خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
این دوره و دوره ژوستینین را پر افتخارترین دوره های تاریخ بیزانس می دانند. ارتش بیزانس پیروزمندانه حریفان بی شمار خود را از پیشروی باز داشته، یا آن‌ها را مجبور به عقب نشینی کرده بود و بر وسعت امپراتوری می افزود. تمدن بیزانس در همان اوان دوره‌ای را که حقا «دومین عصرطلایی» بیزانس نامیده اند طی می‌کند. هیچ وقت از زمان ژوستینین به بعد بیزانس چنین ابهت و عظمتی به خود ندیده بود و هیچ وقت، تا موقع سقوط امپراتوری، دیگر چنین موفقیتهایی نصیب آن نشد (لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۰۷).
مشکلاتی که در دوره میخاییل خود را اعیان کرد ، به طور مؤثر به دست این سلسله از امپراتوران بیزانسی، که به اسم سلسله مقدونی نامیده می‌شد، حل گردید. به طور کلی، امپراتوران این سلسله توانستند دشمنان خارجی را مغلوب و سـ*ـیاست تهاجمی پیشه کنند و نظم را در درون قلمرو خود برقرار سازند. امپراتوران مقدونی، به توصیه کلیسا، امپراتوری بیزانس را ادامه امپراتوری رومی مسیحی اواخر عهد باستان نامیدند. هر چند بیزانسی‌ها، به دلایل سـ*ـیاسی، گهگاه عنوان امپراتوری زمامداران غربی، مثل شارلمانی و اوتوی اول، را به رسمیت شناختند، هنوز هم آنان را چیزی جز نوکیسه ها و تازه به دوران رسیده های بربر تلقی نمی‌کردند (فوگل، ۱۳۸۰، ص ۳۳۹).

در دوره سلسله مقدونیه تا مرگ بازیل دوم در ۱۰۲۵ میلادی، بیزانس دوره طلایی خود را طی می‌کند. ارتش بیزانس در شرق بر ضد اعراب ابتکار عمل را در دست می گیرند و میسیونرها مذهبی مسیحیت را در بین اسلاوها و روسیه و بالکان گسترش می‌دهند و تعداد زیادی از مردم این سرزمینها مسیحیت را دین خود قبول می کنند. همچنین، با وجود خصلت نظامیگری، توسعه ادبیات، حقوق و نظام اداری را شاهدیم(بریتانیکا، اینترنت، ۲۰۰۴).
امپراتوران مقدونی می‌توانستند در اواخر سده نهم و در سده دهم به شماری از دستاوردهای مهم خود ببالند. از آن جمله برای تقویت ماشین نظامی، واحد های اداری جدید «تم » را به وجود اورند. این واحد های اداری، که سابقه تأسیس آن به سده هفتم می رسید، مقام کشوری و لشکری را در «تم» به یک نفر می سپرد. فرماندارکشوری، فرمانده نظامی ناحیه هم بود.
کشاورزان، که بیشتر جمعیت غیرنظامی را تشکیل می‌دادند به وقت ضرورت برای ارتش می‌جنگیدند. امپراتوران مقدونی کوشیدند تا سر بازار – کشاورزان را در مقابل اشراف زمیندار که می کوشیدند به زیان کشاورزان بر املاک خود بیفزایند، علم کنند. امپراتوران به خوبی می دانستند که کشاورزان آزاد، ستون فقرات سواره نظام بیزانس نیروی نظامی امپراتوری را تشکیل می دهد (فوگل، ۱۳۸۰، ص ۳۴۰)



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش اول: بازیل اول (۸۸۶-۸۶۷ میلادی)
بازیل اول، بنیانگذار سلسله مقدونی در نزدیکی شهر ادریانوپل در خانوادهای ارمنی و برزگر قدم به عرصه وجود نهاد. این خانواده نزدیک آدریانوپل زندگی می‌کردند (ماسی، ۱۹۶۶ بخش اول، ص ۱۱۶) ارمنی بودن بنیانگزار این سلسله به وسیله امپراتور – مورخ قسططنین هفتم (نوه بازیل اول) و مورخان دیگر یونانی به اثبات رسیده است، و بزرگ‌ترین مورخان خود بیزانس نیز آن را امری مسلم و خدشه ناپذیر دانسته‌اند.
بر مبنای همین اصل، بوری در کتاب تاریخ امپراتوری روم شرقی می نویسد: ارمنی بودن اصل و نسب او به نحوى مسجل شده است که در آن هیچ‌گونه تردیدی نمی‌توان کرد. ضمنا عقیده شارل دی دیل در کتاب چهره های بیزانس و گلزر در کتاب فرهنگ بیزانس و دامبو در تحقیقات درباره تاریخ بیزانس و شلومبرگر در کتاب یک امپراتور بیزانس، نیسه فور فوکاس نیز همین است. باسل در کتاب تحقیق درباره تاریخ اساسی امپراتوری روم این نکته را خاطرنشان می سازد که بازیل اول همین‌که بر تـ*ـخت امپراتوری بیزانس نشست، نخستین عملش ابراز علاقه و احترام به میهن سابق ارمنستان بود (پاسدر ماجیان، ۱۳۷۷، ص ۲۲۹). هنگام کودکی به دست بلغارها اسیر شد و ایام جوانی را در آن سوی دانوب، یعنی خطه ای که در آن زمان به مقدونیه شهرت داشت، در میان بلغارها گذرانید.

در بیست و پنج سالگی گریخت و رو به قسطنطنیه نهاد (دورانت، ۱۳۷۳، ص ۵۵۰). بازیل اول به یمن نیروی بدنی و مهارتی که در رام کردن و تربیت نمودن اسبهای وحشی داشت، الطاف میخاییل سوم، آخرین امپراتور سلسله أموری، را برانگیخت و امپراتور او را در امور حکومت سهیم کرد (لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۰۸). بدین ترتیب، بازیل از طویله (در اصطبل امپراتور به درجه میرآخوری رسیده بود)، به تالار قیصر منتقل شد. به کمک یکی از زنان درباری، قتل بارداس، رئیس حکومت و صدراعظم دولت قیصر، را تدارک دید.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
وی امپراتور میخاییل سوم را مجاب ساخت که دایی اش، سزار بارداس، مشغول توطئه برای خلع اوست. سپس بارداس را با دستهای بسیار بزرگ خود خفه کرد (۸۶۶ میلادی) (دورانت، ۱۳۷۳، ص ۵۵۱). پس از قتل بارداس، در مسند و جای او به صدرات نشست و آخرین ایستگاه ترقی برای بازیل مقدونیه ارمنی الاصل و پارتی نژاد با خون فراهم شد و تهیه وسایل اجرای آن به دست زنان حرمسرا صورت گرفت (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۵۵۱).
هنگامی که میخاییل سوم او را به کنار گذاشتن تهدید کرد، بازیل نقشه قتل امپراتور را کشید و خودش در این امر نظارت کرد و سرانجام بدون رقیب امپراتور شد (۸۶۷ میلادی) (دورانت، ص ۵۵۱).
به این ترتیب، پس از شاه کشی ۲۴ سپتامبر ۸۶۷ میلادی، بازیل تاج و تـ*ـخت امپراتوری بیزانس را در دست گرفت و سلسله مقدونیه را بنیاد نهاد که دو قرن بر امپراتوری بیزانس حکومت کرد.
مورخان حکومت بازیل را مثبت ارزیابی کرده‌اند و می نویسند: در دوره او، دولت بیزانس تقریبا به همان اندازه ای قدرتمند شد که در دوره ژوستینین اول بود. قسطنطنیه حتی بیش از دوره فرمانروایی ژوستینین اول از تجارت، ثروت، و هنر برخوردار شد کوریک، ۱۳۸۳ب، ص ۱۰۴).
جریان اضمحلال و از هم پاشیدگی در دنیای اسلام تا حدی تهدید اعراب را تضعیف کرد و نفوذ بیزانس در کشور پادشاهی ارمنستان که اخیرا بدین عیسی گرویده بود، و اتحاد بیزانس با این کشور موجب تضمین مرزهای بیزانس گردید (برینتون، ۱۳۳۸، ص ۳۰۴). بازیل اول، که مردی مقتصد، منصف و دلیر بود، چند بار اعراب را شکست داد (دولاندلن، ۱۳۷۰، ص ۴۵۷).

دولت بیزانس در این دوره، یک بار دیگر به اوج قدرت، ثروت و فرهنگ خود در دوران ژوستینین اول دست یافته بود. آسیای صغیر و سایر نواحی از مسلمانان باز پس گرفته‌شده بود و شبه جزیره بالکان از بلغارها و اسلاوها باز ستانده شده بود. قسطنطنیه به لحاظ تجارت، ثروت و هنر از روم در دوران اوج خود پیشی گرفته بود (کوریک،۱۳۸۰،ص ۱۱۶). بازیل اول و امپراتوران بعدی مقدونیه نشان دادند که برای امپراتوری بیزانس مفیدند.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
او با عقل و با سـ*ـیاست میانه روی سلطنت کرده است. بازیل مملکتی خراب و پر از اشوب را از سلف خود میخاییل سوم گرفت و مملکتی بالنسبه آباد و وسیع و مرفه را برای ایندگان خود به میراث گذاشت. او روح مملکتداری قدیم روم را تا حدی در دولت جدید روم شرقی زنده کرد. در عهد او، اصلاحات بسیاری در ادارات دولتی روم پدید آمد و درقشون رومی انتظامات و اطاعت زنده شد. او خود در رأس قشون به حوزه فرات رفت و درانجا پیروان مانی را قلع و قمع کرد و کریسوفیر را که در آنجا علم استقلال افراشته بود بکشت و آنجا را در تصرف آورد و مراجعت کرد (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۴۱)
خزانه دولت، که تهی شده بود، در عهد او نیرومند شد و دخل و خرج مملکت تعدیل گردید و عوارضى بالنسبه سبک و عمومی بر مردم بسته شد و آنچه را او از مخارج قشون و ادارات کشوری صرفه جویی کرد به مصرف ساختمانی و آبادانی مملکت رسانید. هر چند ساختمانهای او مخارج گزاف داشت، کسب و کار را رواج داد و صنعت را تشویق کرد و وسایل تفریح برای ملت فراهم آورد.
بازیل هر قدر توانست در رفع ظلم کوشید و مظلوم را از شر ظالم حفظ کرد. به دستور او، قوانین ژوستینین و سایر قوانین رومی در چهل فصل به زبان یونانی رایج تهیه شد و بعد در زمان پسر و نواده اش، بازیلیکا انتشار یافت (شیبانی، ۱۳۱۴، صص ۲-۳۴۱).
هنگامی که بازیل اول براثر سانحه ای در حین شکار درگذشت، تاج و تـ*ـخت کشور با آرامشی غیرمعمول به فرزندش رسید (۸۸۶ میلادی) (دورانت، ۱۳۷۳، ص ۵۵۱).

بازیل اول چهار پسر داشت. پسر بزرگ او، قسطنطین، در زمان حیات او مرد و پسر کوچکش، اتین، درخط روحانی افتاد و به رتبه بطریقی رسید، اما پسر دوم او، لئو ششم، و پسر سوم او، الکساندر، به پادشاهی روم شرقی رسیدند.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش دوم: لئو ششم (۹۱۲-۸۸۶ میلادی)
لئو ششم احتمالاً در ۱۹ سپتامبر ۸۶۶ میلادی متولد شده است. او تنها وارث امپراتور پس از مرگ برادر ارشدش، قسطنطین، در سال ۸۷۹ میلادی است. برادر ارشد او از همسر اول بازیل متولد شده است (هاسی، ۱۹۶۶، بخش اول، ص ۱۲۵). او مکمل پدرش بود، به این معنی که مردی بود دانشمند، کتابخوان، خانه نشین و ملایم طبع. او را «خردمند» لقب داده اند. نه برای اشعاری که سرود یا رسایلی که در باب الهیات، اداره امور حکومت، یا جنگ تضییف کرد، بلکه برای تجدید سازمانی که در حکومت روحانی و ایالتی داد و فرمولبندی جدیدی که برای قوانین بیزانس وضع کرد و نظم دقیقی که در صناعت برقرار ساخت. هر چند که وی از شاگردان شیفته فوتیوس بطریق دانشور بود و خودش را وقف پارسایی کرد، با چهار بار ازدواج خود مایه وحشت و انزجار روحانیون و تفریح خاطر عامه مردم شد. دو زن اولش، بی آنکه پسری برای او بزایند، درگذشتند. لئو اصرار داشت که تنها راه گریز از جنگ متوالی برای جانشینی پس از وی داشتن پسری است. طبق تعالیم اخلاقی کلیسا ازدواج برای بار سوم ممنوع بود. لئو پافشاری کرد و چهارمین زنش زوئه برای او پسری آورد (دورانت، ۱۳۷۳، ص ۵۵۱). که نامش را قسطنطین نهاد.
در این دوره تهاجم بلغارها به ممالک روم تجدید شد. خطر بلغارها بیشتر جنبه محلی داشت، ولی خیلی وخیم تر از خطر اعراب بود. قلمرو بلغارها نخستین پادشاهی اسلاو بود، هر چند بلغارها، نه اسلاو، بلکه کوچگران آسیایی ای بودند که در ۶۸۰ میلاد وارد شبه جزیره بالکان شده بودند. اما در این پادشاهی جدید تعداد اسلاوها بسیار زیاد به مراتب بیش از بلغارها بود. در قرن بعدی، دو گروه چنان با هم در آمیختند که اقلیت بلغار کاملاً در اکثریت اسلاو حل شد (کوریک، ۱۳۸۳، ص ۹۸).

پادشاهی بلغار بارها به امپراتوری بیزانس حمله کرد. اختلاف در زمان سلطنت سیمئون، جانشین بوریس، که در قسطنطنیه تربیت شده بود بروز نمود. لئو ششم برای اینکه عملیات تهدیدآمیز سیمئون را به سوی دیگری معطوف کند، برطبق ترتیبی که معمول به دیپلماسی بیزانس بود. مجارها یا اهالی هنگری را که نخستین بار داخل تاریخ شده بودند، به کمک طلبید و آن‌ها شمال بلغارستان را به استیلا در آوردند.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
سیمئون نیز خود پچنگ ها را دعوت کرد و با کمک آنان مجارها را پس راند. پس از آن، سیمئون یونانیها را مغلوب کرد و تا پشت دیوارهای قسطنطنیه رسید. لئو ششم مجبور شد پیمانی امضا کند و خراج بپردازد (لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۱۳). هشت سال بعد، در ۹۰۴ میلادی سیمئون، دوباره با کمک اعراب حمله را آغاز کرد و سرزمین‌های زیادی از امپراتوری بیزانس را تصرف کرد. در این حال، از دست لئو ششم هیچ کاری برنمی‌آمد (هاسی،۱۹۶۶، بخش اول، ص ۱۲۹).
خانهای بلغار خود را تزار می نامیدند و سیمئون تزار بلغاری خود را «تزار بلغار و رومیان نامید و درصدد فتح قسطنطنیه بر آمد. در قرن نهم میلادی، قسمت بزرگی از شبه جزیره بالکان به تصرف بلغارها درآمده بود. امپراتوران بیزانس برای جنگ با پادشاهان بلغار از نیروهای جنگی روس‌ها استفاده می‌کردند. در آن زمان روسهای کیف بازرگانی پررونقی با بیزانسی‌ها داشتند. در نهایت، بیزانسی‌ها موفق شدند که همسایه خطرناک تازه را از بلغار عقب برانند و قسمتی از قلمرو بلغارها را به تصرف خود در آوردند (کاسمینسکی، ۱۳۸۵، ص ۵۴).
اما امپراتوری نیز مجبور بود که در تمام مرزهای خود، به استثنای مرز دانوب، با اعراب مبارزه کند. بازیل اول و لئو ششم تقریبا همه ساله جنگیدند و غالبا پیروز شدند، اما هرگز نتیجه قطعی به دست نیاوردند.

در چهارده سال نخست سلطنت لئو ششم، رومیها در دروازه های قیلیقیا و در غرب آن به شکستهایی متعدد دچار شدند. این به مسلمانان فرصت داد تا در امتداد ساحل حمله کنند و در عمق آسیای صغیر پیش روند. فرمانده نفقور، فوکاس، که از امپراتور تقاضای کمک فوری کرد، با وجود پیروزی در ادنه در ۲۸۷ هجری/ ۹۰۰ میلادی، نتوانست جلوی حملات مسلمانان را بگیرد.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر کدام از طرفین از فرصتهای بدست آمده، برای حمله به متصرفات طرف دیگر استفاده می‌کردند. درگیر شدن خلیفه به جنگ با زنگیان و قرامطه به رومیها فرصت داد تا در ۲۹۱ قمری/۹۰۴ میلادی، به مناطق مرزی حمله و شهرهای مرزی شام را ویران کنند. درنتیجه، مسلمانان به مقابله با آنان برخاستند و انطاکیه را فتح کردند و در ۲۹۴ قمری/۹۰۷ میلادی به قونیه رسیدند و آن را ویران کردند. امپراتور، به ناچار، خواستار صلح با مسلمانان و مبادله اسرا شد (طقوش، ۱۳۸۰، ص ۲۱۶). سلطنت لئو ششم در ۹۱۲ میلادی به آخر رسید و پسر یک ساله اش با عنوان قسطنطین هفتم پادشاه اعلام شد.
بخش سوم: قسطنطین هفتم (۹۵۸-۹۱۲ میلادی)
قسطنطین هفتم را پوروفیروژنیت یعنی ارغوانی زاده لقب دادند، که به معنای در ناز و نعمت زاده یا غنی زاده نیز هست. زیرا در محلی به دنیا آمد که دیوارهای آن از سنگ سماق ارغوانی، پوشیده شده و خاص زایمان امپراتریسها بود. وی قریحه ادبی پدر را به ارث برده بود، نه لیاقت اداره کردن کشور را. قسطنطین برای فرزندش در کتاب در آیین مملکتداری تصنیف کرد: یکی درباره «تم ها یا ایالات امپراتوری و دومی درباره رسوم در باب تشریفات و آداب معاشرتی که شخص امپراتور مکلف به دانستن آن‌ها بود. بر تالیف آثاری درباره کشاورزی، پزشکی، دامپزشکی، و جانورشناسی نظارت کرد و با گزینشی از نوشته‌های وقایع نگاران و تاریخ نویسان، یک تاریخ مورخان عالم ترتیب داد. تحت حمایت وی ادبیات بیزانسی با سبکی منقح و در عین حال خالی از شور و شوق به اوج رسید (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۱).

او بیش از هر یک از قیصران روم عاری از صفات و ملکات پادشاهی بود. وقت خودش را در کنج حرمسرا به خواندن و نقاشی و عیاشی صرف می‌کرده و از لیاقت و امور مملکتداری بی بهره و بی اطلاع بوده است. در عهد او مدت ۲۵ سال یکی از سرداران بحری روم شرقی، رومانیس لکانپوس، صدارت داشت و پس از او زنان حرمسرای امپراتوری حکومت می‌کردند. اتفاقا یونانیها قسطنطین مزبور را بیش از قیصران دوست داشتند و برای مرگش گریه می‌کردند و او را مظلوم و بی گنـ*ـاه می‌خواندند و جنازه او را با تشریفات ملی به خاک سپردند (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۴۴).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش چهارم: رومانوس دوم (۹۶۳-۹۵۸ میلادی)
رومانوس دوم، پس از پدر، به پادشاهی روم شرقی نشست. با دختری یونانی به نام | تئوفانو ازدواج کرد. وی مظنون به زهر دادن به شوهر و تسریع در هلاک او بود. قبل از مرگ شوهر بیست و چهار ساله اش، نیکفوروس فوکاس را، که سرداری زاهد مسلک بود اغوا کرد و سردار مزبور با اجازه ضمنی وی تاج و تـ*ـخت را به تصرف در آورد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۲).
رومانوس دوم، به کمک سردارش نیکفوروس، موفق شد کرت را به تصرف خود درآورد (دولاندلن، ۱۳۷۰، ص ۴۵۷). رومانوس دوم از این زن، که خود چهرهای تاریخی است، چهار اولاد به‌جای گذاشت. دو پسر، یکی بازیل دوم و دیگری قسطنطین نهم و دو دختر یکی تئوفانو، زوجه اوتون دوم، قیصر آلمان و دیگری آنه، زوجه ولادیمیر اول، پادشاه مسیحی روسیه. هانری اول پادشاه فرانسه نیز با این خانواده وصلت کرد. بدین طریق، شجره اردشیر ارمنستان از شاخه های پادشاهان پارتیها در خانواده های پادشاهان اروپا ریشه دوانید.
در این دوره گروه سـ*ـیاسی جدیدی در امپراتوری سر برآورد. این گروه مرکب از اشراف زمیندار بود که بسیاری از آن‌ها املاک بزرگی را، غالبا از راه غصب زمینهای دیگران، برای خود دست و پا کرده بود. این اربابان زمیندار و امپراتوران به زودی بر سر تسلط بر دولت بیزانس درگیر مبارزه شدند. درنتیجه، سربازانی که زمانی به امپراتور اعلام وفاداری کرده بودند اینک متعهد می‌شدند که از اربابان زمیندار حمایت کنند. امپراتوران مقدونی تنها می‌توانستند به سربازانی تکیه کنند که در قسطنطنیه و اطراف آن مستقر کرده بودند. این سربازان امپراتوری بخش عمده وقت خود را صرف فرونشاندن شورشهای « توانگران» یا مالکان و سپاهیان شخصی آن‌ها می‌کردند (کوریک، ۱۳۸۳ب، ص ۱۰۴).
یل لومرل از این گروه توانگران یا مالکان با عنوان اقویا نام می برد و می نویسد:

(لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۱۶): اقویا عبارت بودند از ملاکین بزرگ، که پس از عدم موفقیت توماس معروف به اسلاو در شورشی که در قرن نهم به قصد اجرای مرام اجتماعی نمود علی الظاهر بر نفوذشان افزوده شد و غالبا در املاک خود که هر یک به اندازه یک ایالت وسعت داشت روش پادشاهان کوچک مستقلی را تعقیب می‌کردند.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش پنجم: نیکفوروس دوم (۹۶۹-۹۶۳ میلادی)
همین سردار بود که به همدستی ملکه تئوفانو، قتل رومانوس دوم را باعث شد و به‌جای او بر تـ*ـخت سلطنت روم شرقی نشست. سلطنت او شش سال بود. در زمان او تهاجم بلغارها و اعراب متوقف شد. هر سال اوایل بهار نیکفوروس خود به جنگ اعراب می رفت (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۴۵).
نیکفوروس که تازه مسلمانان را از حلب و جزیره کرت بیرون رانده بود (۹۶۱ میلادی)، در ۹۶۵ میلادی دست آن‌ها را از قبرس و در ۹۶۸ از انطاکیه کوتاه کرد. در واقع همین فتوحات بود که بنیان خلافت عباسیان را متزلزل کرد. نیکفوروس از بطریق قسطنطنیه تقاضا کرد که به سربازانی که گرفتار جنگ با مسلمانان می‌شدند تمام پاداشها و افتخاراتی را که خاص شهدا بود نوید دهد؛ اما بطریق خودداری ورزید و گفت همه سربازان موقتا آلوده به خونی اند که در میدان جنگ ریخته اند. اگر بطریق با چنین پیشنهادی موافقت کرده بود، شاید جنگ‌های صلیبی یک قرن زودتر آغاز می‌شد. نیکفوروس از جاه‌طلبی خویش دست برداشت و در کاخ خویش انزوا گرفت تا چون زاهدی خلوت نشین زندگی کند. تئوفانو، که از این گوشه گیری شوهر به تنگ آمده بود، معشـ*ـوقه سرداری به نام یوحنای اول زیمیسکس شد و سردار مزبور با اجازه ضمنی او نیکفوروس را به قتل رساند (۹۶۹ میلادی) و تاج و تـ*ـخت را تصاحب کرد (دورانت، ۱۳۷۳ب، ص ۵۵۲).
قتل نیکفوروس در ۱۰ دسامبر ۹۶۹ میلادی، درست شش هفته بعد از عملیات نظامی و تصرف انطاکیه، صورت گرفت. در دوره او مالیات‌ها و تورم سنگین بود. در به مردم ناراضی بودند. به این ترتیب، نیکفوروس در میان مردم بیزانس چهره محبوبی نبود، هر چند که بعضی از شعرا شعرهایی در وصف او سروده اند (هاسی ۱۹۶۶، بخش اول، ص ۱۵۱).



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,620
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش ششم: ژان زیمسکس (۹۷۶-۹۶۹ میلادی)
امپراتور جدید، که از عمل خویش نادم شده بود، از تئوفانو دست کشید و وی را تبعید کرد و رفت تا با پیروزیهای ناپایدارش بر مسلمانان و اسلاوها کفاره گناهان خویش را پس دهد.
امپراتور جنگ با اعراب را با کامیابی ادامه داد و روس‌ها را از خاک امپراتوری به عقب راند (دولاندلن، ۱۳۷۰، ص ۴۵۷). او از قیصران خوب روم شرقی بوده است را فاتح شرق و غرب نامیده اند. مدت پادشاهی او هفت سال بود که بیشتر این زمان در خارج از دارالملک یا در لشکرگاه توقف داشت یا برابر دشمنان می‌جنگید.
این قیصر در حوزه دانوب با روس‌ها و سایر طوایف نیز جنگید و آن‌ها را به گونه ای شکست داد که تا مدتی جرئت بی احترامی نداشتند. در حوزه فرات با اعراب روبه رو شد و آن‌ها را نیز به عقب نشینی واداشت و قسمت عمده اراضی از دست رفته را در تصرف آورد. از او گفته اند که چون از آخرین سفر سوریه خود بر می گشت و هر ولایت و هر ناحیه‌ای را دست یک نفر خواجه دید در حالت غضب فریاد برآورد و گفت
«برای اینهاست که ما جنگیده و فتح کرده ایم!» نفوذ خواجگان در دولت بیزانس چنان بود که امپراتور فاتح را مهلت ندادند و او را برانداختند (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۴۶).

بخش هفتم: بازیل دوم (۱۰۲۵-۹۷۹ میلادی)

بازیل دوم یکی از نیرومندترین مردان تاریخ بیزانس است. وی، که لقب بولگاروکتونوس دارد، فرزند رومانوس و تئوفانوست و در ۹۵۸ میلادی به دنیا آمده هنگام زمامداری نیکفوروس و زیمیسکس در امپراتوری شریک بود. در ۹۷۶ میلادی، در هیجده سالگی، فرمانروایی بلامعارضی را آغاز کرد که مدت نیم قرن به طول انجامید. از این مدت مشکلات از همه سو به او روی آورد، صدراعظمش توطئه کرد تا او را از مقام امپراتوری خلع کند؛ خاوندهای فئودال، که وی قصد داشت از آن‌ها مالیات بگیرد، مخارج توطئه ها به ضد او را تأمین کردند؛ بارداس سکلروس، سردار سپاه شرقی، سر به شورش برداشت و به دست بارداس فوکاس، که در آن موقع سربازان وی را امپراتور اعلام کرده بودند، منکوب شد؛


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا