
- عضویت
- 25/3/20
- ارسال ها
- 503
- امتیاز واکنش
- 5,639
- امتیاز
- 263
- محل سکونت
- از بر بحر فرنوشم
- زمان حضور
- 52 روز 15 ساعت 48 دقیقه

نویسنده این موضوع
***
هوا گرگ و میش شده بود و مسافران صحرا تازه ساعتی است که به خواب فرو رفتهاند، حتی سمکو که هیچ وقت نمی خوابید از خستگی شدید چند دقیقه ای است که خوابش عمیق شده. آنها خود را دقیقا کنار شترها پیدا کردند و پس از قدری گفتگو و بحث درباره هویت آن مرد عجیب، آتشی روشن کردند و خوابیدند. در این میان، فریان با نور زیاد گردنبندش آرام از خواب...
هوا گرگ و میش شده بود و مسافران صحرا تازه ساعتی است که به خواب فرو رفتهاند، حتی سمکو که هیچ وقت نمی خوابید از خستگی شدید چند دقیقه ای است که خوابش عمیق شده. آنها خود را دقیقا کنار شترها پیدا کردند و پس از قدری گفتگو و بحث درباره هویت آن مرد عجیب، آتشی روشن کردند و خوابیدند. در این میان، فریان با نور زیاد گردنبندش آرام از خواب...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان خاکستر بینام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
