خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

کدوم؟

  • فوبیا

    رای: 0 0.0%
  • راجیانا

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    0

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,336
امتیاز واکنش
15,849
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 7 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
زیر چشمی به داداش نگاه می‌کنم. بین ابروهاش خط افتاده و چهارزانو مشغول خوردن برنج و مرغه.
صدای آنیتا باز میاد:
- ولی بابا... .
داداش سرش‌و به سمت آنیتا می‌چرخونه. چشماش ترسناک بود. خط بین ابروهاش بیشتر شده بود و قاشقش وقتی محکم تو بشقاب پرت می‌کنه، هم من بالا می‌پرم و هم آنیتا:
- بهت گفتم سر سفره دهنت‌و ببند. نمی‌فهمی؟
آنیتا با سری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان راجیانا | -FãTéMęH- نویسنده‌ی ویژه‌ انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشویق
Reactions: MaRjAn، ریحانه صادق نژاد و ~MobinA~

-FãTéMęH-

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
  
عضویت
28/5/23
ارسال ها
4,336
امتیاز واکنش
15,849
امتیاز
373
زمان حضور
73 روز 7 ساعت 11 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگام تو حموم می‌چرخه و بالاخره یه سبد سفید پلاستیکی مقابل در ورودی می‌بینم. لباسای خیس‌و میندازم تو سبد و زیر دوش روی زمین می‌شینم. موهای خیس و به هم چسبیدم‌و از صورتم کنار می‌زنم و مامان اردکه رو از روی زمین برمی‌دارم. سه تا بچه‌ی کوچیکش‌و هم میارم‌. تشت صورتی کوچیکم‌و پر آب می‌کنم و همش‌و می‌ندازم تو آب. می‌خندم و مشغول بازی می‌شم...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



در حال تایپ رمان راجیانا | -FãTéMęH- نویسنده‌ی ویژه‌ انجمن رمان ۹۸

 
  • تشویق
Reactions: ~MobinA~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا