خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
سمکو پوزخندی آرام بر گوشه صورتش نشاند و بدون اینکه واکنش دیگری نشان دهد به کارش ادامه داد. مهرنوش با گونه‌های سرخ کنار برکه نشست و خود را در آن نگاه کرد و با موهای نارنجی و افشانش بازی کرد.
به تصادف چشمش به میوه‌های درختان آهث برخورد؛ پوستی بنفش تیره داشتند و سرشار از خارهای تیز و کلفت بودند. چونان تنه درخت، پوست‌شان فلس دار بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و ~MobinA~

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدای گریه لطیفی که از پشت سنگی که کنار برکه بود شنیده می‌آمد. فریان نمی‌دانست گریه جه صدایی دارد پس با حس قریضی خود که ممکن است صدای یک موجود خطرناک باشد به آرامی بلند شد سپس حوله سفیدی به دور کمر بست و نزدیک شد. با احتیاط قدم برمی‌داشت و خود را در آب شناور می‌ساخت تا صدایی از خود بیرون ندهد. صدای گریه آرام بود و بسیار مظلومانه به نظر...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و ~MobinA~

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
برای بازگشت به باوین جنوب غربی، مسیر خلاف جهت رود آسکولاس را دنبال می‌کنند و بر طبق حرف‌های آوین در انتها این رود به دریاچه بزرگی ختم میشود که آسکو نام دارد. رود‌هایی که از آسکو منشعب میشوند، در سرتاسر جنوب غرب دموت پراکنده گسترانیده شده‌اند. دموت سرزمینی است کوهستانی با غارهایی عمیق و رشته‌کوه ها و تپه های سنگی و مرتفع و چون زمین پست...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: MēLįKąღ و ~MobinA~

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
از میان آتش حیات‌بخش دور شدند و به عمق سرمای آبی رنگ جنگل رفتند. فریان نمی‌فهمید چرا آقای سمکو چنین خشم گرفت بر چنین سخنان شیرین و سوال برانگیزی با اینکه تراژدی عمیقی در پی داشت ولی بازهم از زیبایی‌اش نمی‌کاست. و یافتن تراژدی و زیبایی در نهانش چیزی بود که هیچکس از مسافران جز فریان درکش نکردند خود فریان به شکل شهودی همه چیزش را درک...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
فریان حراسان و گیج سرش را بالا آورد و با منشأ صدا چشم در چشم شد. زنی نشسته بر روی تخته سنگ وسط آبگیر. درحالی که دستش را تگیه‌گاه چانه‌اش قرار داده، متفکرانه به او می‌نگریست. نفس در سـ*ـینه‌ کوچک فریان بند آمد و روی زمین افتاد و همانطور عقب عقب رفت. ماه درست بالای سر آن زن بود و نورش حاله الهی گونه‌اش را بیشتر نمود می‌ساخت. تنش برهنه بود...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
آوین و مهرنوش دور آتش نشسته‌اند. با اینکه مهرنوش حسادتی داشته ولی گرم‌تر از آتش، غرق صحبت با آن سيمرغ کوچک بود. آنها درباره نحوه تولد سیمرغ‌ها بیشتر صحبت کردند؛ زمانی که آن نور در دل سیمرغی پدید آید بین دو یا شش روز زمان می‌برد که نور آماده متجلی شدن باشد. خود آوین در سه روز متولد شده و خود کامل به یاد دارد که چرا آماده تولد نبوده...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
نیمه‌های شب بود که چشمانش ناخودآگاه با صدای ناله‌ای را گشود ولی با چیزی جز زمین خونین و آسمان و افقی بی انتها و تاریک روبرو نشد. بار دیگر این کابوس به جانش افتاده و تمام روح و تنش به لرزه افتاده. همانطور که نشسته بر زمین بی آنکه تنش خونین شود، سرش را ترسان و حیران به هر طرف می‌چرخاند.
صدای ناله از هرطرف شنیده شد، صدا گوش خراش و دلهره...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
فریان برای آخرین بار به نغمه خداحافظی الهه گوش سپرد و درحالی که مهرنوش دستش را گرفته بود دنبال روی‌شان شد.
همانطور که داشتند در دل جنگل قدم می‌زدند آوین درباره قدرت شفای خود گفت که تا به اینجا نشانش نداده بود. سیمرغ‌ها هیچ دردی را حس نمی‌کنند و از این رو دچار هیچ بیماری نیز نمی‌شوند. وقتی دچار زخمی شوند می‌توانند با کمک نور وجودشان آن...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
آب سیاه از کوه جنازه‌ها به پایین سرازیر شد و دور تا دور آوین را احاطه کرد. روان آوین چون این تاریکی، بی‌نور و بی‌امید و مرده‌ دل است. تمام آن خاطراتی که با خوانواده‌اش داشت اکنون به روزنه نوری بدل گشته‌اند که در دل خودآگاه‌اش غوطه‌ور هستند؛ سیمرغ‌ها فاقد ناخودآگاه اند.
سکوتی عمیق و سوزناک حاکم بود تا آنکه گوش‌های تیز سمکو چیزی را...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ

فریان

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
25/3/20
ارسال ها
490
امتیاز واکنش
5,627
امتیاز
263
محل سکونت
از بر بحر فرنوشم
زمان حضور
52 روز 4 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
نور گردنبند‌ درخشید و بر قدرت بازوانش افزود سپس چون اژدری وحشی سویش جهید و شمشیرش را دو دستی بالا گرفت تا بر فرق سرش بکوپد ولی براخاس سبک نبردش را از سر بود پس سپری از جنس ماده سیاه در صدم ثانیه جلویش ساخت و آن ضربه سنگین را طوری دفع کرد گویی مشتی عادی بوده. دستش را از میان سپر سیاه بیرون کشید و گردن کلفت سمکو را محکم گرفت که در میان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان خاکستر‌ بی‌نام | فرّیان کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: MēLįKąღ
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا