ساتن قرمز | اهورا~ تابش کاربر انجمن رمان ۹۸

اهورا~ · 12/3/24

تو را زیباترین پدید‌ه‌ی زندگی‌ام خطاب می‌کنم... .
من تورا خوب حفظم محبوبم!
قلبت را، دل آشفته‌ات را.
روح لطیف و زنانه‌ات را.
چطور خود را از سنگ می‌دانی درحالی‌که نیستی؟
جلویم راه می‌رفتی و آب می‌شدی و با شنیدن یک دوستت دارم از طرف من خود را رام می‌ساختی!
و تو باز هم به این مالکیت تن می‌‌دادی چرا که مرهم...

اهورا~ · 12/3/24

امشب هم به کام ما خواهد شد.
و دوباره کنار هم تا صبح بیدار می‌مانیم.
و تو «شب گیسوانت را می‌ریزی روی ظهر داغ تنت» می‌خندی!
آن‌قدر دلنشین که چشم‌های درشت آبی‌ات هم می‌خندند!
آه دوباره نیمه شب شد و تو خوابت گرفت.
آرام در کنار من دراز بکش تا برایت شعر بخوانم و نوازشت کنم و بـ*ـو*سه‌ای بر تو روانه کنم.
«بی‌هیچ...

اهورا~ · 12/3/24

و دستان تو، بداهه‌ای گرم و به‌هنگام بود!
که در ذهن بی‌تراوش من نمی‌گنجید....

اهورا~ · 12/3/24

امشب چشمانت شعله‌ور‌تر از هر شب دیگری است.
از آتشی سرخ چگونه بنشانم این شعله‌ها را....

اهورا~ · 12/3/24

حالا نفس‌هایمان به شماره افتاده است... .
لعنت به تو، لعنت به من، لعنت به همه‌ی ما.
بخاطر وجودی که از هم‌دیگر دریغ...

اهورا~ · 12/3/24

امشب آواز اول و آخرت به گوشم‌ می‌رسید.
هم‌چون این دنیا سست هستم!
در گذر از میانه لحظاتم نگاهی به تو...

اهورا~ · 12/3/24

دیگر طاقتم تا شده است.
لـ*ـب‌هایم، این ماهیچه‌های مطبوع به وزن آب را ببوس
دیگر نوبت توست محبوبم.
قبل از آن‌ کِشندگی خمیازه‌ام دور از هرگونه فارغ و برخورد.
قبل از آن‌که هوش منِ منتظر بر من بـ*ـو*سه‌ای بزن.
در حسد...

اهورا~ · 12/3/24

بید مجنون جوان من... .
افسوس که دیر شده است....

Whisper · دیروز در 14:15

قلمتان مانا و سرچشمه ذهنتان همواره جوشان

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

دوستدار انجمن رمان ۹۸

مدیر آزمایشی تالار ویرایش

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین