خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
مسلمانان اینک تقریبا تمامی اراضی را که زیمیسکس از آن‌ها در سوریه گرفته بود باز پس می گرفتند؛ و بلغارها در اوج اقتدارخود بودند و از مشرق و مغرب به خاک امپراتوری دست درازی می‌کردند. بازیل شورش را فرونشاند، ارمنستان را بار دیگر از چنگ ساراسنها بیرون آورد و در جنگی بیرحمانه که مدت سی سال به طول انجامید قدرت بلغارها را در هم شکست. بعد از پیروزی در سال ۱۰۱۴میلادی، پانزده هزار تن اسیر را نابینا کرد و از هر صد نفر یکی با یک چشم رها کرد تا آن سپاه فلک زده را نزد ساموئل تزار بلغارها رهبری کنند. شاید یونانیان، بیشتر به سبب وحشتی که نسبت به وی داشتند، او را به بولگاروکتونوس ملقب کرده‌اند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص۵۵۳). بازیل دوم، که بزرگ‌ترین امپراتور این سلسله است، به اعراب به شدت حمله کرد( دولاندلن،۱۳۷۰،ص۴۵۷).
در فرمانروایی او قسطنطنیه به بالاترین درجه شکوه و اقتدار رسید و ثروت آن مایه اعجاب همه اقطار جهان آن روز گشت. وسعت بازارهای آن به چند کیلومتر می رسید. در این بازارها می‌شد هر چیزی را که در جهان آن روزگار ساخته می‌شد از قبیل انواع پارچه های گلدوزی شده، جواهر، کنده کاری روی عاج، مینا، عطر، و بخور پیدا کرد. حتی بیمارستانها، دانشگاهها، پرورشگاه یتیمان، یک مدرسه حقوق، یک مدرسه پزشکی، دیرها، صومعه های زنان تارک دنیا در قسطنطنیه وجود داشت و همچنین خانه های محقر، کوچه های تنگ و کثیف و سنگفرش نشده و خاکی که شبها لانه سگان و نهانگاه دزدان و پناهگاه تبهکاران بود، در آن دیده می‌شد.
یکی از سیاحان نوشته است: اگر قسطنطنیه در ثروت و جلال از شهرهای یگر ممتاز است، در فسق و فجور نیز سرآمد همه است (کیلتی، ۱۳۶۸، صص ۴-۶۱).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
قسطنطنیه در تجارت نیز مرکز جهان آن روزگار بود. بازرگانان از همه جا کالا بدانجا می‌آوردند و از اجناس دیگر می خریدند. کاروانها از شرق و شمال، و کشتیها ازجنوب و مغرب بدانجا می‌آمدند. هند، ادویه و جواهر، چین، ابریشم و بغداد و سوریه فرش بدانجا می فرستادند. از شمال از راه دریای سیاه گندم و پوستین و خز وارد می‌شد؛ از بالکان کتاب و غلات؛ غلام از نروژ و ایتالیا؛ و کودکان دزدیده شده از همه جا به قسطنطنیه آورده می‌شدند.
قسطنطنیه خود نیز صنایعی خاص خویش داشت که بسیار منظم و مورد حمایت دولت بود و بهایی گران داشت، صاحب مراتع وسیع در آسیای صغیر (آناتولی) و مزارع گندم در شمال یونان بود.
به هنگام مرگ بازیل دوم، میزان موجودی خزانه قصر امپراتور در قسطنطنیه بر میلیونها تومان بالغ می‌شد. در سال هزار میلادی بیزانس ثروتمندترین کشور جهان بود (کیلتی، ۱۳۶۸، صص ۸-۶۷).
بازیل دوم در شرف رهبری ناوگانی در جنگ با ساراسنها در سیسیل بود که به سن شصت و هشت سالگی اجل گریبانش را گرفت. از زمان هراکلیوس قلمرو امپراتوری بیزانس تا این درجه گسترده و از دوران زمامداری ژوستینین تا این اندازه نیرومند نبود (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۳).

بازیل دوم هیچ گاه استراحت نمی‌کرد و در همه جا حضور داشت. در ۱۰۱۹ میلادی، حوزه متصرفات بیزانس از دریای سیاه تا دریای آدریاتیک، یعنی تقریبا به اندازه تمام شبه جزیره بالکان گسترده شده بود (هاسی، ۱۹۶۶، بخش اول، صص ۹-۱۸۸).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش هشتم: جانشینان بازیل دوم (۱۰۵۷-۱۰۲۵ میلادی)
پیروزیهای خاندان مقدونی، برخلاف پیروزیهای ژوستینین، بدون فشار شدید اقتصادی صورت گرفته بود. در این هنگام خزانه پر، وضع اقتصادی مرتب و ارتش نیرومند بود. اما وضع داخلی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی حاکی از وجود مشکل بود. هنگامی که خاندان مقدونی بالاخره در ۱۰۵۷ یعنی ۳۲ سال بعد از وفات بازیل دوم از میان رفت، راه به روی هرج و مرج داخلی و پیروزی نورمانها و ترکان سلجوقی باز بود (برینتون و دیگران، ۱۳۳۸، ص ۳۰۴).
پس از بازیل دوم، برادرش قسطنطنین هشتم، که در تمام این مدت ولیعهد و مشغول عیاشی بود، بر تـ*ـخت نشست، و از ۱۰۲۵ تا ۱۰۲۸ میلادی حکومت کرد (شیبانی، ۱۳۱۴، ص ۳۴۸). انحطاط بیزانس در دوران حکومت برادر سالخورده اش، قسطنطین هشتم، دوباره آغاز شد. از آنجا که فرزندان قسطنطین منحصر به سه دختر بودند، قسطنطین رومانوس سوم را ترغیب به ازدواج با دختر بزرگ خود زوئه کرد، که تقریبا پنجاه سال از عمرش می گذشت.
زوئه، در مقام نیابت سلطنت و به یاری خواهرش، تئودورا، امور حکومت را در دوران امپراتوری رومانوس سوم (۱۰۳۴- ۱۰۲۸میلادی )، میخاییل چهارم (۱۰۲۴-۱۰۳۴ میلادی). میخاییل پنجم (۱۰۲۴میلادی). وقسطنطین نهم (۱۰۵۵- ۱۰۴۲). اداره می‌کرد، وکمتر اتفاق افتاده بود که امپراتوری بیزانس به این خوبی اداره شده باشد. این دو خواهر، زوئه و تئودورا، به ریشه کن کردن فساد حاکم بر دوایر حکومتی وکلیساها پرداختند وصاحب منصبان را واداشتند

تا وجوهی را که بالا کشیده بودندپس دهند؛ چنانکه یکی از آن‌ها که چندی مقام صدراعظمی داشت، ۵۳۰۰ پوند طلایی (معادل ۰۰۰/۲۲۶/۲دلار). را در مخزن ابی پنهان کرده بود تسلیم کرد وهنگامی که «بطریق»الکسیس درگذشت، از اتاقهای مسکونی وی ۰۰۰/۱۰۰پوند نقره (معادل۰۰۰/۰۰۰/۲۷دلار) یافتند(دورانت،۱۳۷۳ب،ص۵۵۳).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
این ملکه ها در عالی ترین دادگاه امپراتوری قاضی بودند و احکامشان به منصفانه بودن مشهور بود. اما مناسبات شخصی این دو خواهر همیشه چندان خوب نبود. زوئه چنان نسبت به قدرت خواهرش حسادت پیدا کرده بود که در ۱۰۴۲ میلادی تئودورا را به دیری تبعید کرد. تئودورا، سیزده سال بعد، پس از مرگ زوئه، دیر را ترک گفت و درآخرین سال زندگیش به‌تنهایی فرمانروایی کرد (کوریک، ۱۳۸۳ ب،صص ۶-۱۰۵)
باسیل دوم
زمانی که زوئه درگذشت (۱۰۵۰ میلادی) قسطنطین نهم، با ذوق و خردمندی پنج سال حکومت کرد. وی افراد باصلاحیت و تحصیلکرده را به کمک خویش خواند و کلیسای اعظم سانتاسوفیا را از نو تزیین کرد، برای فقرا بیمارستان و سرپناه ساخت، و از ادبیات و هنر حمایت کرد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۳).

هنگامی که قسطنطین درگذشت (۱۰۵۵ میلادی)، هواخواهان سلسله مقادونی عامه مردم را علاقه‌مند به شورش کردند که درنتیجه آن تئودورا را از گوشه عزلت صومعه به در آوردند و، با آنکه خود او سخت مخالف با این روش بود، تاج ہر سرش نهادند و او را امپراتریس خواندند. با آنکه این زن هفتاد و چهار سال از عمرش می گذشت، خود و وزیرانش با کاردانی تمام به اداره امور کشور پرداختند، لکن تئودورا در ۱۰۵۶ میلادی با مرگی چنان ناگهانی درگذشت که هرج و مرج به دنبال آورد. اشراف درباری میخاییل ششم را نامرد امپراتوری کردند، اما سپاهیان مایل بودند سرداری به نام اسحاق کومنتوس به این مقام برگزیده شود. رویدادی موضوع را فیصله داد، به این معنی که میخاییل به سلک رهبانان درآمد و کومنتوس در۱۰۵۷ میلادی، باعنوان امپراتور قدم به پایتخت نهاد. سلسله مقدونیان، پس از ۱۹۰سال خوشونت، جنگ، زناکاری، پرهیزگاری و مملکتداری فوق العاده، به پایان خویش رسیده بود (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۴).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بخش نهم: تمدن بیزانس در دوره مقدونیها
دوره سلسله مقدونیه، از لحاظ تمدن یکی از درخشنده ترین ادوار تاریخ بیان نخستین نشانه این تمدن فعالیتی است که امپراتوران در قانونگذاری به خرج دادند (لومرل، ۱۳۲۹، ص ۱۲۰).
شاهان مقدونی، با گسترش مناسبات تجاری با اروپای غربی، خاصه فروش ابریشم و کارهای فلزی، به شکوفایی سریع اقتصاد و رفاه مردم کمک کردند. به یمن رفاه اقتصادی، شهر قسطنطنیه رونق فراوان گرفت. بازدید کنندگان خارجی از عظمت ثروت و محیط مادی قسطنطنیه همواره حیرت می‌کردند. برای مردم اروپای غربی این شهر آکنده از افسانه ها و قصه های گوناگون بود.
در گرماگرم این دوره رفاه، بیزانسی‌ها فعالیت فکری خود را به شرح وقایع تاریخی و آثار مذهبی ازجمله سرودهای مذهبی و تدوین رساله هایی در شیفتگی عمیق نسبت به اسرار دین متوجه ساختند و به آن ادامه دادند. با این حال، در همین دوره نیز تأثیر فرهنگی بیزانس، به علت تلاشهای پرتکاپوی مبلغان مسیحیت شرقی بیزانسی، گسترش یافت و مسیحیت ارتدوکس را در میان اقوام اروپای شرقی ازجمله بلغارها و صربها انتشار دادند. گمان می رود که بزرگ‌ترین موفقیت مبلغان وقتی به دست آمد شاهزاده کیف در روسیه در ۹۸۷ میلادی به مسیحیت گروید.

بیزانس تحت حاکمیت زمامداران مقدونی از خدمات مدنی مؤثر و امپراتوران لایق و پیشرفتهای نظامی برخوردار شد. اشراف فرهیخته و شایسته قسطنطنیه جمع آوری مالیات و تنظیم امور داخلی و سـ*ـیاست خارجی و اداره خدمات مدنی بیزانس را نظارت می‌کردند. در عین حال، سلسله مقدونی تعدادی امپراتور واقعا برجسته و ماهر در قوانین اداری و حقوقی، نظیر لئو ششم ( ۹۱۲ -۸۸۶میلادی). و بازیل دوم (۱۰۲۵-۹۷۶ میلادی) را در میان خود پروراند. درسده دهم وجودامپراتوران لایق و تعدادی سردار مدبر به بسیج منابع نظامی و پیشه کردن سـ*ـیاست تهاجمی کمک کرد. بلغارها مغلوب شدند و بخشه‌ای شرقی و غربی بلغارستان را به امپراتوران منضم ساختند.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
قوای مسلمانان را در سوریه شکست دادند و امپراتوری را تا بالای رود فرات گستراندند. تا پایان زمامداری بازیل دوم در ۱۰۲۵ میلادی، امپراتوری بیزانس به وسیعترین وسعت خود از آغاز سده هفتم تا آن زمان دست پیدا کرد اما، بعد از مرگ بازیل، رشته ای از مبارزات جدید بر سر کسب قدرت در امپراتوری رایج شد که بیزانس را از درون به شدت تضعیف کرد و آن را به مسیر سقوط سوق داد (فوگل، ۱۳۸۰، ص ۳۴). توین بی، مورخ و تحلیل گر فلسفه تاریخ، درست برخلاف نظر اشپیل فوگل، با برهان و شواهد تاریخی ثابت می‌کند که همین سـ*ـیاست تهاجمی در برابر بلغارستان عاقبت رمق بیزانس را خشکاند و این امپراتوری را به سوی سرنوشت نهایی خود یعنی فروپاشی سوق داد (فوگل، ۱۳۸۰، ص ۳۴).

بخش دهم: جدایی میان کلیسای شرقی و غربی و پیدایش آیینهای کاتولیک، ارتدوکس
تا اواسط قرن یازدهم، هنوز کلیسای مسیحی به دو قسمت غربی و شرقی تجزیه نشده بود، اما میان پاپها، که در رأس کلیساهای غربی قرار داشتند، و روحانیون بیزانسی همواره برخوردهایی به وقوع می پیوست. پاپها مدعی حکومت بر کلیه کلیساهای مسیحی بودند، ولی کلیسای بیزانسی از امپراتوران تبعیت می‌کرد و به پاپ اجازه دخالت در امور خود را نمی‌داد. به‌علاوه، روم و قسطنطنیه بر سر اشاعه مسیحیت در میان قبایل اسلاو نیز با یکدیگر تصادم می‌کردند و هر یک می خواست این قبایل را از زیر نفوذ خویش درآورد. گذشته از اینها، این دو مرکز بر سر مسائل مذهبی و سنتها و مراسم با یکدیگر اختلاف داشتند. سرانجام در ۱۰۵۴ میلادی کار به گسیختگی قطعی منجر شد. کلیسای غرب، که پاپ در رأس آن قرار داشت، کلیسای کاتولیک و کلیسای شرق، یعنی بیزانس، کلیسای ارتدوکس نام گرفت. هر یک از اینان شریعت خود را حقیقت مطلق و دیگری را مرتد و ملعون می خواند (کاسمینسکی، ۱۳۵۸، صص ۷-۵۶).
به گفته پالمر، ضمنا جدایی شرق و غرب همچنان ادامه داشت. از آنجا که پیشوایان روحانی کلیسای یونان (بطریق ها) در قسنطنطنیه حاضر نبودند که تفوق اسقف روم را قبول کنند و او را یکنوع وحشی مغربی می دانستند و خلیفه روحانی روم نیز حاضر نبود که ادعاهای سـ*ـیاسی امپراتوری روم شرقی را وارد بداند، میان شرق و غرب تفکیک و جدایی افتاد. این تفکیک و دوییت، بعد از آنکه سه قرن ادامه داشت، در ۱۰۵۴ میلادی محقق و مسلم شد. این اختلاف، دنیای مسیحی را به دو قسمت تقسیم کرد، یکی عیسویان کاتولیک روم یا عیسویان لاتین، دیگری پیروان کلیسای ارتدوکی (روزل پالمر، ۱۳۴۹، ص ۲۸).



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مورد شکافی که بین مسیحیت شرق و غرب در قرن یازدهم میلادی به وجود آمد، دلایل بسیاری ارائه شده است. اختلافات زبانی، نظری و آداب و رسوم متفاوت همگی در این جدایی نقش داشتند. علاوه بر این، نزاع بین امپراتوریهای بیزانس و روم برای تفوق بر یکدیگر یکی از دلایل این انشقاق در هر گونه ارزیابی علمی از قضیه است. بخش غربی مسیحیت، از قرن سوم میلادی به بعد از زبان لاتین استفاده می‌کرد و بخش شرقی، در بیشتر جاها، به استفاده از زبان یونانی ادامه می‌داد.
در بهار سال ۱۰۵۴ میلادی، پاپ لئو نهم (۱۰۹۴-۱۰۵۴) مأمورانی را به قسطنطنیه اعزام کرد. کاردینال هامبرت و هیئت همراه وی به گرمی مورد استقبال امپراتور بیزانس قرار گرفتند، اما اسقف اعظم کلیسای شرق، میکاییل سرولاریوس به آن‌ها بی اعتنایی کامل کرد. اسقف اعظم، با استفاده از نان فطیر (ورنیامده) در مراسم عشای ربانی در غرب مخالفت کرده بود و از همین مطلب نیز برای برخورد بسیار سرد با فرستادگان کلیسای غرب بهره گرفت. همزمان با حضور کاردینال هامبرت در قسطنطنیه، پاپ از دنیا رفت.
اسقف اعظم میکاییل سرولاریوس از این فرصت بهره جسته و استوارنامه کاردینال هامبرت را باطل اعلام کرد. هامبرت نیز برای تلافی نامهای مبتنی بر طرد و تکفیر کلیسای شرق، از جانب پاپ تازه در گذشته را بالای محراب کلیسای بزرگ سن صوفیه نصب کرد که فهرستی طولانی از خطاها و تجاوزات کلیسای شرق به آن ضمیمه شده بود. در پاسخ کاردینال هامبرت، اسقف اعظم به سرعت شورای اسقفهای مسیحیت شرقی را تشکیل داد و هامبرت را طرد و تکفیر کرد. این حادثه موجب شد تا جدایی بین این دو گروه ایجاد شود که هنوز هم باقی است (بوش، ۱۳۷۴، ص ۷۵۱).

ضمنا، بطریق قسطنطنیه از روزگاران گذشته تا حال مدعی تفوق و ریاست کلی کلیساهای شرقی است.


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
بدین ترتیب، انشعاب فزاینده میان کلیسای کاتولیک غرب و کلیسای ارتدوکس شرق در بیزانس، بر تضعیف دولت بیزانس افزود. گرچه مسائل دین شناسی از عوامل مهم تفرقه مسیحیت غربی و شرقی بود، رقابت بر سر قدرت میان دو کلیسا موارد دیگر تحت الشعاع قرارداد. کلیسای ارتدوکس شرقی مایل نبود تا مدعی پاپ را بپذیرد و تنها او را سرور کلیسای مسیح بداند (فوگل، ۱۳۸۰، ص ۴۴۰).
ضمنا لازم به یادآوری است که از قرن چهارم میلادی به بعد دین مسیح به فرق و احزاب گوناگون تقسیم شد و در هر زمان و مکان کلیسا صورت خاصی به خود گرفت، به‌طوری‌که در زمان حاضر یک کلیسای جامع که مقبول کل مسیحیان جهان باشد وجود ندارد. مسیحیت به سه مذهب بزرگ به شرح زیر تقسیم می‌شود (حکمت، ۱۳۷۱، ص ۲۲۹):
کلیسای کاتولیک روم ٢. کلیسای شرقی ارتدوکس (یونانی) ٣. کلیسای پروتستان

بخش یازدهم: زندگی بیزانسی (۱۰۹۵-۵۶۶ میلادی)

در آغاز قرن یازدهم، امپراتوری یونان، در پرتو جنگاوری و حسن تدبیر سلسله های ایسوریایی و مقدونی، بار دیگر همان قدرت، ثروت، و فرهنگی را باز یافته بود که در اوج اقتدارش در دوران فرمانروایی ژوستینین داشت. آسیای صغیر، صفحات شمالی سوریه، قبرس، جزیره رودس، جزایر سیکلاد و کرت از چنگ مسلمانان به درآمده بود، ایتالیای جنوبی بار دیگر یونان کبیر شده بود و به زیر فرمان قسطنطنیه در آمده بود. بلغارها و اسلاوها را از بالکان بیرون رانده بودند؛ بازرگانی و صناعت بیزانسی بار دیگر مدیترانه را در قبضه اختیار خود گرفت؛ مسیحیت یونانی در شبه جزیره بالکان و روسیه پیروز شده بود و ادبیات و هنر یونانی در عهد سلطنت مقدونیان دوره رنسانس را به خود می دید. درآمد کشور در قرن یازدهم به پول امروزی معادل ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰/۲ دلار می‌شد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۵).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
قسطنطنیه در اوج شکوفایی خویش بود و از لحاظ بازرگانی، ثروت، تجمل زیبایی، آراستگی، و هنر از روم و اسکندریه قدیم و از بغداد و قرطبه همان عهد، پیش می جست. در این تاریخ نفوس آن شهر، که سر به یک میلیون نفر می‌زد، بیشتر آسیایی با اسلاو بودند. ارمنیها، کاپادوکیاییها، سوریها، یهودیان، بلغارها و یونانیان نیمه اسلاو و، در رأس تمامی اینها، قشری از اشراف یونانی که روز به روز تعدادشان کمتر می‌شد.
نفوس امپراتوری، یعنی مردم لجام گسیخته و تحت نفوذ، انگیزه های ناشی از اختلافات نژادی و طبقاتی و مذهبی، مردمی بودند بی ثبات، خونخوار، و گاه طاغی.و دیوانسالاریی که دیوکلسین و کنستانتین بنا نهاده بودند، در عرض هفت قرن، وسیله مؤثری برای حکومت شده بود که حکمش را در هر ناحیه‌ای از قلمرو امپراتوری نافذ کند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۷).
هراکلیوس، به‌جای روش سابق تقسیم امپراتوری به ایالت‌های مختلف، کشور با به « تم » یا واحدهایی نظامی تقسیم کرد که هر واحد زیر فرمان یک استراتژ (استراتگوس) یا فرماندار نظامی اداره می‌شد؛ این یکی از صد طریقی بود که با آن خطر ناشی از جهان اسلام موجب جرح و تعدیل بنیادهای امپراتوری بیزانس شد. بر قسطنطنیه شخص امپراتور، بطریق، و جماعت حکمفرما بودند، اما بر تمها قوانین بیزانسی حکومت می‌کرد.
دنیای بیزانس میراث ژوستینین را به‌جان گرامی می شمرد. و توسعه می بخشید. نوولها با قوانین جدید ژوستینین دوم و هراکلیوس، اکلوگا یا قوانین منتخب که از جانب لئو سوم نشر یافت، باسیلیکا یا فرمانهای شاهی، که از طرف لئو ششم اعلام گردید، و نوول هایی که به اشاره همین ئو وضع شد، پندکت یا قانون نامه عظیم ژوستینین را با نیازمندیهای متغیر پنج قرن بعد تطبیق داد.
در قرن یازدهم، مدرسه حقوق قسطنطنیه مهد متفکران جهان غیرروحانی مسیحیت بود. ازاین‌رو، مردم بیزانس بزرگ‌ترین عطیه روم، حقوق رومی را در خلال هزار سال مخاطره و تغییر حفظ کردند، تا آنکه احیای آن قوانین در بولونیا در قرن دوازدهم انقلابی در قوانین مدنی اروپای لاتین و قوانین شرعی کلیسای روم پدید آورد.



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
قانون نامه دریایی بیزانس، که لئو سوم آن را اعلام کرد و براساس نظامات بحری رودس باستان وضع شده بود، نخستین مجموعه قوانین بازرگانی در جهان مسیحیت قرون‌وسطی بود.
امپراتوری روم شرقی در این دوران خصلت شهری و نیمه صنعتی پیدا کرد که کاملاً با طرز زندگی روستایی اروپای لاتین شمال کوهستان آلپ تفاوت داشت. کارگران معادن و فلزکاران جدأ به اکتشاف و استخراج سرب، آهن، مس، و طلا در زمین می‌پرداختند. نه‌فقط قسطنطنیه، بلکه در شهرهای دیگر بیزانس، همه از غوغای دباغان، کفاشان، سراجان، اسلحه سازان، زرگران، جواهرسازان، فلزکاران، درودگران، خراطان، چرخسازان، خبازان، رنگرزان، نساجان، کوزه گران، موزائیک سازان، نقاشان و نظایر آن‌ها پر طنین بود. در قرن نهم میلادی، شهرهای قسطنطنیه، بغداد، و قرطبه، هر سه مراکز عظیم و جوشان صنعتی و مبادله کالاها بودند و تقریبا با جنب و جوش و غوغای سرسام آور پایتخت مدرن کوس برابری می‌زدند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، صص ۶۰-۵۵۸).

۱- اشرافیت
در امپراتوری بیزانس، مانند بسیاری جوامع دیگر، ثروت در دست عده اندکی انباشته بود که از همه ناز و نعمتها و امتیازهای ممکن برخوردار بودند. با این حال، درحالی‌که در اکثر مناطق اروپا مهارت در حرفه جنگاوری راه ورود به عرصه اشرافیت بود، در امپراتوری بیزانس پول این نقش را ایفا می‌کرد. هر چند که بسیاری در طبقه اشراف از نسل رومیان بودند، اما هر کس می‌توانست با پول عنوانی را بخرد، کاری که بازرگانان و زمینداران ثروتمند غالبا انجام می‌دادند. مقامهای بلندپایه کلیسا نیز در زمره اشراف بودند. اکثر اشرافزادگان صاحب مقامهای حکومتی بودند که بخشی از وقتشان را می گرفت. بقیه اوقات خود را با همسرانشان می گذراندند، حال یا در ضیافتهای دربار امپراتور حضور می‌یافتند یا دربار کوچک‌تر خود را اداره می‌کردند.
بسیاری از اشراف هم در شهر خانه داشتند و هم در روستا، اما ترجیح می‌دادند که در شهر زندگی کنند و تنها در تابستان به دیدن املاک روستایی خود بروند. هر خانه ای از داخل مشرف به یک حیاط بود و دیوارهای بیرونیش بدون در و پنجره بود و تنها روی دیوار طرف خیابان نام مالک حک می‌شد. حیاط اندرونی، که دارای چاهی بود که اهل خانه از آن آب بر می داشتند، معمولاً آن قدر وسیع بود که صاحبخانه در آن اسبهایش را تمرین دهد. در اصطبل نیز به همین حیاط باز می‌شد.



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا