مشاعره

moh@mad · 25/7/20

Delaram88 گفت:
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب که نیفتد به کسی کار کسی
هر کس آزار من زار پسندید ولی
نپسندید دل زار من آزار کسی

mahaflaki · 25/7/20

یک روز می ایی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم

moh@mad · 25/7/20

mahaflaki گفت:
یک روز می ایی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر لبریزم ولی چشم انتظارت نیستم

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته ایم
ورنه این صحرا تهی از لالهٔ سیراب نیست
آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

miss.sin · 26/7/20

تا طاق ابروی بت من تا به تا شد
دردی کشان پیمانه هاشان را شکستند

~ZaHrA~ · 26/7/20

در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ

سرود زهره به رقص اورد مسیحارا

mahaflaki · 26/7/20

* گفت:
در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ

سرود زهره به رقص اورد مسیحارا

ای که از روی هـ*ـوس لبخند بر ناکس زدی
دست خود را ناشیانه روی خار و خس زدی

~ZaHrA~ · 26/7/20

یا بزن سیلی به رویم یا نوازش کن سرم
در دو حالت چون رسم بردست تو می بـ*ـو*سمش

mahaflaki · 26/7/20

شاهد ان نیست که مویی و میانی دارد
بنده طلعت ان باش که انی دارد

~ZaHrA~ · 26/7/20

در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ سرود زهره به رقص اورد مسیحارا

niloofar.H · 26/7/20

اینها که تو میکنی بر این دل
از دل نشود به روزگاران

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

کاربر فعال انجمن

کاربر ممتاز

عضو تازه وارد انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر فعال انجمن

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر نیمه حرفه‌ای

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین