خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: جنگل_شیشه‌ای

  1. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...بین دو درخت، به زور خودش را رد کرد و به راهش ادامه داد. هنوز پنج ثانیه نشده بود که از ادامه دادن راه منصرف شد. اگر بیشتر گم می‌شد چه؟ یا اگر خوراک حیوانات وحشی می‌شد چه؟ عقب‌گرد کرد و بعد راه برگشت را پیش گرفت؛ اما به محض دیدن صحنه‌ی رو به روی خود، نفسش را حبس کرد. #رها_جهانی_مقدم...
  2. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...زمین گلی نشده بودن. آفتاب با بی‌خیالی به مبل تکیه زد؛ اما دهان مهسا خشک شده بود. به سختی لــب‌هایش را از هم باز کرد: - مطمئنی قبل از ریختن اون آب، خودشون خیس نبودن؟ - کاملا مطمئنم. و بعد از تمام شدن جمله‌ی باران، همان رودخانه‌ای که در موردش سخن می‌گفتند هم ناپدید شد. #رها_جهانی_مقدم...
  3. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...در جواب گفت: - تو الان خوشحال شدی؟ باران میان حرف‌هایشان پرید: - دخترا! دخترا! آرامش و سکوت رو حفظ کنید! آفتاب دوباره جواب داد: - باران! من می‌خواستم عکسایی که گرفتم رو بهت نشون بدم و برای هر کدومشون هم یه عالمه توضیح دارم. نمی‌تونم سکوت کنم که. باران لـبخند کجی زد. #رها_جهانی_مقدم...
  4. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...مهسا نگاه منظورداری به باران کرد. - تارا به تنهایی کافیه. خواهش می‌کنم دو تا نشید. - دارم جدی می‌گم! - منم جدی می‌گم! حالا هم بیا یه کاری بکنیم. من سردمه و احتمال اینکه برگردم پیش بقیه‌مون زیاده. جمله‌اش را با چنین تهدیدی به پایان رساند و پالتویش را سفت چسبید. #رها_جهانی_مقدم #جنگل_شیشه‌ای
  5. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...زد. دستش را روی شیشه پنجره کشید و ردی روی آن باقی گذاشت. - از همه‌جاش نمای خوبی به جنگل داره و آسمونش هم... زیادی قشنگه. الانم نمی‌تونم لـذت دیدن ستاره‌هاش رو از دست بدم... با لـبخند، نگاهش را به‌سوی چهره‌ی مضطرب باران هدایت کرد و ادامه داد: - پس بهتون خوش بگذره. #رها_جهانی_مقدم #جنگل_شیشه‌ای
  6. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...می‌راند. در دل خطر، در دل مقر! - آرام باش، تمرکز کن، با توجه! با کمی اشتباه، می‌شوی جنگجوی آن دو نفر، و به جایشان جان می‌دهی. جادوی درونت را، باز هم به آنان می‌دهی! پس حواست را جمع کن. این بازی، برد و باختش همیشگی‌ست. دوباره واردش نمی‌شوی. یا برنده‌ای و یا فدایی! #رها_جهانی_مقدم #جنگل_شیشه‌ای
  7. raha.j.m

    در حال تایپ رمان جنگل شیشه‌‌ای | raha.j.m کاربر انجمن رمان ۹۸

    ...به‌شدت تلاش می‌کنند. اما تلاش برای چه؟ آیا آنان از دلیل واقعی تلاش اطرافیان‌شان خبر دارند؟ به‌راستی راه نجات چیست؟ کسی نمی‌داند. حق نشر این رمان، فقط به نویسنده و انجمن رمان۹۸ تعلق دارد و هرگونه کپی برداری از آن، شرعا حرام و پیگرد قانونی به‌دنبال خواهد داشت. #رها_جهانی_مقدم #جنگل_شیشه‌ای
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا