مشاعره با حروف انتخابی

آمین · 15/11/20

moh@mad گفت:
فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

ش لطفا

شالودهٔ کاخ جهان بر آبست
تا چشم بهم بر زنی خرابست
ایمن چه نشینی درین سفینه
کاین بحر همیشه در انقلابست

با ل لطفا

~ZaHrA~ · 15/11/20

moh@mad گفت:
بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد
باد غیرت به صدش خار پریشان دل کرد
طوطی ای را به خیال شکری دل خوش بود
ناگهش سیل فنا نقش امل باطل کرد

حافظ

لطفا با خ

خدا گر ز حکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
سعدي

با حرف ص لطفا

moh@mad · 15/11/20

* گفت:
خدا گر ز حکمت ببندد دري
ز رحمت گشايد در ديگري
سعدي

با حرف ص لطفا

خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا

دهلوی

چ لطفا

~ZaHrA~ · 15/11/20

moh@mad گفت:
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم ،غم سر نیست مرا

دهلوی

چ لطفا

چشم اگر پوشیده باشد، دل نمی گردد سیاه بیشتر، تاریکی این خانه از دام است و بس

صائب تبریزی

با حرف ی

moh@mad · 15/11/20

* گفت:
چشم اگر پوشیده باشد، دل نمی گردد سیاه بیشتر، تاریکی این خانه از دام است و بس

صائب تبریزی

با حرف ی

یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
وین خسته را بکام دل خویشتن رسان
داغ فراق تا بکیم بر جگر نهی
یک روز مرهمی بدل ریش من رسان
خواجوی کرمانی
با ش لطفا

~ZaHrA~ · 15/11/20

moh@mad گفت:
یا رب ز باغ وصل نسیمی بمن رسان
وین خسته را بکام دل خویشتن رسان
داغ فراق تا بکیم بر جگر نهی
یک روز مرهمی بدل ریش من رسان
خواجوی کرمانی
با ش لطفا

شب شد که شکوه ها زه دل تنگ بر کنيم ناليم آنقدر که دلي را خبر کنيم
طبيب اصفهاني

با حرف ط لطفا

moh@mad · 15/11/20

* گفت:
شب شد که شکوه ها زه دل تنگ بر کنيم ناليم آنقدر که دلي را خبر کنيم
طبيب اصفهاني

با حرف ط لطفا

طبیبا درد سر کم کن که من بیمار هجرانم
به دارو احتیاجم نیست از درد عشق می نالم

لطفا با ش

~ZaHrA~ · 15/11/20

شبي مجنون به ليلي گفت کاي محبوب بي همتا تو را عاشق شود پيدا ولي مجنون نخواهد شد
حافظ

با حرف ح

کهکشان · 15/11/20

حال شبهای مرا همچو منی داند و بس
تو چه دانی که شبِ سوختگان چون گذرد

((د))

niloofar.H · 16/11/20

در جهان هرگز مشو مدیون احساس کسی
تا نباشد رایگان مهرت گروگان کسی
گوهر خود را مزن بر نگ هر ناقابلی
صبر کن پیدا شود گوهر شناس قابلی

«ق»

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

حامی انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

عضو جدید انجمن

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین