خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
ستونهایی چوبی یا سنگی حکاکی شده تکیه گاه طبقه دوم بودند که پلکانی به آن وصل می‌شد. این پلکان در اکثر خانه ها چوبی، اما در اقامتگاه ثروتمندترین افراد از مرمر بود. پنجره ها تنها به طرف حیاط اندرونی باز می‌شدند. از قرن پنجم در قسطنطنه برخی خانه های بلندتر ظاهر شدند که یک ردیف از پنجره طبقه فوقانی آن‌ها رو به خیابان باز می‌شد (کوریک، ۱۳۸۳ ب، صص۶ -۳۷).
در داخل کاخهای شهری اشراف و سوداگران بزرگ و در کوشکهای ییلاقی ساحلی و دور از ساحلی، هر نوع اسباب تجملی که مورد استفاده آن عصر بود دیده می‌شد: سنگهای مرمر از هر رقم و با هر صبغه، نقاشیهای دیواری و موزائیکها، مجسمه ها و ظروف بسیار ظریف سفالین، پرده های آویخته بر میله های سیمین، فرشها و قالیها و پارچه های ابریشمین، درهای منبت کاری شده با عاج یا نقره، اثاثه ای با تراش ظریف، ظروف غذاخوری طلا یا نقره.
کالسکه های آنان در خیابان‌ها چنان بی پروا حرکت می‌کردند که آنان را منفور پیاده فقیر می ساخت، و آن قدر مجلل و پرزرق و برق بودند که لعن و تکفیر اسقفهایی را که به خدمت خدا کمر بسته بودند به دنبال داشت. روبر، اهل کلاری، از وقایع نگاران مشهور فرانسوی، نوشت که قسطنطنیه حاوی دو ثلث ثروت جهان بود.
رذیلتها نیز در این شهر رواج داشت: اخته کردن کودکان برای آنکه به عنوان خواجه در حرمسراها و تشکیلات اداری خدمت کنند و کشتن یا نابینا کردن مدعیان بالفعل یا بالقوه تاج و تـ*ـخت، در طول زمامداری سلسله های مختلف و در ماجراهای جوراجور اما تکراری این شهر ادامه می‌یافت (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۶).

۲. طبقه متوسط
امپراتوری بیزانس طبقه متوسط بسیار کوچکی داشت که عمدتا در شهرها ساکن بودند. بازرگانان کوچک و مغازه داران ازجمله کسانی بودند که به این طبقه تعلق داشتند. سطح زندگی آن‌ها از اشراف پایین تر بود، اما اکثر آن‌ها می‌توانستند دست کم یکی دو خدمتکار داشته باشند. اعضای جاه‌طلب طبقه متوسط به درون طبقه اشراف راه می گشودند. ورود آن‌ها به این طبقه گاهی به منظور کسب و کار موفقیت آمیز بود و گاهی از راه تحصیل، سپاهیگری، یا ازدواج.
بسیاری از عالی ترین مناصب در دستگاه دولتی بیزانس را تنها خواجگان می‌توانستند در اختیار گیرند، یعنی مردانی که عقیم شده بودند. افزون بر آن، متداول بود

که روسای سپاه و نیروی دریایی خواجه باشند. قانونی نیز وجود داشت که مطابق آن که نمی‌توانست امپراتور شود. ازاین‌رو، برای صاحب منصبان عالیرتبه امپراتوری، که ممکن بود برای کسب تاج و تـ*ـخت وسوسه شوند، توطئه چینی بر ضد فرمانروای قانونی بی نتیجه بود. نتیجه جانبی و شگفت انگیز این قانون این بود که خانواده های اشرافی و طبقه متوسط معمولاً یکی دو تن از پسران خودشان را عقیم می‌کردند. با چنین کاری، این پسران در مسیر سریع ارتقای مقام در دستگاه حکومتی قرار می گرفتند (کوریک، ۱۳۸۳ ب، ص ۳۸).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
٣. بینوایان شهری و روستایی
گسترده ترین گروه مردم در امپراتوری طبقه کارگر بودند و اکثر افراد این طبقه را تهیدستان و بینوایان تشکیل می‌دادند. هر چند بینوایان در شهرها گرسنگی نمی کشیدند، نیروی کار برای طرحهای عمومی نظیر تعمیر لوله های آبرسانی با نگهداری پارکها را مردانی تأمین می‌کردند که برای غذا کار می‌کردند. همچنین امپراتور بتیمخانه ها، نوانخانهها (سر پناه برای بیخانمانها)، و بیمارستانهایی را برای بینوایان تأمین می‌کرد.
بینوایان شهری عمدتا زحمتکشانی بودند که در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند. تعداد کمی از آن‌ها آلونکهای کوچکی داشتند که سقف آن‌ها از نی و علف بود و گفشان از خاک کوبیده شده. اکثر آن‌ها در ساختمانهای چوبی اجاره ای پنج تا نه طبقه زندگی می‌کردند. برخلاف اکثر شهرهای قرن بیستم، که در آن‌ها معمولاً ثروتمندان و فقرا در محله های جداگانه زندگی می کنند، مسکن بینوایان بیزانس کاخهای ثروتمندان را دربر می گرفت.

فیلیپ چهارم
در روستاها نیز، دهقانان زحمتکشان بینوایی بودند که در کلبه های محقر زندگی در قطعه های کوچک زمینی کار می‌کردند. در کل، وضع دهقانان به مراتب بدتر از زحمتکشان شهری بود. پرداخت همزمان مالیات و اجاره بها به ارباب زمیندار شیره جان بینوایان روستایی را می کشید. حکومت امپراتوری مالیات را از تجارت و صنعت برداشته و آن را به دهقانان تحمیل کرده بود. در سرتاسر تاریخ بیزانس مالیات تحمیلی بر جامعه کشاورزی چنان بود که سلامت و رفاه آن‌ها را تحلیل می برد.

چه در شهر و چه در روستا، تعداد زیادی برده نیز وجود داشت که برخی به اشخاص تعلق داشتند و برخی به دولت بردگان دولتی در معادن و مزارع دولتی کار می‌کردند، درحالی‌که بردگان متعلق به اشخاص خدمتکاران خانگی بودند. بردگان دولتی زندگی فجیع و غالبا کوتاهی داشتند، درحالی‌که بردگان خانگی معمولاً از . زندگی بهتری برخوردار بودند. ضمنا، تنها غیر مسیحیان به بردگی گرفتار می‌شدند ۱ (کوریک، ۱۳۸۳ ب، صص ۴۰-۳۹).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
زمستان سخت سال ۹۲۸-۹۲۷ میلادی به خشکسالی و طاعون انجامید، روستاییان، که از گرسنگی در شرف مرگ بودند، زمینهای مزروع خود را به قیمت بی نهایت ناچیز، یا صرفا در برابر نان بخور و نمیر، به ملاکان عمده فروختند. در ۹۳۴ میلادی نایب السلطنه رومانوس، نوولی (قانونی جدید) منتشر کرد که ملاکان را تقبیح می‌کرد که خود را بی رحم تر از خشکسالی و طاعون نشان داده اند. همین قانون جدید مقرر داشت که هر ملکی که به کمتر از نصف « قیمت عادلانه» خریداری شده است باید به صاحبش بازگردانده شود. این فرمان اثری جزئی داشت و تمرکز اموال همچنان ادامه داشت. گذشته از آن، بسیاری از زارعان آزاد از مالیاتهای گزاف شاکی بودند، زمینهای خود را فروختند و به شهرها و در صورت امکان به قسطنطنیه نقل مکان کردند تا از کمکی که حکومت به مستمندان می‌کرد استفاده کنند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۵۹).

بخش دوازدهم: رنسانس بیزانسی
در قرن نهم و دهم هنر و ادبیات به طرز شایانی احیا شد. گرچه امپراتوری تا آخرین روز انقراض خود را رومی می نامید، تقریبا تمامی عناصر لاتینی آن، به استثنای حقوق رومی، از بین رفته بود. در شرق بیزانسی از دوران فرمانروایی هراکلیوس، زبان یونانی زبان دولت، ادبیات، مراسم نماز، و همچنین زبان محاوره ای شده بود. تعلیم و تربیت اکنون به کلی یونانی بود. تقریبا، کلیه ازدمردان، بسیاری از زنان و حتی جمع کثیری ازغلامان نیز تا حدودی از تعلیم و تربیت برخوردار می‌شدند. دانشگاه قسطنطنیه، مانند ادبیات به طور کلی در بحرانهای عصر هراکلیوسی راه زوال سپرده بود، به همت سزار بارداس احیا شد (۸۶۳ میلادی) و به یمن دوره های تدریس لغت شناسی، فلسفه، الهیات، نجوم، ریاضیات، زیست شناسی، موسیقی و ادبیاتش شهرتی فراوان پیدا کرد. در این دانشگاه حتى آثار ادیب مشرکی چون لیبانیوس و استاد بلیغ ملحدی چون لوکیانوس خوانده می‌شد. تدریس به طور کلی برای دانشجویان لایق رایگان بود و حقوق استادان را دولت می پرداخت. کتابخانه های عمومی و خصوصی متعددی وجود داشت و هنوز شاهکارهای کلاسیکی را که در دنیای پر هرج و مرج غرب از خاطره ها رفته بود حفظ می‌کردند (دورانت، ۱۳۷۳ ب، صص ۵۶۱).



سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
باراس قیصر، عم میکاییل سوم، حامی سخاوتمند ادب و دانش بود و این تنها امتباری است که جاه‌طلبی وی را معذور و یادش را محفوظ داشته است. بارداس گاهگاه اندک سهمی از دفاین برادر زاده خویش را که او به نابخردی برای ارضای مفاسد و رذایل نفسانی خرج می‌کرد صرف توسعه فرهنگ می‌کرد. از آن جمله مدرسه‌ای است که در کاخ ماگنورا گشود و با حضور خود در مدرسه مشوق استادان و طالبان علم شد. در رأس این گروه لئو فیلسوف، یعنی اسقف اعظم تسالونیک، بود که بیگانگان مشرق از تبحر وی در علم ستاره شناسی و ریاضیات در حیرت بودند و آن را می ستودند. ساده لوحی و خوشباوری عوام نیز اهمیت این دانش اسرار آمیز جاودانه را عظیم تر می نمود (گیبون، ۱۳۸۱، ج سوم، ص ۱۱۳۱)
در این دوره استادان به تجزیه زبان و عروض شعری پرداختند؛ رسالات موجز « قواعد کلی» و تاریخهای عمومی نگاشتند؛ ولغت نامه، دایره المعارفها، و گلچینهای ادبی گرد آوردند. در این دوره بود که کنستانتین کفالاس گلچین ادبیات یونانی را گرد آورد (۹۱۷ میلادی)، سویداس فرهنگ بزرگ خود را تألیف کرد (۹۷۶ میلادی)، نئوفانس (۸۱۴ میلادی) و لئوشماس (متوفی ۹۵۰ میلادی) به نگارش تاریخهای مغتنم عهد خویش یا نزدیک به دوران زندگی خویش مبادرت جستند.
بازیل امپراتور، که از نقایص تعلیم و تربیت خود سخت متاسف بود، تعلیم فرزند و جانشین خویشتن را به دست فوتیوس سپرد و او پس از آن لئو فیلسوف لقب یافت، و دوران سلطنت لئو و پسرش کنستانتین یکی از بارورترین دورانهای ادبی تاریخ بیزانس است. گذشته از تنظیم مجموعه قوانین، فنون کشاورزی و جنگاوری را تعلیم می‌دادند و تاریخ یونان و روم را ذیل پنجاه و سه عنوان تلخیص کردند و از اینها فقط دو جلد، یکی در باب سفارتها و دیگری در باب فضایل و رذایل آن ایام، از گزند زمانه مصون مانده است (گیبون، ۱۳۸۱، ج سوم، ص ۱۱۳۲).

همچنین زحمات بسیاری که غالبا بر سر شرح و تفسیر آثار قدیم یونانی کشیده اند،. خود نماینده دلبستگی مردم است به آثار مذکور. دانش عمومی آن ایام را از مثال دو زن دانشمند قیاس می‌توان گرفت: یودچیای امپراتریس و شاهزاده خانم آناکوم نینا که با علو مقام به تهذیب فکر و کسب علوم فلسفی و معانی و بیان می‌پرداختند (گیبون، ۱۳۸۱، ج سوم، ص ۱۱۳۳).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
میخاییل پسلوس (۱۰۸۰-۱۰۱۸ میلادی) مردی بود دنیادار و اهل دریار، مشاوری برای سلاطین و ملکه ها، ولتری خوش مشرب و اصیل آیین که می‌توانست در هر موضوعی که مطرح می‌شد بدرخشد، اما بعد از هر مشاجره دینی یا انقلاب درباری هنوز سر جای خود باقی بود. پسلوس نمی گذاشت عشق به کتاب علاقه ای را که به زندگی داشت کند و تیره کند. وی در دانشگاه قسطنطنیه تدریس حکمت کرد، و لقب ملک الحکماء گرفت.
چندی وارد دیری شد، گوشه نشینی در صومعه را بیش از حد آرام یافت، به غوغای دنیا بازگشت، از ۱۰۷۱ تا ۱۰۷۸ میلادی در مقام صدراعظمی خدمت کردو در خلال این مدت در ضمن به تألیف کتابها و رساله هایی در امور سـ*ـیاسی، علوم، پزشکی، دستور زبان، الهیات، قانون شناسی، موسیقی و تاریخ مشغول بود. وی در کتاب خود به نام کرونو گرافیا داستان توطئه ها و رسواییهای یک قرن (۱۰۷۸-۹۷۶ میلادی) را با خلوص و ذوق و غرور تمام ضبط کرد، ازجمله قسطنطین نهم را آدمی توصیف کرد که از نوک زبان پسلوس آویزان است (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۶۳).

شاخص ترین جنبه این رنسانس بیزانسی هنر آن بود. از ۷۲۶ تا ۸۴۲ میلادی نهضت تمثال شکنی هر گونه مجسمه سازی یا تصویرسازی از موجودات مقدس را ممنوع کرد، اما در عوض هنرمند از بند اسارتی یکنواخت در چهار دیواری مضمونهای مذهبی رهانید و او را به مشاهده، ترسیم، و تزیین زندگی غیر مذهبی واداشت. از آن پس، به‌جای خدایان، افراد خاندان امپراتور، اشراف، وقایع تاریخی، جانوران جنگل، گیاهان و میوه های صحرا و چیزهای پیش پا افتاده زندگی خانوادگی موضوع تابلوهای نقاشی هنرمندان شد. باسیلیوس اول در کاخ خویش نئا یا کلیسای نو را ساخت که، به قول یکی از معاصران، سراسر آن با درهای گرانبها، طلا، نقره تابان، موزائیکها، حریرها، و هزاران نوع مرمر تزیین شده بود. ضمنا قسمت اعظم تزئیناتی که اخیرا در سانتاسوفیا کشف شد کار قرن نهم بود دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۶۳).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 

The unborn

مدیر ارشد بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/8/18
ارسال ها
8,710
امتیاز واکنش
29,462
امتیاز
473
سن
23
محل سکونت
کویِ دوست
زمان حضور
207 روز 9 ساعت 43 دقیقه
نویسنده این موضوع
سفالگران بیزانسی سالیان متمادی بود که از فن لعاب دادن به مالیدن قشری از اکسید فلزی که چون آن را در کوره بگذراند سطحی ایجاد می‌کند که هم ظرف را محفوظ نگاه می دارد و هم به آن جلا می بخشد – اطلاع داشتند. این هنر ابتدا از مشرق زمین به یونان باستان آمد، در قرن سوم قبل از میلاد از بین رفت و بار دیگر در قرن سوم میلادی زنده شد. سبک معماری بیزانسی سر از فرانسه درآورد و آنقدر به سوی شمال رخنه کرد تا به آن رسید. نسخه های خطی و تذهیب شده در سراسر جهان غرب نشاندهنده نفوذ بیزانس بود. بلغارها کیش و تزیینات بیزانسی را اقتباس کردند و گرویدن ولادیمیر، مهندوک روسیه، به آیین کلیسای یونانی راههای متعددی را برای نفوذ هنر بیزانسی در زندگی مردم روسیه باز کرد (دورانت، ۱۳۷۳ ب، صص ۸-۵۶۶).
به نوشته پل لومرل، این دوره حکایت از دومین عصر طلایی هنرهای بیزانس دارد. کار جالب کنستانتین مونوماک این بود که در کنار دانشکده فلسفه، که پسلوس آن را اداره می‌کرد، دانشکده حقوق، به ریاست کزیفیلن تأسیس کرد که وظیفه آن تربیت و تهیه کارمندان دولت بود. از قرن پنجم تا دوازدهم، تمدن بیزانسی پیشرو اروپای مسیحی در اداره حکومت، دیپلوماسی، درآمدها، آداب، فرهنگ و هنر بود. این تمدن نیز، مانند هر تمدن دیگری، متکی بر دوش سرفها یا غلامان بود، و طلا و مرمر مزارهای مطهر و قصرهای پادشاهان آن حاصل عرق جبین کارگرانی بود که روی زمین یا در دل آن جان می‌کندند. فرهنگ بیزانسی، مثل هر فرهنگ دیگر این عصر، مقرون با ستمگری بود.
همان آدمی که در مقابل شمایل مریم عذرا زانو به زمین می‌زد قادر بود کودکان امپراتور را جلو چشم پدرشان تکه تکه کند. این جامعه با تمام جلالش چیزهایی داشت که آن را سبکمایه می ساخت. ورقه نازکی از آراستگی اشرافیت روی توده عظیمی از خرافات عامه پسند، تعصب، و جهالت مردم باسواد را می پوشانید و نیمی از فرهنگ وقف دوام بخشیدن به آن جهل بود. هر علمی یا فلسفه ای که با آن جهالت متناقض بود مجال نشو و نما نمی‌یافت. مدت یک هزار سال تمدن یونانی هیچ چیز بر دانش آدمی درباره جهان نیفزود (دورانت، ۱۳۷۳ ب، ص ۵۶۸).


سلسله مقدونیه و اوج امپراتوری بیزانس (۱۰۸۱- ۸۶۷ میلادی)

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا