خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/24
ارسال ها
135
امتیاز واکنش
854
امتیاز
103
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
زمان حضور
2 روز 14 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
بسم تعالی

نام دلنوشته: مرز را آفرید
نگارشگر: اهورا تابش کاربر انجمن رمان 98
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
چه مرزی برای پرواز و گریختن وجود داشت؟
پرندگان به آسودگی و آزادگی خود پرواز می‌کردند و مرزی نمی‌شناختند،
اما این آدم‌ها بودند که هنگام عشق ورزیدن
مرز را آفریدند!
تا پیله‌ی تنهایی خود‌شان را کوچک‌تر کنند...


دل نوشته مرز را آفرید | اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: Essence، Tiralin، *NiLOOFaR* و 4 نفر دیگر

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/24
ارسال ها
135
امتیاز واکنش
854
امتیاز
103
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
زمان حضور
2 روز 14 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
در امتداد بی‌نهایت مرز‌ها، تنت را دوست دارم.
آیینه‌ها را ببین که مانند شب‌پره‌های درخشان چطور سوسو می‌کنند؟
آسمان بلند و بی‌کران را ببین که چطور
پرندگان
در قوس و قزح آسمان مکرر پرواز می‌کنند؟
در امتداد بی‌نهایت مرز های تنم، تورا دوست دارم.


دل نوشته مرز را آفرید | اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، Tiralin و 2 نفر دیگر

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/24
ارسال ها
135
امتیاز واکنش
854
امتیاز
103
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
زمان حضور
2 روز 14 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
با شادمانی و خنده
با درودی سر خوش می‌آیی و
با بدرودی تلخ، خانه را ترک می‌کنی.
تمامی لحظه‌ی زندگی من
« به جز فاصله‌ی میانِ این درود و بدرود نیست»


دل نوشته مرز را آفرید | اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، Tiralin و 2 نفر دیگر

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/24
ارسال ها
135
امتیاز واکنش
854
امتیاز
103
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
زمان حضور
2 روز 14 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
در آن دور دست‌های عمیق،
که هیچ‌یک از انـ*ـدام‌های بدن تورا یاری نمی‌کنند،
تمامی شعله‌های تپش و التماس‌ها،
پایان می‌پذیرد.
مانند روحی که جسد را در پایان سفر،
به استقبال کرکس‌ها می‌نهد.
در فراسوی پرده و رنگ‌هایش
تورا دوست دارم؛
به من وعده دیداری بده.


دل نوشته مرز را آفرید | اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، Tiralin و 2 نفر دیگر

اهورا~

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/1/24
ارسال ها
135
امتیاز واکنش
854
امتیاز
103
سن
26
محل سکونت
ᴛᴇʜʀᴀɴ
زمان حضور
2 روز 14 ساعت 59 دقیقه
نویسنده این موضوع
پرواز کرد؛
چرخید و چرخید، پرپرزنان بر سر اشک‌هایمان چکید.
درهم خزید و در سی*ن*ه‌ی عشق‌های خاموش شده فریاد کشید :
- ای مأیوسان!
سراسیمه به سوی جوی لجن تاخت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته مرز را آفرید | اهورا تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: Essence، ZaHRa، Tiralin و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا