~♦•پیدا کردن رمان‌های گمنام•♦~

Helius · 20/11/20

سلام من دنبال یه رمانم که نسبتا قدیمیه و شاید اسم شخصیت هاش رو درست نگم
رمان درباره یه دختر و پسر بوده که هم دانشگاهی بودن اسماشون هم ترانه و مهرشاد و شایدم شادمهر بوده
دختره ظاهرا مشکل شکست عشقی یا همچین چیزی داشته
بعد پدر و مادر دختره تصادف میکنن فوت میشن
دختره و پسره عاشق هم میشن ولی بعدش میفهمن خواهر برادرن
بعد از یه مدت عمه دختره بهش میگه تو بچه اصلی مامان بابات نبودی اونا تورو بزرگ کردن پس تو میتونی با این ازدواج کنی
لطفا اگه کسی میدونه بگه ممنون

محيا · 25/11/20

سلام يه رماني بود خلاصش اين بود كه يه دختر ١٩ساله به زور پدرش به عقد موقت يك ساله يه مرد پولدار در مياد كه يه پسر هم داره تو اين مدت يك ساله عاشق هم ميشن و بعد يك سال ازدواج دايم ميكنن

Mohana Doosti · 25/11/20

سلام من دنبال ی رمانم ک اسمشو یادم رفته موضوعش اینکه دو دختر و چند نفر میرن تو ی خونه دنبال گنج بعد هر روز ی قسمت از زمین و حفر میکنن یکی از این دخترا هر شب خواب ی پسر و میبینه ک ازش کمک میخواد دختره عاشق پسر توی خوابش میشه... تا اینکه ی روز ک ی قسمت از زمینو میکنن چندمتر ک میرن پایین ی در میبینن وقتی بازش میکنن و میرن داخل میبینن دوتا تـ*ـخت اونجاس ک دونفر اونجا خوابیدن و لباسای عجیب و غریب دارن یکی از اون دونفر همون پسر توخواب دخترس... اونا وقتی از خوتب میشن میگن خیلی ساله ک انگاری خوابن. یکی از اون پسرا خیلی مغروره و با اینکی دختره ک زبون دراز کلی باهم کلکل میکنن ولی در اخر عاشق هم میشن.. اسم پسرا فک کنم شهروین و نیاوان یا همچین چیزی بود

zahraMlK · 26/11/20

سلام من دنبال یه رمانم درمورد یه دختر به نام نگاه که عاشق فوتبالیستی به نام یارا فرهمند میشه

• Zahra • · 26/11/20

Mohana Doosti گفت:
سلام من دنبال ی رمانم ک اسمشو یادم رفته موضوعش اینکه دو دختر و چند نفر میرن تو ی خونه دنبال گنج بعد هر روز ی قسمت از زمین و حفر میکنن یکی از این دخترا هر شب خواب ی پسر و میبینه ک ازش کمک میخواد دختره عاشق پسر توی خوابش میشه... تا اینکه ی روز ک ی قسمت از زمینو میکنن چندمتر ک میرن پایین ی در میبینن وقتی بازش میکنن و میرن داخل میبینن دوتا تـ*ـخت اونجاس ک دونفر اونجا خوابیدن و لباسای عجیب و غریب دارن یکی از اون دونفر همون پسر توخواب دخترس... اونا وقتی از خوتب میشن میگن خیلی ساله ک انگاری خوابن. یکی از اون پسرا خیلی مغروره و با اینکی دختره ک زبون دراز کلی باهم کلکل میکنن ولی در اخر عاشق هم میشن.. اسم پسرا فک کنم شهروین و نیاوان یا همچین چیزی بود

ملورین

Whisper · 26/11/20

سلام من دنبال یه رمانم که اسم دختره تپش بوداسم پسره تیام بودبعداین دختره معلم بودوتیام،پسرصاحبخونه تپش بود خونواده تپش هم چندساله که تصادف کردن ومردن بعدتیام یه خواهرداشته.
میشه برام پیداش کنیدهرچی گشتم دنبالش نبود

خیلی زورزدم.

. faRiBa . · 26/11/20

Mohana Doosti گفت:
سلام من دنبال ی رمانم ک اسمشو یادم رفته موضوعش اینکه دو دختر و چند نفر میرن تو ی خونه دنبال گنج بعد هر روز ی قسمت از زمین و حفر میکنن یکی از این دخترا هر شب خواب ی پسر و میبینه ک ازش کمک میخواد دختره عاشق پسر توی خوابش میشه... تا اینکه ی روز ک ی قسمت از زمینو میکنن چندمتر ک میرن پایین ی در میبینن وقتی بازش میکنن و میرن داخل میبینن دوتا تـ*ـخت اونجاس ک دونفر اونجا خوابیدن و لباسای عجیب و غریب دارن یکی از اون دونفر همون پسر توخواب دخترس... اونا وقتی از خوتب میشن میگن خیلی ساله ک انگاری خوابن. یکی از اون پسرا خیلی مغروره و با اینکی دختره ک زبون دراز کلی باهم کلکل میکنن ولی در اخر عاشق هم میشن.. اسم پسرا فک کنم شهروین و نیاوان یا همچین چیزی بود

ملورین

*~sarina~* · 26/11/20

سلام من خیلی وقته دنبال یه رمانم یادمه که دختره عاشق فوتبال بود و به جای داداشش باشگاه میرفت و خودش شبیه پسرا میکرد و فوتبال بازی میکرد همونجا یکی از پسرا فهمید این دختره بعدش کم کم پسره عاشق دختره شد

. faRiBa . · 26/11/20

Baran67 گفت:
سلام من خیلی وقته دنبال یه رمانم یادمه که دختره عاشق فوتبال بود و به جای داداشش باشگاه میرفت و خودش شبیه پسرا میکرد و فوتبال بازی میکرد همونجا یکی از پسرا فهمید این دختره بعدش کم کم پسره عاشق دختره شد

دختر فوتبالیست رو چک کنید

Mohana Doosti · 27/11/20

hosna97 گفت:
رمان درمورد یه دختر هست که وقتی بچه بوده باخانواده اش تصادف میکنن اینو برادرش زنده می مونن برادرش میره کما و این و چون کسی رو ندارن میزارن پرورشگاه اونجا با یه دختره دیگه دوست میشه بعد یه روز با بچه های پرورشگاه میرن جنگل اونجااین‌ و دوستش رو می دزدن بعد تویه کشوردیگه به عنوان خدمتکار میفروشنشون اونجا از دوستش جدا میشه تو یه خانواده میره برای خدمتکاری خانم خونه اونو به عنوان پختر خوندش می دونه بعد یه اتفاقاتی می افته اون میره ا

رمان التهاب ی دوران خیلی خلاصش شبیه اینه ک گفتی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

عضو جدید انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر آزمایشی تالار ویرایش

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

مدیر آزمایشی مجله خبری رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین