خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
{بسم هو}

نام دلنوشته: دلقک‌ها نمی‌خندند
نگارشگر: silent کاربر انجمن رمان ۹۸
ژانر: تراژدی

ویراستار: YeGaNeH
مقدمه:

دلقک‌های عزیز! واقعاً برای تخریب حرفه‌ی شما متاسفم!
دلقک خوبی بودن، سخت است... از همان‌ها که ساعت‌ها بدون زله شدن، نقش‌ بازی می‌کنند...!
با این‌حال، حسی در قعر وجودم می‌گفت من دلقک خوبی نیستم. تمام پیکرم به هوای لبخند مردم تخریب شد، اما گویی تمام وجود من برای این توده‌ی جمعیت، کافی نبود...

__________________________________________

*محتوای این دلنوشته از عقاید، فرقه و یا طرز فکر خاصی پیروی نمی‌کند و صرفاً تراوشات ذهنی نویسنده‌ است؛ از این‌رو اگر در هنگام خواندن، معطوف به منظره‌ی ذهنی‌ ژرف شده، محتوای نوشته مشهود است.

clowns_copy.jpeg


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
  • عالی
Reactions: moh@mad، Tiralin، Whisper و 13 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش اول»
من احساسی شبیه دلقک‌ها دارم...
گاهی خنده‌آور و تمسخرآمیز هستم؛ گاهی مردمان با انگشت، اشاره‌ام می‌کنند و چیزی در گوش بـ*ـغل‌دستی‌شان پچ‌پچ می‌کنند و بعد قاه‌قاه بنا به خنده می‌کنند...


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: HASTI❅، moh@mad، Tiralin و 15 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش دوم»
گاهی چهره‌ام را با گچ سادگی و گوجه‌ی زبان‌بستن تزئین می‌کنم.
اوقاتی را در پشت سیرک مشغول گریستن می‌گذرانم...
نه! من دلقک سیرک نیستم؛ من، تنها منم!
من دلقک‌نمای خسته...


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: moh@mad، Tiralin، Whisper و 14 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش سوم»
گاهی سردرگم و مرعوب، می‌خواهم پشت سایه‌بان‌های سیرک پناه بگیرم؛ هرچند فرار از دست اصوات قهقه؛ کار دشواری است...
هنگام شروع نمایش، حس مرده‌ای را دارم که دیگران دست در تابوتش برده‌اند و تکه گوشت‌های پوسیده‌اش را می‌سوزانند؛ همین‌قدر حقیرانه...
«و نمایش باری دیگر آغاز شد!»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • ناراحت
Reactions: moh@mad، Whisper، MaRjAn و 13 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش چهارم»
شاید خنداندن، کاری سخت، اما آسان باشد! خفقان هم همین‌طور...!
مردمانی که برای تماشا می‌آمدند، چه می‌دانستند از درون کالبد خسته از خنداندن من؟
چه می‌دانستند از شریان‌های زجرکشیده از قیچی من؟
من دلقکی با نقاب تظاهر به دلقک بودنم... در کدام بازی، کودکان مرا پیدا خواهند کرد؟
«و نمایش باری دیگر آغاز شد»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: moh@mad، Whisper، MaRjAn و 13 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش پنجم»
باری دیگر چهره‌ام میان رنگ گچ صورتم و قرمزی دور دهانم و سرمه‌ی دور چشمانم مضحک‌تر شده است...
گاهی مرعوب می‌شوم؛ وقتی فکر می‌کنم قرار است روزی لباس‌های رنگارنگ و زینت چهره‌ام را با رخت اعتبار و لعاب کبر آدمی‌زادی عوض کنم...
«و نمایش باری دیگر آغاز شد»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، moh@mad، Whisper و 13 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش ششم»
تمام عمرم صدای خنده شنیدم...
تماشاچیان قهقه‌های تمسخرآمیزشان را مهمان روحم می‌کردند...
من مسخره بودم؛ زیرا آدمی که بهر دلقک بودن زاده شده‌ است، حق یکسان بودن ندارد!
«و نمایش باری دیگر آغاز شد»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Tiralin، moh@mad، Whisper و 13 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش هفتم»
هر از گاهی سهش یتیم بودن در شریان‌هایم سرازیر می‌شود. دلم مادرم را می‌خواهد؛ با او فقط یک حرف دارم!
مادر... سوزش خراش‌های زیر پلک‌هایم؛ ستوه‌آور است...
آخر می‌دانی؟ جور اشک‌های روح زبان‌بسته‌ام را پلک‌هایم پس می‌دهند...
«و نمایش باری دیگر آغاز شد»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: Tiralin، moh@mad، Whisper و 10 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش هشتم»
من ناراحت مانده‌‌ام... از همان لحظه‌ای که شریان‌های پژمرده روحم را تکه‌تکه کردم، ناراحت مانده‌ام...
حال که تنها من و نقش شکسته‌ام در آیینه باقی مانده‌ایم؛ راستش را بگو! گنـ*ـاه ما چه بود؟ من از هم گسسته...
«و نمایش باری دیگر آغاز شد!»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Tiralin، moh@mad، Whisper و 11 نفر دیگر

کلاویه؛

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
14/10/23
ارسال ها
25
امتیاز واکنش
275
امتیاز
93
زمان حضور
1 روز 7 ساعت 58 دقیقه
نویسنده این موضوع
«نمایش نهم»
نمایش‌های زیادی را گذرانده‌ام و ماسک‌های زیادی بر چهره‌ام نشانده‌ام. با این‌حال، هنوز هم چیزی از تشنج ستوه‌آور دستانم کم نشده. موریانه‌ها هنوز هم از درون، دلم را تکه‌پاره می‌کنند.
از هیچ‌چیز، چیزی کم نشده، چون روح پریشان من، هنوز هم از من خشمگین و غم‌زده‌ است...
«و نمایش باری دیگر آغاز شد!»


دلنوشته دلقک‌ها نمی‌خندند | کلاویه؛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، moh@mad، Whisper و 10 نفر دیگر
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا