خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: احمد_شاملو

  1. Mahsa_Sh

    یارنالیا | Mahsa_Sh کاربر انجمن رمان 98

    ما را از مرگ میترسانند،انگار که ما زنده‌ایم" #احمد_شاملو
  2. SAEEDEH.T

    مشاعره با اشعار احمد شاملو

    « به نام ایزد پاک » • اسپم ندید. • با خودتون مشاعره نکنین! :| • اگه مشکلی بود، حتما گزارش بزنین. • شروع: ما را از جهنم می‌ترسانند انگار در بهشت زندگی می‌کنیم! ما را از مرگ می‌ترسانند انگار كه ما زنده‌ايم... [ #احمد_شاملو ]
  3. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    راست است که صاحبان دل‌های حساس نمی‌میرند بلکه بی هنگام ناپدید می‌شوند ... #احمد_شاملو
  4. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...لمست می‌کنم تا باورم بشود که در خیال نیستی و در واقعیتی، حرف مرا به تعارفی حمل میکنی. اما حقیقت همین است: تو تنها پیروزی دوران حیات منی. در تو بود که عشق را از فریب تمیز دادم و با آن دیدار کردم؛ این است که نمی‌توانم اینگونه به‌سادگی وجود تو را در خود باور کنم. مثل خون در رگ‌های من...
  5. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ...داشته باشم که تو هم مثل من در انتظار آن شبهای سفیدی. به من بنویس که می دانی این سکوت و ابتذال زاییده زندگی دراین زندانی است که مال مانیست، که خانه ی ما نیست، که شایسته مانیست. به من بنویس که تو هم درانتظار سحری هستی که پرنده ی عشق ما در آن آواز خواهد خواند. ☆مثل_خون_در_رگ_های_من #احمد_شاملو
  6. •~✓جــمـــله‌های به یــاد مانـــدنی✓~•

    ⊱ من بزرگ‌ترین مرد دنیا هستم؛ زیرا بزرگ‌ترین عشق دنیا در قلب من است. عشق؛ بزرگ‌ترین خصلت انسان است؛ پس من که عشقی چنین بزرگ در دل دارم چرا بزرگ‌ترین مرد دنیا نباشم؟ ☆مثل_خون_در_رگ_های_من #احمد_شاملو
  7. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    آن‌که می‌گوید دوستت دارم خُنیاگر غمگینی‌ست که آوازش را از دست داده است ای کاش عشق را زبانِ سخن بود... *** قلبت را به من بده، من ریشه‌های تو را دریافته‌ ام... #احمد_شاملو
  8. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    از دستهایِ گرمِ تو سخن ها خواهم گفت غمِ نان اگر بگذارد... *** چشمه‌ساری در دل و آبشاری در کف، آفتابی در نگاه و فرشته‌ای در پیراهن، از انسانی که تویی قصه‌ها می‌توانم کرد… #احمد_شاملو
  9. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    دیگر هیچ کجا دیوار فرو ریخته‌ای بر جای نمی‌ماند اگر عشق سرودی می‌خواند... #احمد_شاملو *** مایوس نباش من امیدم را در یاس یافتم مهتابم را در شب عشقم را در سال بد یافتم و هنگامی که داشتم خاکستر میشدم گُر گرفتم. #احمد_شاملو
  10. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    ...مردد میونِ موندن و رفتن میونِ مرگ و حیات. مثِ برفایی تو. تازه آبم که بشن برفا و عُریون بشه کوه مثِ اون قله‌ی مغرورِ بلندی که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می‌خندی… من باهارم تو زمین من زمینم تو درخت من درختم تو باهار، نازِ انگشتای بارونِ تو باغم می‌کنه میونِ جنگلا تاقم می‌کنه.... #احمد_شاملو
  11. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    کیستی که من این گونه به اعتماد نام خود را با تو می‌گویم، کلید خانه‌ام را در دستت می‌گذارم، نان شادی‌هایم را با تو قسمت می‌کنم، به کنارت می‌نشینم و بر زانوی تو این چنین آرام به خواب می‌روم؟ کیستی که من این گونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می‌کنم؟ #احمد_شاملو
  12. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    ...غم‌انگیز, غم‌انگیز به سال‌ها و به سال‌ها و به سال‌ها وقتی که گِرداگِردِ تو را مردگانی زیبا فراگرفته‌اند یا محتضرانی آشنا که تو را بدیشان بسته‌اند با زنجیرهای رسمیِ شناسنامه‌ها و اوراقِ هویت و کاغذهایی که از بسیاریِ تمبرها و مُهرها و مرکّبی که به خوردِشان رفته است سنگین شده است #احمد_شاملو
  13. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    کنار بهار به هر برگ سوگند خوردم و تو در گذرگاه‌های شب‌زده عشق تازه را اخطار کردی... #احمد_شاملو *** ‏و فاصله، تجربه ای بيهوده است... #احمد_شاملو
  14. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    صدایت می زنم گوش بده قلبم صدایت می زند شب گرداگردم حصار کشیده است و من به تو نگاه می کنم، از پنجره های دلم به ستاره هایت نگاه می کنم چرا که هر ستاره آفتابی‌است، من آفتاب را باور دارم من دریا را باور دارم و چشم های تو سر چشمه ی دریاهاست ... #احمد_شاملو
  15. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    ميان ماندن و رفتن ، حکايتی کرديم.... که آشکارا در پرده‌ی کنايت رفت. مجال ما ، همه اين تنگ‌مايه بود و، دريغ... که مايه خود همه در وجه ِ اين حکايت رفت! #احمد_شاملو *** ما تنهاییم؛ چرا که هرگز کسی ما را به جانبِ خود نخواند... #احمد_شاملو
  16. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    جانی پُراز زخمِ به‌چرک درنشسته چنین‌ام. اما فردای تو چه خواهد بود گر به‌ناگاه هم در این شبِ بی‌تسلا پلاس برچینم؟ تداوم بی‌علاج دلشوره‌یی سمج یا طنین سرگردانِ لطمه‌ی صدایی تنها؟ هر چند صدا بر آب خواهد غلتید و آب بر خاک می‌گذرد که پژواکی‌ست پُراعتماد از بشارتِ جاودانه‌گی. #احمد_شاملو
  17. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    آدم‌های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت‌ها تماشا کرد، عمرشان کوتاه است، بس که هرکسی از راه می‌رسد یا ازشان سوء استفاده می‌کند یا زمینشان می‌زند یا درس ساده نبودن یادشان می‌دهد... آدم‌های ساده را دوست دارم. بوی ناب انسان می‌دهند... #احمد_شاملو
  18. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    مرگم باد! اگر دمی کوتاه آیم از تکرارِ این پیش‌ِ پا افتاده‌ترین سخن که: دوستت دارم ... #احمد_شاملو *** به جستجوی تو، به درگاه کوه میگریم در آستانهء دریا و علف؛ به جستجوی تو، در معبر بادها میگریم در چارراه فصول، در چارچوب شکستهء پنجره ای که آسمان ابرآلوده را، قابی کهنه میگیرد... #احمد_شاملو
  19. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    در میان تو، شعرِ روشن صیقل می‌خورد‌ من تو را دوست می‌دارم، و شب از ظلمتِ خود وحشت می‌کند ... #احمد_شاملو
  20. SAEEDEH.T

    عاشقانه‌های احمد شاملو

    ‏ماه می‌گذرد ‏در انتهای مدارِ سردش. ‏ما مانده‌ایم و ‏روز ‏نمی‌آید... #احمد_شاملو
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا