مشاعره با اشعار سهراب سپهری

niloofar.H · 7/11/20

تصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی‌ام آب شد.

parädox · 7/11/20

niloofar.H گفت:
تصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی‌ام آب شد.

در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا می‌خواند

niloofar.H · 7/11/20

مهتا گفت:
در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی است که مرا می‌خواند

ديرگاهی است كه چون من همه را
رنگ خاموشی در طرح لـ*ـب است
جنبشی نيست در اين خاموشی
دستها، پاها در قير شب است.

parädox · 7/11/20

niloofar.H گفت:
ديرگاهی است كه چون من همه را
رنگ خاموشی در طرح لـ*ـب است
جنبشی نيست در اين خاموشی
دستها، پاها در قير شب است.

تلخی زندگی ما همچو شهد شیرین است
من و تو می دانیم
زندگی آغازی است که به پایان راهی است
زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است

niloofar.H · 7/11/20

مهتا گفت:
تلخی زندگی ما همچو شهد شیرین است
من و تو می دانیم
زندگی آغازی است که به پایان راهی است
زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است

یا که در بشه ای دور سیره ای پر می شوید
یا در آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم

parädox · 7/11/20

niloofar.H گفت:
یا که در بشه ای دور سیره ای پر می شوید
یا در آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم

مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه، من مگس‌هایش را خواهم زد.
خواهم آمد سر هر دیواری، میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره‌ای، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد.

niloofar.H · 7/11/20

در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
که سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی

parädox · 7/11/20

niloofar.H گفت:
در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
که سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی

یاد من باشد هر چه پروانه كه می افتد در آب
زود از آب دراورم
یاد من باشد فردا لـ*ـب جوی، حوله ام را هم با چوبه بشویم
یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهایی است

niloofar.H · 7/11/20

مهتا گفت:
یاد من باشد هر چه پروانه كه می افتد در آب
زود از آب دراورم
یاد من باشد فردا لـ*ـب جوی، حوله ام را هم با چوبه بشویم
یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهایی است

تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...

parädox · 7/11/20

niloofar.H گفت:
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...

هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان
خواهد بود

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

کاربر نیمه حرفه‌ای

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین