- عضویت
- 18/3/18
- ارسال ها
- 1,878
- امتیاز واکنش
- 18,049
- امتیاز
- 428
- محل سکونت
- Tabriz
- زمان حضور
- 38 روز 17 ساعت 41 دقیقه
نویسنده این موضوع
چند دقیقه پیش، قبل از اینکه تو را ببینم، چشمم به دختر و پسر جوانی افتاد که زیر درختی، توی باغچه پشت کلیسا با هم حرف میزدند. از همان دور میشد فهمید که دارند همان کلماتی را برای هم میگویند و تکرار میکنند که تا دنیا دنیا بوده، زنها و مردها، میلیونها و میلیاردها بار به هم گفتهاند. دوستت دارم، دوستم داری؟ در این سرزمین، سرنوشت خوشی نداریم، فکر میکنم که تو هم با من موافق باشی. اما تا زمانی که زنی و مردی به هم میگویند «دوستت دارم، دوستم داری؟» شاید هنوز بشود امیدوار بود.
– رمان دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه
یک قاچ کتاب
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com