خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

niloofar.H

کاربر نیمه حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/3/20
ارسال ها
1,076
امتیاز واکنش
13,976
امتیاز
323
زمان حضور
37 روز 21 ساعت 9 دقیقه
تلخی زندگی ما همچو شهد شیرین است
من و تو می دانیم
زندگی آغازی است که به پایان راهی است
زندگی آمدن و بودن و جاری شدن است
زندگی رفتن خاموش به یک تنهایی است


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: parädox و Z.A.H.Ř.Ą༻

:)Azi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/11/20
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
18
امتیاز
73
زمان حضور
3 ساعت 31 دقیقه
تو به آیینه،نه! آیینه به تو خیره شده ست
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض کنی
آه از آیینه دنیا که چه ها خواهد کرد


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: parädox و Z.A.H.Ř.Ą༻

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,846
امتیاز واکنش
43,392
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
294 روز 4 ساعت 9 دقیقه
دست جادویی شب
در به روی من وغم می بندد
میکنم هر چه تلاش
او به من میخندد


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: parädox و :)Azi

:)Azi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/11/20
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
18
امتیاز
73
زمان حضور
3 ساعت 31 دقیقه
دنگ دنگ
ساعت گیج زمان در شب عمر
می زند پی در پی زنگ
زهر این فکر که این دم گذر است
می شود نقش به دیوار رگ هستی من
لحظه ها می گذرد


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و parädox

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,845
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
در تاریکی بی آغاز و پایان
دری در روشنی انتظارم رویید.
خودم را در پس در تنها نهادم
و به درون رفتم.


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و :)Azi

:)Azi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/11/20
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
18
امتیاز
73
زمان حضور
3 ساعت 31 دقیقه
من به پایان خودم رسیدم.
من تصویر خوابم را می‌کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود.


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و parädox

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,845
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
من به پایان خودم رسیدم.
من تصویر خوابم را می‌کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود.
دستهایم از یاد مشعلها تهی شده بود.
همه‌ی ستاره‌هایم به تاریکی رفته بود.
مشت من ساقه‌ی خشک تپشها را می‌فشرد.
لحظه‌ام از طنین ریزش پیوندها پر بود.
تنها می‌رفتم، می‌شنوی؟ تنها.


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و :)Azi

:)Azi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/11/20
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
18
امتیاز
73
زمان حضور
3 ساعت 31 دقیقه
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: Z.A.H.Ř.Ą༻ و parädox

parädox

اخراج شده
کاربر اخراج شده
کاربر رمان ۹۸
عضویت
9/10/20
ارسال ها
2,829
امتیاز واکنش
37,845
امتیاز
368
محل سکونت
انتهای راهرو سمت چپ
زمان حضور
60 روز 11 ساعت 10 دقیقه
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.
ته شب، یک حشره
قسمت خرم تنهایی را
تجربه خواهد کرد.


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: :)Azi و Z.A.H.Ř.Ą༻

:)Azi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
4/11/20
ارسال ها
6
امتیاز واکنش
18
امتیاز
73
زمان حضور
3 ساعت 31 دقیقه
كعبه‌ام بر لـ*ـب آب
كعبه‌ام زیر اقاقی‌هاست.
كعبه‌ام مثل نسیم، می‌رود باغ به باغ، می‌رود شهر به شهر


مشاعره با اشعار سهراب سپهری

 
  • تشکر
Reactions: parädox
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا