خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
آهسته به گوش
فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست
آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست
شمعی که به سویش من جانسوخته از شوق
پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست

انجمن رمان نویسی


اشعار شهریار

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli

SAEEDEH.T

مدیر بازنشسته رمان۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/4/19
ارسال ها
5,684
امتیاز واکنش
25,043
امتیاز
473
زمان حضور
82 روز 12 ساعت 24 دقیقه
نویسنده این موضوع
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن سرخوشی و خمارم نیست
دگر شرط بندی محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت
بدبیارم نیست
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
به رهگذار تو چشم انتظار خاکم و بس
که جز مزار تو چشمی در انتظارم نیست

انجمن رمان نویسی


اشعار شهریار

 
  • تشکر
Reactions: khlkjhlhgulhluli

Tavan

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/1/21
ارسال ها
187
امتیاز واکنش
11,646
امتیاز
288
زمان حضور
19 روز 16 ساعت 25 دقیقه
آمدی در خواب من دیشب چه کاری داشتی
ای عجب از این طرفها هم گذاری داشتی

راه را گم کرده بودی نیمه شب شاید عزیز
یا که شاید با دل تنگم قراری داشتی

مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی

سر به زیر انداختی و گفتی آهسته سلام
لـ*ـب فرو بستی نگاه شرمساری داشتی

خواستم چیزی بگویم گریه بغضم را شکست
نه نگفتم سال ها چشم انتظاری داشتی

با نوازش می کشیدی آه و می گفتی ببخش
سر به دوشم هق هق بی اختیاری داشتی

وقت رفتن بغض کردی و خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی

صبح بوی گل تمام خانه را پر کرده بود
کاش میشد باز در خوابم گذاری داشتی

عشق یعنی بی گلایه لـ*ـب فرو بستن، سکوت
دلخوش از اينکه شبی با او قراری داشتی...


اشعار شهریار

 
  • تشکر
Reactions: SAEEDEH.T

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
70
امتیاز واکنش
529
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 16 ساعت 11 دقیقه
ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم

این نیست مزد رنج من و باغبانیم

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای

ای گل چرا به خاک سیه می نشانیم

دریاب دست من که به پیری رسی جوان


اشعار شهریار

 
  • عالی
Reactions: Saba hosseinzadeh

Saba hosseinzadeh

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/8/21
ارسال ها
95
امتیاز واکنش
962
امتیاز
213
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 11 دقیقه
ای شاخ گل که در پی گلچین دوانیم

این نیست مزد رنج من و باغبانیم

پروردمت به ناز که بنشینمت به پای

ای گل چرا به خاک سیه می نشانیم

دریاب دست من که به پیری رسی جوان

سخن ، بى تو مگر جاى شنیدن دارد ؟
نفس ، بى تو کجا ناى دمیدن دارد
علت کورى. یعقوب نبى معلوم است
شهر بى یار مگر ارزش دیدن دارد….


اشعار شهریار

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: b_a244 و Mahii

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
70
امتیاز واکنش
529
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 16 ساعت 11 دقیقه
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم

خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم...


اشعار شهریار

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
Reactions: Saba hosseinzadeh

Saba hosseinzadeh

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/8/21
ارسال ها
95
امتیاز واکنش
962
امتیاز
213
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 11 دقیقه
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم

به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم

نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم

خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم...

آمدی جانمٖ به قــربانت صفا آورده ای

درد بی درمان قـلـبـم را دوا آورده ای

با خودم گفتم ملک ایام هجران شد تمام

آمدی خوش آمدی جانی مرا آورده ای


اشعار شهریار

 
  • عالی
Reactions: b_a244

b_a244

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/12/21
ارسال ها
70
امتیاز واکنش
529
امتیاز
203
زمان حضور
5 روز 16 ساعت 11 دقیقه
آمدی جانمٖ به قــربانت صفا آورده ای

درد بی درمان قـلـبـم را دوا آورده ای

با خودم گفتم ملک ایام هجران شد تمام

آمدی خوش آمدی جانی مرا آورده ای
این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من

آن تجلی که به عشق است و جلالست وجمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من


اشعار شهریار

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: moh@mad و Saba hosseinzadeh

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,467
امتیاز واکنش
22,970
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 4 ساعت 26 دقیقه
این همه جلوه و در پرده نهانی گل من
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من

آن تجلی که به عشق است و جلالست وجمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من


ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن سرخوشی و خمارم نیست

دگر شرط بندی محبت نمی‌برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست

من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست


اشعار شهریار

 
  • تشکر
Reactions: b_a244، paeez81 و Saba hosseinzadeh

paeez81

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
15/4/21
ارسال ها
1,301
امتیاز واکنش
25,588
امتیاز
368
سن
22
زمان حضور
34 روز 7 ساعت 44 دقیقه
تا چشم جان ز غیر تو بستیم پای دل
هر جا گذشت جلوه جانانه تو بود


اشعار شهریار

 
  • تشکر
Reactions: b_a244 و moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا