مشاعره

Mana · 13/7/20

از خدا جوييم توفيق ادب
بي ادب محروم ماند از لطف رب

moh@mad · 13/7/20

Mana گفت:
تیرگی بیرون نرفت از دل به علم ظاهری
خانه را روشن نمیسازد چراغ پشت پا

از پی آن دلبر شیرین شمایل می روم
دل پی او رفت و من هم از پی دل می روم
می روم نزدیک آن قصاب و گو: خونم بریز
من هلاک قتل خویشم، سوی قاتل می روم

Mana · 13/7/20

ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

نروم جز به همان رو که توام راهنمایی

Mana · 13/7/20

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

Mana · 13/7/20

راه حق را کی توان پیمود با بار تعلق

کاین سفر،ره توشه ای غیر از سبکباری ندارد

moh@mad · 13/7/20

Mana گفت:
راه حق را کی توان پیمود با بار تعلق

کاین سفر،ره توشه ای غیر از سبکباری ندارد

دارم امید عاطفتی از جناب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست

Mana · 13/7/20

تا توانی پیش کس مگشای راز
بر کسی این در مکن زنهار باز

moh@mad · 13/7/20

Mana گفت:
تا توانی پیش کس مگشای راز
بر کسی این در مکن زنهار باز

ز جام گل دگر بلبل چنان سرخوش می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تـ*ـخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

Mana · 13/7/20

یارب به کریمی کریمانت بخش

بر آب دیده یتیمانت بخش

صد بار به لطف و کرمت بخشیدی

یک بار به سلطان خراسانت بخش

moh@mad · 13/7/20

Mana گفت:
یارب به کریمی کریمانت بخش

بر آب دیده یتیمانت بخش

صد بار به لطف و کرمت بخشیدی

یک بار به سلطان خراسانت بخش

شمع خورشید که آفاق منور دارد
مهر تو در دل و سودای تو در سر دارد
رنگ روی تو باقلام تصور ما را
خانه دل ز خیال تو مصور دارد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

کاربر ممتاز

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین