مشاعره با اشعار سهراب سپهری

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

moh@mad گفت:
ديرگاهی است كه چون من همه را
رنگ خاموشی در طرح لـ*ـب است
جنبشی نيست در اين خاموشی
دستها، پاها در قير شب است.

تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

مهتا گفت:
تكه ناني دارم ، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستاني ، بهتر از آب روان.
و خدايي كه در اين نزديكي است:
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند.
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.

هر نشاطي مرده است
دست جادويي شب
در به روي من و غم مي بندد.
مي كنم هر چه تلاش،
او به من مي خندد.

moh@mad · 26/10/20

baharsh20209 گفت:
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...

هر کجا هستم باشم آسمان مال من است
پنجره ، فکر هوا عشق زمین مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند
قارچ های غربت

parädox · 26/10/20

moh@mad گفت:
هر کجا هستم باشم آسمان مال من است
پنجره ، فکر هوا عشق زمین مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند
قارچ های غربت

تصویرم را کشیدم
چیزی گم شده بود.
روی خودم خم شد:
حفرهٔی در هستی من دهان گشود.
سایه دراز لنگر ساعت
روی بیابان بی‌پایان در نوسان بود
و من کنار تصویر زنده خوابم بودم.

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

moh@mad گفت:
هر کجا هستم باشم آسمان مال من است
پنجره ، فکر هوا عشق زمین مال من است
چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند
قارچ های غربت

تو چقدر حساسی ...

تن من گر تنهاست...

دل من با دلهاست...

دوستانی دارم

بهتر از برگ درخت

که دعایم گویند و دعاشان گویم...

یادشان دردل من ...

قلبشان منزل من…...

moh@mad · 26/10/20

مهتا گفت:
تصویرم را کشیدم
چیزی گم شده بود.
روی خودم خم شد:
حفرهٔی در هستی من دهان گشود.
سایه دراز لنگر ساعت
روی بیابان بی‌پایان در نوسان بود
و من کنار تصویر زنده خوابم بودم.

من نمی دانم که چرا می گویند :
اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست

دوستان و همراهان خوب من
واقعا همه عالی بودید
خسته نباشید

شب همگی بخیر

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

moh@mad گفت:
من نمی دانم که چرا می گویند :
اسب حیوان نجیبی است
کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست

دوستان و همراهان خوب من
واقعا همه عالی بودید
خسته نباشید
شب همگی بخیر

تصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی‌ام آب شد.
خوابی که چون پایان یافت
من به پایان خودم رسیدم.
من تصویر خوابم را می‌کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود

parädox · 26/10/20

baharsh20209 گفت:
تصویر خواب کوتاهم را می‌کشیدم،
خوابی که گرمی دوزخ را نوشیده بود
و در هوایش زندگی‌ام آب شد.
خوابی که چون پایان یافت
من به پایان خودم رسیدم.
من تصویر خوابم را می‌کشیدم
و چشمانم نوسان لنگر ساعت را در بهت خودش گم کرده بود

در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
که سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی

~BAHAR.SH~ · 26/10/20

مهتا گفت:
در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست
که سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید
که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی

یادشان دردل من ...

قلبشان منزل من…...

صافى آب مرا يادتو انداخت...رفيق...

تو دلت سبز...

لـ*ـبت سرخ...

چراغت روشن...

چرخ روزيت هميشه چرخان...

parädox · 1/11/20

baharsh20209 گفت:
یادشان دردل من ...

قلبشان منزل من…...

صافى آب مرا يادتو انداخت...رفيق...

تو دلت سبز...

لـ*ـبت سرخ...

چراغت روشن...

چرخ روزيت هميشه چرخان...

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت
حرف زد
نیلوفر کاشت

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

اخراج شده

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

اخراج شده

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

اخراج شده

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین