در کوی توام پای تمنا نروداز چه با من نشوی یار، چه می پرهیزی؟ … یار شو با من بیمار، چه می پرهیزی؟
چیست مانع ز من زار، چه می پرهیزی؟
بگشا لعل شکربار، چه می پرهیزی؟
حرف زن ای بت خونخوار، چه می پرهیزی؟ … نه حدیثی کنی اظهار، چه می پرهیزی؟
که تورا گفت به ارباب وفا حرف مزن؟ . . . چین بر ابرو زن و یکبار به ما حرف مزن؟
درد من کشته ی شمشیر بلا می داند
من سعی بسی کنم ولی پا نرود
خواهم که ز کویت روم اما چه کنم
کاین بیهده گرد پا دگر جا نرود
مشاعره با اشعار وحشی بافقی
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com