خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

crying_lollipop

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/1/24
ارسال ها
176
امتیاز واکنش
1,249
امتیاز
118
سن
24
زمان حضور
1 روز 20 ساعت 37 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدا
نام رمان: سودای خیال
نویسنده: فاطمه شریف‌زاده عبدی کاربر انجمن رمان ۹۸
ناظر: Mitra_Mohammadi
منتقدان: haniiikhanoom YeGaNeH
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
دختری بودم که تمام زندگیم در سنت ها و روزمرگی هایم به تاراج رفته بود. داشته‌هایم را دفن و امیدوار به اولین ریسمانی که به دستم رسید چنگ زدم. اولین جرقه‌ی امید، تمام زندگیم را به آتش کشید. مسرور اما ندانسته، بال هایم را باز کردم. غافل از اینکه بال هایی که تمام عمر در بند کشیده شده اند اکنون نمی‌توانند به درستی پرواز کنند. می بایستی سقوط می کردم اما تو تمام سیاهی ها را با نور پر کردی و بر زخم بال هایم مرحم نهادی. من و تو برای داشتن هم جنگیدیم و کنار هم به پرواز در آمدیم؛ غافل از آینده‌ی پیش روی‌مان!

لینک اثر: در حال تایپ - سودای خیال | crying_lollipop کاربر انجمن رمان ۹۸


نقد و بررسی رمان سودای خیال | crying_lollipop کاربر رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Whisper، MĀŘÝM، همراز س و 2 نفر دیگر

YeGaNeH

معاونت کل سایت رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
معاونت سایت
  
عضویت
9/1/22
ارسال ها
10,008
امتیاز واکنش
41,271
امتیاز
508
زمان حضور
312 روز 13 ساعت 27 دقیقه
{به نام خالق چشمه‌ی ذوق}
نقد و بررسی رمان سودای خیال

نحوه‌ی نوشتن گفتگو یا دیالوگ، در داستان بسیار اهمیت دارد. دیالوگ‌ها، علاوه‌بر کمک به پیش‌‌برد داستان، از عوامل مهم در شخصیت‌پردازی هستند و نویسنده نیز برای نشان دادن جلوه‌های درونی و بیرونی‌ شخصیت می‌تواند‌ از دیالوگ بهره گیرد.
در رمان سودای خیال، چندان شاهد وجود دیالوگ،‌ آن‌هم دیالوگ‌های هرفمند که‌ درنهایت شخصیت‌پردازی منحرف‌ به‌فردی را به نمایش بگذارند نیستیم و نویسنده از تاثیر دیالوگ‌ها بر داستان و شخصیت‌ها به کلی غافل شده است.
میزان دیالوگ‌ها حداکثر به ۱۰ درصد از رمان می‌رسد و همچنین نپرداختن به دیگر روش‌های شخصیت‌پردازی ارتباط گرفتن مخاطب با شخصیت‌های داستان را سخت می‌کند.
معرفی شخصیت‌ها نیز یک‌جا بوده و نویسنده مخاطب‌ را ترغیب به شناخت هویت شخصیت‌ها نکرده است.
در بخش توصیفات نیز نویسنده کم کاری داشته و از جزئیات و فضاسازی غافل شده است.
توصیفات چهره، حالات، مکان، زمان و... در داستان بسیار کم بوده و مخاطب تصوری از آن‌ها‌ مگر به میزان بسیار کمی ندارد.
به طور کلی،‌ نویسنده فقط تا حدی به شخصیت اصلی داستان یعنی "ریما" پرداخته و مخاطب تنها کمی‌ از حالات و جلوه‌های درونی و بیرونی آن اطلاعات دارد‌ و نویسنده از دیگر شخصیت‌ها غافل شده است.
نویسنده باید به این امر توجه داشته باشد که ساختن مکان و زمان مناسب برای وقوع اتفاقات داستان از امری مهم و حیاتی است و درنهایت فضاسازی مناسب و سپس کشش را در مخاطب ایجاد می‌کند.
زاویه‌دید داستان نسبتا زاویه‌ی دید خوبی است و ارتباط نزدیکی را بین شخصیت اصلی و مخاطب رقم زده است؛ تنها بهتر‌ است که‌ نویسنده هنگام نوشتن نثر دیالوگ‌ها‌ و مونولوگ‌ها را کنترل کند تا از‌ چهارچوب خود خارج نشوند.
ایده‌ی داستان تا به این‌جا حرف خاصی برای گفتن‌ نداشت و همانند دیگر داستان‌های ژانر اجتماعی، ما شاهد یک خانواده‌ با محدودیت‌ها‌ و سخت‌گیری‌های خاص خود بودیم که قرار است شخصیت اصلی داستان این حصار‌ را بشکند و امید است در‌ آینده داستان چاشنی چالش‌های جدیدتری شود و حرف جدیدی برای گفتن داشته باشد.
در شروع رمان نیز شاهد ایجاد کشش و هیجان خاصی نبودیم و شروع نیز‌ چاشنی کمی کلیشه (بیدار‌ شدن از خواب شخصیت) بود و پیشنهاد می‌شود که نویسنده نقطه‌ی مناسب‌تری را برای شروع انتخاب‌ کند.
تا به این‌جای داستان نیز بیشتر شاهد ژانر "اجتماعی" بودیم و چندان ژانر‌"عاشقانه" دیده نمی‌شود و انتظار می‌رود که درآینده شاهد حضور آن در داستان باشیم.
همچنین پیشنهاد می‌شود که نویسنده ژانرهای "عاشقانه‌" و "اجتماعی" را چاشنی نام رمان‌ و خلاصه‌ی آن کند.
در نام رمان و خلاصه بیشتر‌‌ از‌ ژانر تراژدی استفاده شده که در شناسنامه و تا به این‌جای داستان اثری از آن نبوده و استفاده‌ از آن‌ نا‌به‌جاست.
کشمکش‌ها و تعلیق داستان نسبتا خوب و جزو عواملی بود که‌ باعث می‌شد با وجود نداشتن شخصیت‌پردازی، توصیفات کافی و... داستان را دنبال کنم.
اما درنهایت، نویسنده باید دقت داشته باشد که‌ داشتن کشمکش‌های مناسب به تنهایی نمی‌تواند داستان‌ را کامل‌ کند‌ و نیاز است که از دیگر عناصر هم مانند شخصیت‌پردازی، فضاسازی و... در داستان خود بهره گیرد تا جذابیت داستان چندین برابر شود.

با تشکر از انتقادپذیری شما نویسنده‌ی گرامی،
تیم نقد انجمن رمان ۹۸

YeGaNeH


نقد و بررسی رمان سودای خیال | crying_lollipop کاربر رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Whisper، MĀŘÝM، همراز س و 4 نفر دیگر

haniiikhanoom

منتقد رمان ۹۸
منتقد انجمن
  
عضویت
10/11/23
ارسال ها
20
امتیاز واکنش
119
امتیاز
53
سن
24
زمان حضور
2 روز 3 ساعت 30 دقیقه
به خداوندگار قلم
نقد اثر سودای خیال


وقتی حرف از ژانر اجتماعی می‌شود نمی‌توان انگ کلیشه ای بودن به موضوع انتخابی نویسنده زد زیرا که معمولا در دل نوشته های او انتقاد، اعتراض و یا حتی تلنگری پنهان شده است.
این را در اولین جمله خلاصه رمان هم می‌توان مشاهده کرد:
"دختری بودم که تمام زندگیم در سنت ها و روزمرگی‌هایم به تاراج رفته بود."
اما در ادامه بر خلاف خلاصه مفصل؛ مقدمه کوتاه ولی مرتبط بود.

روایت رمان چیز ناآشنایی برای مخاطب عام نیست. حداقل برای من که به خوبی قابل لمس و درک بود چرا که خانواده‌ام رفتار مشابهی با من و خواهرم داشتند و طبیعتا بسیار همزادپنداری کردم.
روایت رمان روان و ساده بود.
شروع رمان برای مخاطب کشش زیادی ایجاد نمیکرد اما به گونه‌ای بود که مخاطب بلافاصله وارد فضا شده و با زندگی شخصیت اصلی اشنا می‌شود و آنگاه وجه اشتراک خلاصه رمان و درون مایه رمان واضح و آشکار می‌شود.
درباره پردازش شخصیت ها مثل خواهر یا پدر مادر اینطور به نظر می‌آید که کم کاری شده است یعنی تا اینجای رمان اطلاعات خاصی از ایشان نداریم به جز رفتار هایی که با شخصیت اصلی داشتند. در واقع درست است که زاویه دید اول شخص است اما نویسنده باید توضیحات دیگری را برای درک بهتر مخاطب در متن بگنجاند.
اما در اینکه بتواند یک تصویر کلی از زندگی آن ها به مخاطب نشان بدهد موفق بوده است.
توصیف حالت ها و افکار شخصیت اصلی چیزی بود که نقطه قوت رمان بود.
توضیح درباره حالات و اتفاقات هم کافی بود اما توصیف مکان به نظرم قدری کمرنگ بود.
کشمکش ها و حالاتی که "ریما" پس از آشنایی با نیما تجربه می‌کند هم به خوبی توصیف شده بود.
البته با توجه به اینکه هنوز ابتدای داستان هستیم ایده ای راجع به اتفاقاتی که نویسنده در ذهن دارد؛ ندارم اما تا به اینجا روند با سرعت نسبنا خوبی پیش رفته است.

البته نکته ای که حائز اهمیت است تکرار بعضی قسمت ها و توضیحات اضافه بود مثل صبح ها بیدار شدن و نماز خواندن که به نظرم آمد نویسنده برای نشان دادن کسل کننده بودن و روزمرگی شخصیت سعی در تکرار آن داشته تا فضاسازی بهتری به مخاطب ارائه دهد.


اما برای جمع بندی تا اینجا به نظرم رمان خوب پیش می‌رود و مخاطب انتظار می‌کشد برای اتفاقاتی که قرار است برای این دختر در آینده پیش بیاید و بداند چگونه سرنوشت او دستخوش تقدیر می‌شود.

توصیه می‌کنم سرعت وقوع پیشامد ها بیشتر باشد که مخاطب دلسرد و کسل نشود و با اشتیاق به خواندن رمان بپردازد.
اما در کل قلم نویسنده روان و دوست داشتنی بود و حتما در آینده قسمت های جذابی برای مخاطب ارائه می‌دهد.


با تشکر از انتقادپذیری نویسنده گرامی

تیم نقد انجمن رمان 98

haniiikhanoom


نقد و بررسی رمان سودای خیال | crying_lollipop کاربر رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Whisper، MĀŘÝM، همراز س و 6 نفر دیگر

همراز س

منتقد انجمن رمان ۹۸
منتقد انجمن
  
عضویت
28/10/23
ارسال ها
37
امتیاز واکنش
316
امتیاز
148
زمان حضور
17 روز 17 ساعت 37 دقیقه
"به نام خالق زیبایی"

"داستان خوب یعنی زندگی منهای قسمت‌های خسته کننده‌اش"

#آلفرد هیچکاک

از آن‌جایی که اسم نمای اولیه‌ی رمان هست و هنگام انتخاب خیلی مورد توجه قرار می‌گیرد، باید از نام رمان تا حدی متوجه موضوع و ژانر بشویم.
اسم "سودای خیال" و خلاصه بیشتر نشان دهنده‌ی ژانر عاشقانه و بیشتر حالت تراژیک آن است.هر چند تا این‌جا عاشقانه‌ی کمرنگی داشتیم امیدوارم رفته رفته پررنگ‌تر شود.
به نظرم شروع داستان کلیشه‌ای داشتیم هر‌چند از نقطه‌ای که شاید پررنگ‌ترین دلیل اتفاقات و پنهان‌کاری‌های بعدی باشد شروع شده بود.
در ارتباط با ایده، هر‌چند کلیشه‌ای و تکراری هست و همه جا حرف از دوستی‌های مجازی هست ولی موضوعی هست که جای مانور زیادی دارد و از دیدگاه‌های متفاوت روانشناسی و جامعه شناسی و زوایای مختلف می‌شود به آن پرداخت و فکر می‌کنم قلم ساده و روان نویسنده‌ی عزیز می‌تواند از عهده‌ی این کار برآید.
در رابـ*ـطه با شخصیت پردازی، خصوصیات ظاهری و رفتاری و شخصیتی شفافی نداشتیم و من هیچ تصوری از هیچ‌کدام از شخصیت‌ها نتوانستم داشته باشم.
در مورد توصیفات مکانی هم جای کار داشتیم.توصیفات مکانی خوب به خواننده کمک می‌کند همراه نویسنده وارد فضای داستان شود. در واقع باید فضای کافی و به اندازه خلق شود.
تعادل 60 درصد مونولوگ و 40 درصد دیالوگ به خوبی رعایت نشده بود. مونولوگ‌های طولانی و دیالوگ‌های کوتاه و گاهی حالت مکالمه‌ای داشتیم.
مونولوگ‌ها احساس و افکار شخصیت اصلی داستان "ریما" را به خوبی نشان می‌داد و باعث شناخت بهتر و برقراری ارتباط راحت‌تری با او می‌شد که از نقاط قوت رمان می‌تواند باشد.
ذکر این نکته را لازم می‌دانم که دیالوگ خوب باید هدفمند باشه و از داستان و شخصیت‌ها چیزی در آن باشد که به شناخت بیشتر شخصیت‌ها کمک کند.
نثر کتابی مونولوگ‌ها و نثر عامیانه دیالوگ‌ها نسبتا خوب بود.
در رمان‌های عاشقانه اگر شخصیت فرعی مهمی داشته باشیم زاویه دید سوم شخص انتخاب درستی هست ولی اینجا زاویه دید اول شخص انتخاب بجا و مناسبی بود.
در پایان باید بگویم که رمان آرام و رو به رشدی داریم و منتظر هیجانات و اتفاقات بعدی هستم و البته کمی هم از نظر ویرایشی نیاز به دقت و بازبینی دارد.


با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی عزیز و سپاس از انتقادپذیری شما
تیم نقد انجمن رمان ۹۸
همراز. س


نقد و بررسی رمان سودای خیال | crying_lollipop کاربر رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Whisper، MĀŘÝM، haniiikhanoom و 5 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا