- عضویت
- 22/1/24
- ارسال ها
- 20
- امتیاز واکنش
- 136
- امتیاز
- 38
- زمان حضور
- 1 روز 12 ساعت 49 دقیقه
نویسنده این موضوع
قد ویلیام از آناهیتا بلندتر بود. ویلیام مقابل آناهیتا ایستاده وبرای اینکه چهرهاش کاملاً مقابل چهره او قرار بگیر کمی به سمت پایین خم شده و گفت:
- باید برای سلام کردن به چنین بانوی زیبایی دلیل وجود داشته باشه؟
آناهیتا با شنیدن جمله او ابروهای نازکش را بالا انداخته و گفت:
- تو احمقی یا دیوونه؟
ویلیام که گویی جا خورده بود و انتظار این...
- باید برای سلام کردن به چنین بانوی زیبایی دلیل وجود داشته باشه؟
آناهیتا با شنیدن جمله او ابروهای نازکش را بالا انداخته و گفت:
- تو احمقی یا دیوونه؟
ویلیام که گویی جا خورده بود و انتظار این...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان تتریس (سایههای زمان-جلد اول) | 1joker1 کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com