مشاعره

miss.sin · 20/7/20

mahaflaki گفت:
در کف بازار دنیا «عمر» خود را باختی
سکه ها را جمع کن! دعوای چار و پنج نیست

تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

mahaflaki · 20/7/20

miss.sin گفت:
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم

miss.sin · 20/7/20

mahaflaki گفت:
کودکان دیوانه ام خوانند و پیران ساحرم
من تفرجگاه ارواح پریشان خاطرم

مرگ درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک
هر چه باشد ناگریزم ، هر چه باشد حاضرم

Miss.M · 20/7/20

miss.sin گفت:
مرگ درمان من است از تلخ و شیرینش چه باک
هر چه باشد ناگریزم ، هر چه باشد حاضرم

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

roza · 20/7/20

ترجماني من و صد چون منش محتاج نيست
در حقايق عشق خود را ترجمانست اي پسر

Miss.M · 20/7/20

roza گفت:
ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم
رو ترش کردی مگر دی ، باده‌ات گیرا نبود
ساقیت بیگانه بود و آن شه زیبا نبود

در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي

roza · 20/7/20

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

Miss.M · 20/7/20

roza گفت:
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

miss.sin · 20/7/20

Miss.M گفت:
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو
غ

Miss.M · 20/7/20

miss.sin گفت:
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد شکر هیچ مگو
غ

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر میکنند

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی