خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
این آسمان بی تو گویی ، سنگی است بر خانه امروز
سنگی کـــه راه نفس را ، بر چـــاه بیژن گرفته است
از چشــــم می گیرم آبــــی تا پـــای تا سر نسوزم
زین آتش سرکشی که در من به خرمن گرفته است
تا عشق چون نسیم به خکسترم وزد
شک از تو وام کردم و در باورم زدم
از شادی ام مپرس که من نیز در ازل
همراه خواجه قرعه ی قسمت به غم زدم


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
تا عشق چون نسیم به خکسترم وزد
شک از تو وام کردم و در باورم زدم
از شادی ام مپرس که من نیز در ازل
همراه خواجه قرعه ی قسمت به غم زدم
من در تو به شوق و تو در آفاق به حیرت
نایـــاب ترین فصل تماشــای من اینست
دیوانه بـــه سودای پـــری از تو كبوتر

از قاف فرود آمده عنقای من اینست


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
من در تو به شوق و تو در آفاق به حیرت
نایـــاب ترین فصل تماشــای من اینست
دیوانه بـــه سودای پـــری از تو كبوتر

از قاف فرود آمده عنقای من اینست
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,180
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست
عشق را همواره با دیوانگی پیوند هاست
شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق
ورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست
چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل ؟
لـ*ـب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست
عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج
علت عاشق طبیب من ، ز علت ها جداست


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 20 ساعت 46 دقیقه
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: کوثر پورخضر

کوثر پورخضر

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/20
ارسال ها
807
امتیاز واکنش
18,051
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
‏حصار بازوان اژدر
زمان حضور
63 روز 7 دقیقه
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نه آشنایی ام امـــــروزی است با تو همین
کـــه می شناسمت از خوابهای کودکی ام
عروسوار خیـــــــــــــــــال منی که آمده ای
دوباره باز به مهمانی عروســـــــــــــکی ام


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
نه آشنایی ام امـــــروزی است با تو همین
کـــه می شناسمت از خوابهای کودکی ام
عروسوار خیـــــــــــــــــال منی که آمده ای
دوباره باز به مهمانی عروســـــــــــــکی ام
من رود نیاسودنم و بودن و تا وصل
آسودگی ام نیست كه معنای من اینست
هر جا كه تویی مركز تصویر من آنجاست
صاحب نظرم علم مرایای من اینست


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: کوثر پورخضر

کوثر پورخضر

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/20
ارسال ها
807
امتیاز واکنش
18,051
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
‏حصار بازوان اژدر
زمان حضور
63 روز 7 دقیقه
من رود نیاسودنم و بودن و تا وصل
آسودگی ام نیست كه معنای من اینست
هر جا كه تویی مركز تصویر من آنجاست
صاحب نظرم علم مرایای من اینست
ترســـم نیـایـــی و آید ، خـــاکستر من به سویت
آه از حریقی که بی تو در سـ*ـینه دامن گرفته است


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
ترســـم نیـایـــی و آید ، خـــاکستر من به سویت
آه از حریقی که بی تو در سـ*ـینه دامن گرفته است
ترنمی است در آوازهای پایانی
که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت
چو میرسیم بـه آن لحظه های پایانی
جهان و هر چه در آن می شود فراموشت


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 

کوثر پورخضر

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/20
ارسال ها
807
امتیاز واکنش
18,051
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
‏حصار بازوان اژدر
زمان حضور
63 روز 7 دقیقه
ترنمی است در آوازهای پایانی
که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت
چو میرسیم بـه آن لحظه های پایانی
جهان و هر چه در آن می شود فراموشت
تشویش هزار " آیا"، وسواس هزار "اما"
کوریم و نمی‌بینیم ، ورنه همه بیماریم
دوران شکوه بـــاغ از خاطرمان رفتــه‌ ست
امروز که صف در صف خشکیده و بی‌باریم


مشاعره با اشعار حسین منزوی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا