مشاعره

Mana · 13/7/20

دايم دل خود ز معصيت شاد كني
چون غم رسدت خداي را ياد كني

niloofar.H · 13/7/20

یکی سوی راه نیکان گرای
به کردار و گفتار پاکان گرای

Mana · 13/7/20

یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند

گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود

niloofar.H · 13/7/20

در بر من چو ره به پایان برد
از خجلی سر به گریبان برد

Mana · 13/7/20

در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند

niloofar.H · 13/7/20

دلاران در بر دلارام جوی
لـ*ـب تشنه خشک بر طرف جوی

Mana · 13/7/20

یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست

نفرین به من اگر تورا به زر ناب دهم

niloofar.H · 13/7/20

ما دل آشفته لطف و کرم دوست نه ایم
عاشقانیم که با جوردستم ساخته ایم

Mana · 13/7/20

ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم

خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

SAEEDEH.T · 13/7/20

Mana گفت:
ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم

خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
که گنـ*ـاه دگری برتو نخواهند نوشت

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی