خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
آبـان هوایش غرق دلتنگیست

عطرِ تو را در مشت خود دارد

فهمیده خیلی ‌دوستت دارم

هی‌ پشتِ هم با عشق میبارد ...


آبان از اول هم مـُردد بود

عطر تو را جـاری کند یا نه

میخواست لبریزت شوم اما

اینگونه باران گرد و ‌رسوا.. نه


او دیده بود از اولِ پایی‍ـز

هرشب به یادت شعر میخوانم

فهمیده‌ بودم زیرِ این بـاران

تو میروی من خیـس میمانم ...


آبان شدم در اوجِ بی مهـری

ابـری شدم اما نمیبارم

بعد از تو این پاییـزِ لا کردار

گفته هوای بدتـری دارم ...


آنقدر از عشقـت نوشتم که

ما دسته جمعی ‌عاشقت هستیم

دروازه ی این شهرِ عاشق را

جز تـو به روی هر کسی بستیم ...


باران امشب بهتر از قبل است

جوری که فکـرش را ‌نمیکردی ..

آبـان خبرهای خوشی دارد

شاید به پای قصـه ‌برگردی ...


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
جیبِ بزرگتر نمیخواهد

چتر هم همینطور

پاییز فقط دلبر میخواهد

با یک خیابان که خشاب اش پر از عشق باشد

و ته مانده های باران

بعد آرام آرام

ماشه را بچکانی روی گونه اش

همین..


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
در من کسی جان میدهد هر شب

با خاطراتی سرد و تکراری

دیوانه جان کی میشود اصلا

از حال و روزم دست برداری .. ؟


من از تو و این زندگی سیرم

بر باد دادم آشیانم را

میخواستم پَر وا کنی در من

آبی ندیدی آسمـانم را ...


ویرانه ها را خوب میفهمم

استادِ ماندن زیرِ آوارم

لبخند بر لـ*ـب میزنم اما

دردِ وخیمی در سرم دارم


دردِ وخیمِ در سرم هستی

احساسِ پوچی بینِ اشعارم

پلکی بزن پیش از عبورت یک

مُردن به چشمـانت بدهکارم ..


دلبستگی طعمِ گَسی دارد

با بغض های قصه درگیری

دستت که از دستش جـدا باشد

دستِ خودت را هم نمیگیری ...


ما را به جرمِ عاشقی کُشتند

با چوبه ای از جنسِ ویرانی

حتما تصور میکنی خوبم !

افسوس اصلش را نمیدانی ...


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم

گلِ مریم وسطِ بال و پرت بگذارم ...


هی بگویم که تو را دوست ندارم اما

یک سبد گل بخرم پشتِ درت بگذارم ...


بشنوم از دلِ خود مهرِ دلم را کندی

مشتی از نقل به کیفِ سفرت بگذارم ...


بروی پشتِ سرت را پیِ من چک بکنی ..

رفته ام اشک به پیشِ پدرت بگذارم ...


بشنوی غم زده ام باز بیایی سمتم

دستِ خود را ببرم بر کمرت بگذارم ‌...


غرقِ آ*غو*ش توام ، بنده غلط کردم اگر

دوست دارم که کمی سر به سرت بگذارم ...


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بعضی گریه ها شعـر نمیشوند

موسیقی هم همینطور !

بعضی درد ها را نمیتوان نوشت

نمیتوان سـرود ..

بعضی بغض ها

میانِ اینهمه شعر

به هیچ صراطی مستقیم نیستند !


به گمانم

بعضی جاها

فقط

باید مُـرد ...


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: Ayda_Na و فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
فقط اولین دوست داشتن درد دارد !

همانی که وقتی میرود

نمیدانی چطور به دلت بفهمانی

که محاسباتت غلط از آب درآمد ..

چطور بگویی نشد

که نشکند

نریزد ..


بعد ها دوست داشتن هایت

نه به قوت قدیـم است

نه دردناک

جوری علاقمند میشوی

که رفتن را به طورِ پیش فرض

روی تنظیماتِ دوست داشتنت خواهی داشت ...


دوست میداری

اما اگر چنـد بار آنی بشود که نباید

حرفی بزند که بهم بریزدت

دوست داشتنت بر حسبِ تنظیمات

به نداشتن میل میکند

بهتر بگویم

دوستش خواهی داشت

اما اهمیتی ندارد داشته باشی اش یا نه !


اینجاست که میفهمی

دوست داشتنت

پوست کلفت کرده !

دیگر آنی نیست که با این رفتـن ها بلرزد

میفهمی چه میگویم ؟

پوسـت کلفت میکند ...


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: Nirvana و فروغ ارکانی

AsYaNmAz

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/6/18
ارسال ها
114
امتیاز واکنش
2,607
امتیاز
213
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بعد از رفتنت

نسبت به هر چیزی دلهره دارم!

به باز شدن در

زنگ تلفن

پیامک گوشی

صدای آشنا

نم باران

راه همیشگی

دلهره هایی که

هیچ کدامشان

تو نیستی..


| مریم قهرمانلو |



اشعار مریم قهرمانلو

 
  • تشکر
Reactions: Ayda_Na، Nirvana و فروغ ارکانی
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا