- عضویت
- 7/8/18
- ارسال ها
- 549
- امتیاز واکنش
- 32,220
- امتیاز
- 398
- زمان حضور
- 70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
به سمت آشپزخانه رفتم. بعد از این همه استرس یک شیرکاکائو میچسبید! شیر را گرم کردم و پودر کاکائو و نبات را به آن اضافه کردم.
صدای محمد را شنیدم:
_حاجی، بعد از آقای مقیمیان چیکار کنیم؟
احتمالاً اخبار تمام شده بود. حاجی سریع جوابش را داد:
_هر چی بهش گفتم مقیم نرو آمریکا، همینجا داری هر روز میلیون میلیون پول میگیری گفت نه...
صدای محمد را شنیدم:
_حاجی، بعد از آقای مقیمیان چیکار کنیم؟
احتمالاً اخبار تمام شده بود. حاجی سریع جوابش را داد:
_هر چی بهش گفتم مقیم نرو آمریکا، همینجا داری هر روز میلیون میلیون پول میگیری گفت نه...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
ویژه رمان۹۸ رمان بت | ! Shîma ! کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com