعد مدتی وارد یک ماجرای پلیسی میشن که شاپرک تیر میخوره

Miss.rosha · 27/1/22

سلام لطفا اسم این رمانو بگین دارم خل میشم.داستان راجع به دختریه که واسش پاپوش دوختن و نامزدش ولش کرد و خانواده طردش کردن دختره تنها زندگی میکنه ولی هرشب میره نامزدش و از دور میبینه تو یه مهمونی یه پسره که خوانندس از دختره خوشش میاد و کم کم دختره هم عاشقش میشه وبهم قول میدن که بدونه هم سیگار نکشن وقتی بیگناهیه دختره ثابت میشه و برمیگرده به خانواده باباش به زور شوهرش میده به یه پسره ثروتمند که خلافکار بوده و .....خیلی طولانیه لطفا اگه کسی میدونه بگه

Lab@girl · 28/1/22

Sh.bm گفت:
سلام من دنبال یه رمانیم که فکر کنم اسم دختر داستان از خارج بعد از سالها به خاطر مرگ مادر بزرگش میاد و بایه مرد کچل داخل هواپیما هم سفر بود میاد ایران پدرش منتظراومدنش داخل فرودگاه که دختره از پدرش دل خوشی نداره و بعد از یه مدتم پدره به دختره می خواست بی احترامی کنه فرار میکنه میره پیش اون پسر کچله که فهمیده یکی از آشناهشون و نامزد دختر عموشه

اسم رمان ناگفته ها

Lab@girl · 28/1/22

Miss.rosha گفت:
سلام لطفا اسم این رمانو بگین دارم خل میشم.داستان راجع به دختریه که واسش پاپوش دوختن و نامزدش ولش کرد و خانواده طردش کردن دختره تنها زندگی میکنه ولی هرشب میره نامزدش و از دور میبینه تو یه مهمونی یه پسره که خوانندس از دختره خوشش میاد و کم کم دختره هم عاشقش میشه وبهم قول میدن که بدونه هم سیگار نکشن وقتی بیگناهیه دختره ثابت میشه و برمیگرده به خانواده باباش به زور شوهرش میده به یه پسره ثروتمند که خلافکار بوده و .....خیلی طولانیه لطفا اگه کسی میدونه بگه

من دنبال رمانی میگردم شاید شما اسمشو بدونی
دنبال رمانی میگردم ک دختره با پسره ی اصلی توی هواپیما آشنا شدن که هردوتا داشتن میرفتن سوئیس، دختره توی هواپیما به پسره از توی یک ظرف فلزی که مامانش براش گذاشته بود پسته تعارف میکنه
دختره برای یک سمینار میره که فککنم مامانش یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست داشت، دختره به ماشینش میگفت جیمبو یک برادر هم داشت و باباش فوت کرده بود، روانشناسی میخونه توی دانشگاه آزاد، بعدا دختره با اکیپ این پسره دوست میشه و این پسره یک دوست داره ک نقاشه که اکثرا دختره تو کارگاه اون میگذرونه، آخرش دختره در جواب اینکه با من ازدواج میکنی پسره بهش میگه که از آلمان جایی ک پسره رفته برای سرکاری واسش لباس عروس بیاره

Neda.sh · 2/2/22

دنبال رمانی هستم که ژانر پلیسی داره و به عنوان نفوذی وارد باند شده که باید دختر رییس پلیس رو گروگان بگیرن...و بهش میگن که بهش بی احترامی کنه...که از رو اجبار یه صیقه زیر لـ*ـب میخونه...و یجورایی عاشق هم میشن

Mr.Yosofiyan · 2/2/22

سلام یک رمانی رو چند وقت پیش خوندم که اینجوری بود
داداش دختره زده بود داداش پسره که خان زاده بود رو میکشه بعد واسه اینکه داداش دختره آزاد بشه پدر پسره شرط کرده که دختره باید زن دوم پسره بشه و ازش حامله بشه دختره هم ۱۵ سن داشته
بعد از چند وقت پسره میفهمه زن اولش که اسمش شیدا بوده بهش خیـ*ـانت کرده و اونو طلاق میده بعد هم دختره حامله میشه
دختره که زایمان میکنه دوازده روز بعد با پسره دعواش میشه و از خونه فرار میکنه بعد از اون شیدا دختره رو گروگان میگیره
بعدم پلیسا میفهمن و باند شیدا رو دستگیر میکنن ولی دختره چون میترسیده که پسره بزنتش اون موقعی که پلیسا اومدن فرار میکنه و میره نزدیک جاده اونجا یک پیرزن و پیرمرد داشتن رد میشدن که دختره رو دیدن و کمکش کردن بعد از پنج سال که دختره داشته تو خونه یک نفر دیگه خدمتکاری میکرده پسرت و بچش رو میبینه و پایان خوش
اگه میدونید لطفا زودتر اسمش رو بگید

Miss.rosha · 2/2/22

سلام.داستان راجع به دختریه که واسش پاپوش درست کردن واسه همین نامزدش ولش میکنه ولی دختره هر شب میرفته نامزدشو از دور میبینه بعد تو یه مهمونی دختره با یه خواننده اشنا میشه که عاشق هم میشن و قول میدن بدون هم سیگار نکشن وقتی بیگناهیه دختره ثابت میشه و برمیگرده پیش خانوادش باباش به زور به یه پسر پولدار که خلافکار بوده شوهر میده که میرن خارج زندگی میکنن و پسره هم به دسته یه باند کشته میشه و وختره دوباره برمیگرده ایران و .. لطفا اسمشو بگین.

Fatemeh_m · 2/2/22

سلام خسته نباشید من دنبال جلد دوم یک رمان هستم به نام حریم شیطان..
داستان درباره‌ی دختری بود که با یک پسره نامزده تا اینکه با این پدر و مادر دختر میخوان برن روستای که مادر پسر زندگی میکنه تا اینکه تصادف می‌کنند و پسر و پدر و مادر دختر فوت میشه و دختر مجبور میشه با برادر بزرگتر پسره ازدواج کنه...
ببخشید تا اینجا یادم بود و من الان دنبال جلد دومش هستم ....

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین