مشاعره

niloofar.H · 16/7/20

در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باشد
پل به جای این همه دیوار باشد

Asal_Zinati · 16/7/20

niloofar.H گفت:
در میان این همه غوغا و شر
عشق یعنی کاهش رنج بشر
عشق یعنی گل به جای خار باشد
پل به جای این همه دیوار باشد

دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

moh@mad · 16/7/20

SHADOW گفت:
دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری

یا رب این هدهد میمون ز کجا می‌آید
ظاهر آنست که از سوی سبا می‌آید
بوی روح از دم جانبخش سحرمی‌شنوم
یا دم عیسوی از باد صبا می‌آید

niloofar.H · 16/7/20

دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی عجل به ره عمر رهزن امل است

Asal_Zinati · 16/7/20

moh@mad گفت:
یا رب این هدهد میمون ز کجا می‌آید
ظاهر آنست که از سوی سبا می‌آید
بوی روح از دم جانبخش سحرمی‌شنوم
یا دم عیسوی از باد صبا می‌آید

در اين سراي بی كسی، کسی به در نمی‌زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی‌زند

Asal_Zinati · 16/7/20

niloofar.H گفت:
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
ولی عجل به ره عمر رهزن امل است

تو درياي من بودي آ*غو*ش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد

niloofar.H · 16/7/20

SHADOW گفت:
تو درياي من بودي آ*غو*ش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می صاف و سفینه غزل است

moh@mad · 16/7/20

SHADOW گفت:
تو درياي من بودي آ*غو*ش وا كن
كه مي خواهد اين قوي زيبا بميرد

در خرابات مغان ستار باش
چون لـ*ـب پیمانه بی گفتار باش
مهر خاموشی به لـ*ـب زن چون حباب
درمحیط معرفت سیار باش

moh@mad · 16/7/20

niloofar.H گفت:
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می صاف و سفینه غزل است

تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران
هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان
از دل نرود تا ابدش حسرت یاران

niloofar.H · 16/7/20

moh@mad گفت:
تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران
هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان
از دل نرود تا ابدش حسرت یاران

نگویمت ‌که همه سال نی پرستی کن
سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی