خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
در جامعه‌های آریایی، سامی، هندی، استرالیایی، افریقایی و سایر سرزمینهای کهن نیز جادو بر همه سطوح جامعه سیطره داشت و جادو ـ پزشکانی بودند که از افسونها، اوراد و اعمال جادویی برای باطل کردن و بی‌اثر ساختن اثرات زیانبار جادو، رماندن دیوان و نیروهای زیانکار و درمان بیماریها استفاده می‌کردند. در الفهرست ابن ندیم آمده است که مصریان، بابلیان و برخی اقوام مانند هندیان، چینیان و ترکان، هریک از اقسام جادوها و شیوه‌های گوناگون سحر و افسون استفاده می‌کردند.
[۵۳]



۶.۴ - مرکز آموزش


ظاهراً ساحری از میان رودان که خاستگاه و خانه سحر و جادو بود، به میان مردم عرب آمد، چون به احتمال زیاد کلمه عربی سحر از واژه اکدی، یا آرامی ساحیرو، به معنای ساحر و جادوگر گرفته شده است. برخی، ایران را از جایگاههای اولیه پیدایش سحر و جادو و کلده و آشور را محل رواج و پیشرفت اعمال جادوگری ، جن‌گیری ، طلسم‌سازی و عزایم‌خوانی دانسته‌اند.
[۵۴]

برخی نیز مانند هُرویتس، بابل را مرکز آموزش جادو و رواج اعمال جادوگری می‌دانند.
ابن خلدون
[۵۵]

می‌نویسد که سحر و جادو، ستاره‌شناسی و آنچـه بدانها وابسته بـود ــ مانند طلسمات ــ در میان اقوام کهن مانند کلدانیان و سریانیان بابل، قبطیان مصر و اقوام دیگر بسیار متداول بوده و بازار گرمی داشته است. به نوشته همو پیش از بعثت حضرت موسی (علیه‌السلام)، جادوگران در بابل و مصر بسیار فعال بودند و آثاری از افسونهای آنان هنوز در «بَراری»
[۵۶]

[۵۷]

[۵۸]

واقع در سرزمین مصر بر جای مانده است. در آن دوره کار سحر و ساحری در مصر به اوج قدرت و نهایت شهرت رسیده بود و ساحران آن سرزمین چنان در فن و هنر جادوگری مهارت داشتند که عقلهای مردم را حیران و دلهای آن‌ها را به خود شیفته و مفتون کرده بودند.
[۵۹]

خداوند در سوره اعراف
[۶۰]

به معارضه داناترین جادوگران مصر با حضرت موسی (علیه‌السلام) اشاره می‌کند و باطل شدن سحر و جادوی آن‌ها را با معجزه اژدها گردیدن عصای موسی (علیه‌السلام) و بلعیدن جادوهای ایشان بیان می‌دارد. این شعر شاعر عرب: «اذا جاءَ موسی و القی العصا/ فقد بطلَ السحرُ و الساحرُ»، و این بیت از غزل حافظ : «سحر با معجزه پهلو نزند دل خوش دار/ سامری کیست که دست از ید بیضا ببرد»، به داستان این معجزه در قرآن اشاره دارد.
[۶۱]

در آن میان، نام دو تن از داناترین و هنرمندترین این گروه از جادوگران مصری معارض موسی (علیه‌السلام) را، جَنِس و جَمْبْرِس ذکر کرده‌اند.


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنا بر روایتی بسیار کهن در ادبیات سامی، دو فرشته هاروت و ماروت که از فرشتگان مقرب خداوند بودند، به سبب این‌که از تقوا دور شدند به عذاب الٰهی گرفتار آمدند و خداوند آن دو را در چاهی در بابل سرنگون بیاویخت. آنها از آن‌جا به سحر و جادو پرداختند و مردم را جادو می‌آموختند. از این‌رو، این دو فرشته در ادبیات فارسی و عرب به سحرآموزی و حیله‌گری و عصیان مَثَل گردیده‌اند.
[۶۲]

[۶۳]

این افسانه که اصلش بابلی است و متن سومری و اکدی آن به دست آمده است،
[۶۴]

خاستگاه پیدایی جادو و جادوگری را در بابل می‌نهد.

۷.۱ - ستاره زهره


صادق هدایت به نقل از صد خطابه آقاخان کرمانی می‌نویسد: ستاره زهره زنی روسپی بوده است که از هاروت و ماروت جادو آموخت و به قوه سحر و جادو به آسمان رفت و خداوند او را مسخ کرد و به صورت ستاره درآورد.
[۶۵]

خزائلی به نقل از برخی روایتها نام زهره یا ناهید را بیدخت آورده که همان ونوس است.
[۶۶]



۷.۲ - نام دو فرشته


علمای فقه اللغة و در آن میان جوالیقی، نام این دو فرشته را غیرعربی و معرب دانسته و احتمال داده‌اند که از آرامی وارد اسلام شده است. برخی نیز نام آن دو را با دو واژه اوستایی هَئوروَتات، به معنای کمال و رساییو اَمَرتات، به معنای جاودانی ــ نـام دو امشاسپند ایرانی کـه امروزه در گاه‌شماری ایران با نام خرداد و امرداد شناخته می‌شوند ــ یکی دانسته‌اند. به احتمال زیاد نام این دو فرشته را سامیان از نام امشاسپندان ایرانی گرفته‌اند و در میان اعراب به صورتی که قصاصان اسلامی نقل کرده‌اند، شیوع داشته است.
[۶۷]

[۶۸]



۷.۳ - اشاره قرآن کریم


خداوند در قرآن کریم کسانی را که به مردم جادوگری می‌آموختند، شیطان ( دیو ) و کافر خوانده و به دو فرشته هاروت و ماروت، آموزشگران جادو در بابل و تنبیه آن‌ها اشاره کرده و فرموده است: «سحری به آن دو نازل شد که آنان به هنگام آموختن آن به مردم کار خود را فتنه می‌نامیدند و مردم را هشدار می‌دادند که مبادا با به کار بردن سحر کافر شوند».
[۶۹]

[۷۰]

[۷۱]

[۷۲]

[۷۳]

به استناد آیه یادشده، گفته‌اند که سحر و جادو از بابل به سرزمین اسرائیلیان رفت و در زمان سلیمان، دیوان یا شیاطین به مردم فلسطین سحر می‌آموختند.
[۷۴]

در عهد عتیق ساحر یا جادوگر برگردان کلمه حَرْتُم، طبقه‌ای از کاتبان مقدس است که در نویسندگی مهارت داشتند و با داشتن اطلاعات وسیع مدعی آشنایی با علوم غریبه بودند و به اعمال جادویی، خوابگزاری و تعبیر رؤیا می‌پرداختند.

۷.۴ - استفاده در اشعار


اصطلاح «سحر بابل» در بیتی از سعدی: «روی تو چه جای سحر بابل/ موی تو چه جای مار ضحاک»،
[۷۵]

یا «جادوی بابل» از رودکی: «ببرده نرگس تو، آب جادوی بابل/ گشاده غنچه تو، باب معجز موسی»
[۷۶]

در ادبیات و شعر فارسی به داستان این دو فرشته اشاره دارد.
[۷۷]

[۷۸]

[۷۹]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
برخی معتقدند که جادوکاریهایی مانند طالع‌بینی ، زایچه‌شناسی، دفع اجنه و شیاطین و ارواح خبیث، دعانویسی و آینده‌بینی را مُغها به کیش زردشت وارد کردند. مُغها کسانی بودند که درمان کردن بیماریها را برعهده داشتند و اعمال جذب دوست و دفع دشمن و آزار دادن کسان را در جامعه انجام می‌دادند. این افراد با ساختن مجسمه مومی به شکل اشخاص و انجام دادن برخی کارهای جادویی روی آنها، این اشخاص را به دردها و زخمهای مهلکی دچار می‌ساختند.
[۸۰]



۸.۱ - اعمال جادویی مَگی


لوسی مئر نیز با نگرشی به جادو و جادوگر در فرهنگ کهن، به اعمال جادویی مَگی (روحانیان شرق باستان ) اشاره می‌کند و می‌نویسد: این جادوگران مدعی بودند که از راه زایچه می‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند. این ادعا هم فریب‌کارانه و هم زیان‌آور تلقی می‌شد، زیرا این پیش‌بینی می‌توانست به گمانهایی درباره مرگ اشخاص دارای جایگاههای رفیع بینجامد. هنگامی که آپولیوس، نویسنده رومی سده ۲م و مؤلف کتاب مشهور «الاغ طلایی»، برای جادوکاریهایش محاکمه می‌شد، به این نکته اشاره کرد که جادوگران در کشور خود همه روحانی بودند. این عبارت او نشان می‌دهد که فعالیتی که در شرایطی همه مجوزهای رسمی و قانونی را داشته است، در صورتی می‌توان با آن همچون بزه برخورد کرد که عمل کردن به آن بدون این مجوز باشد.

۸.۲ - گروه شیاطین


جادو و جادوگری در دین زردشتی تحریم و تکفیر و از گناهان بزرگ دانسته شده است. جادوان یا جادوگران را اغلب گروه شیاطین و گمراه‌کنندگان و فریبندگان خوانده‌اند. در اوستا هرجا از دیوان یادشده، منظور پروردگاران باطل، یا گروه شیاطین، یا مردم مشرک و مفسد بوده و نام آنان پیوسته با جادوان (جادوگران) و پریها، یعنی گمراه‌کنندگان همراه است. فردوسی جادو را در این‌گونه موارد به جای دُروَند پهلوی و پازند و به معنی دروغ و پیرو دیو یَسنان به کار می‌برد.
[۸۱]



۸.۳ - عصر زردشت


در عصر زردشت جادو و جادوگری در همه‌جا رایج بود و مردم آن را فریب‌کاری و امری زشت می‌انگاشتند. بنابر روایتهایی در متون پهلوی، مردم دهی که دوغدو، مادر زردشت، در دوران دوشیزگی در آن می‌زیست، از پرتو نوری که به سبب ورود فره ایزدی در درون او، از او بیرون می‌تراوید، شگفت‌زده شدند و به نزد پیشگویان شکایت بردند و او را به جادوگری متهم کردند و از ده بیرون راندند.
[۸۲]

دوغدو به دهی که پدر دودمان زردشت در آن می‌زیستند رفت و با پدر زردشت ازدواج کرد. هنگامی که نطفه زردشت در زهدان او بسته شد، دیوان (جادوان) ده برای نابود کردن زردشت در شکم مادر ، دوغدو را به تب و درد آزاردهنده‌ای دچار کردند. دوغدو برای بیرون‌کردن بیماری از تن خود خواست نزد جادو ـ پزشکان رود، اما ایزدان او را از ایـن کار بـاز داشتند.
[۸۳]


[۸۴]

زردشت که پزشکی و دیگر پیشه‌ها و هنرها را از راه دانش ایزدی و بینش مینوی آموخته بود، در دوره حیات وردهایی را که از راه دین فرا گرفته بود، برای دور کردن بلا و شکست دادن دیو و پری و بی‌اثر کردن جادوگری و پری‌گری و درمان کردن بیماریها و مانند آن‌ها به کار می‌برد.
[۸۵]


در مینوی خرد آمده است: «گویند زردشت با جادوان می‌ستیزد و به اهرمن می‌گوید که با او می‌جنگد و او و دیوان و دروجان و جادوگران و پریان را جملگی با هوم (گیاهی که شیره آن در مراسم دینی به کار می‌رود) و بَرسَم (شاخه‌های درختی که موبد در مراسم دینی در دست می‌گیرد) نابود می‌کند».
[۸۶]

زردشت بهرام پژدو نیز در زراتشت‌نامه می‌نویسد: «مردم جادوگران را گمراه و لعین و ناپاک دین: دگرباره چون جادوان لعین/... و جای آن‌ها را در دوزخ : سرانجام جادو (جادوگر) به دوزخ بود... می‌دانستند و به ستیز زردشت با دیوان و جادوگران و نابود‌کردن آن‌ها اشاره می‌کند: همه جادوان را نگونسار کرد/ همان دیو ناپاک را خوار کرد...
[۸۷]

[۸۸]

[۸۹]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
مردم جزیرةالعرب در پیش و آغاز ظهور اسلام به دو عالم روح و ماده اعتقاد داشتند و کاهنان و ساحران (جادوگران) خود را رابط میان انسان و عالم ارواح به شمار می‌آوردند.
[۹۰]

عبریها و عربها در کار سحر بیش‌تر به عزایم و رقیه‌ها یا افسونها و اُغلوطات (کلمات نامفهوم) و یا بنا بر کلام قرآن کریم به «النَّفاثاتِ فی العُقد»، دمندگان افسون برگره نخها
[۹۱]

می‌پرداختند.
[۹۲]



۹.۱ - درآمیختگی جادو در سرزمینهای اسلامی


پس از گسترش اسلام در سرزمینهای جهان ، از سویی معتقدات خرافی و فنون ساحری (جادوگری) اقوام این سرزمینها با معتقدات اعراب درآمیخت و از سوی دیگر خرافات و مصطلحات اعراب نیز به فرهنگهای مردم غیرسامی وارد شد.
[۹۳]

برخی معتقدند که شناخت وجود جندر اسلام، بنیادی برای باور به جادو فراهم آورد. نویسندگان صاحب نظر بیش‌تر کشورها نیز تقریباً چنین برداشتی درباره جادو دارند. ابن ندیم در الفهرست به ادعای جادوگران اشاره کرده، می‌نویسد: ساحران و معزّمان، شیاطین و جنیان و ارواح را فرمانبر و خدمتگزار خود می‌دانستند و از راه قربان کردن، ارتکاب گناهکاری و اعمال زشتی که مطلوب شیاطین است، مانند ترک نماز و روزه ، اقدام به آدم‌کشی ، نکاح محرّمات و کارهای شرارت‌آمیز دیگر، جنیان و شیاطین را مطیع خود می‌ساختند.
[۹۴]



۹.۲ - آیات اختصاص یافته به سحر و ساحری


در قرآن کریم ۶۶ آیه به سحر و ساحری اختصاص دارد. از این آیات فقط ۳ آیه در مدینه به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وحی شده است. در سوره‌های مائده
[۹۵]

و انعام
[۹۶]

و آیاتی در سوره‌های دیگر، کلمه «سحر» به معنای افسون و جادو، و در سوره اعراف
[۹۷]

و سوره مؤمنون
[۹۸]

کلمه «سَحَرَ» به معنای جادو، سحر و افسون کردن و به کار بردن سحر آمده است. در سوره اسراء
[۹۹]

کلمه مَسحور و در سوره شعراء
[۱۰۰]

کلمه مُسحَّر به معنای جادوشده به کار رفته است. افزون بر آن کلمات ساحر (جادوگر) و ساحرون (جادوگران) و سَحّار (جادوگر بزرگ) در آیات سوره‌های دیگر نیز آمده است. در ترجمه و تفسیر کهن فارسی قرآن کریم
[۱۰۱]

ــ اثـری احتمالاً از سده ۱۰ق ــ واژه‌هـای فارسی جادوی، جادویان، جادویی، جادویی کرده شده، جادویی کردگان و جادویی به ترتیب برابر کلمات سحر،
[۱۰۲]

السّاحرون،
[۱۰۳]

سَحّار،
[۱۰۴]

مَسحوراً،
[۱۰۵]

[۱۰۶]

مَسحورون
[۱۰۷]

و ساحر
[۱۰۸]

گزیده شده است.

۹.۳ - نظر جفری


بنا بر نظر جفری پدیده سحر در آیات وحی ، در نکوهش اعمال مشرکان آمده است. در برخی آیه‌های قرآن کریم
[۱۰۹]

سحر همچون پاره‌ای از معارف الٰهی آشکار می‌شود که هاروت و ماروت این معارف را به نوع بشر می‌آموزند و اسراری را که مردم باید بدانند به آنان می‌نمایانند. آیات دیگری هم که جست‌وجوگری انسان را به دلیل دخالت در مشیّت و خواست خدا و سردر آوردن از آن‌ها محکوم می‌کنند، با جادوی غیب‌گویی ارتباط دارند.
[۱۱۰]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنا بر نظر جفری پدیده سحر در آیات وحی ، در نکوهش اعمال مشرکان آمده است. در برخی آیه‌های قرآن کریم
[۱۰۹]

سحر همچون پاره‌ای از معارف الٰهی آشکار می‌شود که هاروت و ماروت این معارف را به نوع بشر می‌آموزند و اسراری را که مردم باید بدانند به آنان می‌نمایانند. آیات دیگری هم که جست‌وجوگری انسان را به دلیل دخالت در مشیّت و خواست خدا و سردر آوردن از آن‌ها محکوم می‌کنند، با جادوی غیب‌گویی ارتباط دارند.
[۱۱۰]



۹.۴ - علوم الغیب


در اسلام، جادو بخشی از علوم الغیب، و مانند غیب‌گویی و طالع‌بینی که با صورتهایی از جادو همپوشی دارند، شاخه مهمی از آن به شمار می‌رود. حاجی خلیفه در کشف الظنون
[۱۱۱]

مقولاتی مانند سحر، طلسمات، سیمیا و کیمیا را به پیروی از قدما، مانند ابن سینا از شاخه‌های فرعی علم طبیعی معرفی می‌کند و کهانت ، نیرنجات، علم الخواص، علم الرقی، علم العزائم، علم استحضار، حیل ساسانیه، شعبده و مانند آن‌ها را از شاخه‌های فرعی سحر بر می‌شمرد.
[۱۱۲]



۹.۵ - تحریم و منع استفاده در اسلام


اسلام همچون دینهای بزرگ و رسمیِ پیش از آن، مانند یهودیت که سحر و ساحری را شدیداً ممنوع کرده و به ساحران درباره فریبکاری‌شان هشدار داده و تنبیهاتی برای آن‌ها پیش‌بینی کرده بود،
[۱۱۳]

ساحری را مرتبط با شرک و بت‌پرستی می‌داند و آن را تحریم می‌کند. در سده۸ ق، شهید اول ابوعبدالله محمد بن مکی عاملی (۷۳۴-۷۸۶ق)، همه اقسام کهانت و سحر را از راههای کلام، کتابت، رقیه و بخور با گیاهان و عقاقیر، استفاده از کواکب و ریاضتهای نفسانی باطل و عزائم زیان‌رسان، همچنین به کار گماشتن فرشتگان و جن و شیاطین در کشف اسرار و علاج بیمار، استحضار ارواح و کشف مغیبات اسرار از جانب آن‌ها و کاربرد نیرنجات و مانند آن‌ها و اقدام به این امور و اکتساب به آن‌ها را حرام شمرده است.
[۱۱۴]



۹.۶ - نظر ابن‌خلدون و نووی


ابن‌خلدون سحر و ساحری را رویکردی به جانبی به جز خدا و سجود غیر او می‌داند و چنین رویکردی از ساحران و اسباب کار‌شان را کفر می‌شمرد
[۱۱۵]

و آن را همچون قانونی برای اِعمال کارهای پلید و بد مانند نفاق انداختن میان زن و شوهر ، آسیب رساندن به دشمنان و کارهایی مانند آن‌ها می‌داند. او این اعمال شریر را مخصوص ساحران و افرادی می‌داند که به تنهایی یـا در شرایطی بـا حمایت و کمک شیاطیـن عمـل می‌کنند. یحیی‌ بن شرف نووی در بستان العارفین، کار سحر و ساحری را حمایت از تبهکاری می‌داند که با مقتضیات عقل همگنی ندارد.
[۱۱۶]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
در جهان مسیحی نیز برخی از علما چنین دیدگاهی نسبت به سحر یا جادو ابراز کرده‌اند. مثلاً ریویر سحر را به مثابه یک قدرت زیان رسان از راه اعمال روحی می‌داند و عمل ساحران را برای گروههای اجتماعی کاری تجاوزگرانه و نفرین برانگیز به شمار می‌آورد. مردم عمل ساحران را عامل بیماریها، مرگ ، محصول کم و بد، ورشکستگیها و مانند آن‌ها در جامعه می‌دانند و پیوسته به آن‌ها بدگمان‌اند و چنین می‌پندارند که ساحران یا ساحره‌ها روح دیگران را می‌بلعند و به تسخیر درمی‌آورند. همچنین تصور می‌کنند که ساحران می‌توانند به دو شکل متفاوت درآیند و در برابر دیگران آشکار ‌شوند، نیز هر گاه که بخواهند خود را ناپدید یا مسخ کنند.
[۱۱۷]



۹.۸ - اختلاف علما و فلاسفه اسلامی


علما و فلاسفه اسلامی در کفر شمردن اعمال و سنتهای ساحری و روا دانستن کشتن آنان با یکدیگر اختلاف داشته‌اند. این اختلاف احتمالاً بدین‌سبب بوده است که در طبقه‌بندی مراتب سه‌ ‌گانه ساحری، در دو مرتبه نخستین آن حقیقتی در خارج وجود دارد، در صورتی که در مرتبه سوم، این حقیقت وجود ندارد.
[۱۱۸]



۹.۹ - کاهن و ساحر


اسلامْ کاهن و ساحر ، هر دو را در ردیف مشرکان قرار می‌دهد و ارتکاب به آن و ارتزاق از راه سحر و جادو را از « مکاسب محرمه » و از گناهان کبیره به شمار می‌آورد؛ کسانی را هم که به دنبال سحر و جادو و افسون و رقیه و پیشگویی کاهنان می‌روند، گناهکار می‌شناسد و آتش دوزخ را در انتظار آنان می‌داند.
[۱۱۹]

جادو یا سحر یکی از مقولاتی است که برخی از علما و فلاسفه قدیم جهان اسلامی در تحقیقات خود کم و بیش بـه‌ آن پرداخته، و در تألیفات خود ــ که برخی از آن‌ها بازمانده و برخی هم از میـان رفته‌اند ــ شرح و توضیحاتی در چگونگی نگرش به جادو و انواع راههای رسیدن به آن ارائه داده‌اند. ابن‌ندیم در الفهرست در مبحث مربوط به عزیمه خوانان، شعبده‌بازان، جادوگران و صاحبان نیرنگ، حیله و طلسم ، همراه شرح جادو و جادوگری در میان ملل و اقوام اسلامی شماری چند از تألیفات در زمینه علوم غریبه، جادو، طلسمات، تعویذات و افسون و شیوه‌های کار ساحران یا جادوگران و افسونگران را که در زمان حیات خود (د ۳۷۸ق/۹۸۸م) به آن‌ها دست یافته و با آن‌ها آشنا بوده است، نام می‌برد.
[۱۲۰]

[۱۲۱]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
فخرالدین رازی از نخستین فیلسوفانی است که در سده۶ ق/۱۲م در مفاتیح الغیب یا التفسیر الکبیر مبحثی به سحر اختصاص داده، و این فن را بر اساس موضوع و طریق کار ساحران به ۸ نوع تقسیم کرده است: ۱. سحرکلدانیان و کسدانیان (همان نبطیان) که از اقوام دوران قدیم بودند و ساحران، کواکب را در تدبیر امور این عالم کارساز و موجب صدور خیر و شر و خوشبختی و شوم‌بختی مردم می‌دانستند. ۲. سحر صاحبان اوهام و نفوس قوی که با اتفاق و تأثیر در نفس انسانها، آنها را قادر می‌ساختند از اسرار پوشیده و پنهانی و عجایب عالم آگاه شوند. این نوع سحر نیز وجوه مختلف داشته است. ۳. سحری که به کمک دو دسته از ارواح زمینی نیک و بد عمل می‌کرد. این ساحران جنها را دو دسته مؤمن با ارواح نیک و کافر با ارواح بد می‌دانستند. ۴. سحر تصرف در خیال و نشان دادن صورتهای برخلاف واقع در چشم که همان شعبده و چشم‌بندی است، با مقدماتی چند. خداوند از آن این‌گونه: «... سَحَروا اَعْیُنَ النّاس... : به جادوگری چشم خلق ببستند»
[۱۲۲]

یاد کرده است. ۵. سحری که با اعمال عجیب و غریب سروکار داشت و در نتیجه درآمیختن با اسبابها و افزارهای دیگر آشکار می‌شد.
۶. سحری که با به‌کارگیری ادویه و کمک از خواص آن‌ها در تأثیرگذاری بر عقول انسان بهره می‌گرفت. ۷. سحر ساحرانی که ادعای آشنایی با اسم اعظم داشتند و با مطیع‌کردن اجنه و فرمانبری آن‌ها می‌توانستند در قلبها تأثیر گذارند. ۸. سحر از راه سخن چینی و فتنه‌انگیزی چابک‌دستانه و لطیف که در میان مردم بسیار رواج داشت.
[۱۲۳]

بستانی در دائرة‌المعارف به ۴ نوع سحر مورد اشاره در کتـاب فخرالدین رازی اشاره کـرده است.
[۱۲۴]



۱۰.۲ - تقسیم بندی ابن‌سینا


ابن‌سینا در فصل سی‌ام از مبحث دهم کتاب اشارات خود سحر را برآمده از عالم طبیعی و مبتنی بر ۳ مبدأ: نخست، هیئت نفسانی؛ دوم، خواص‌ اجسام‌ عنصری مانند جذب آهن به آهن‌ربا به واسطه نیروی مخصوص آن؛ و سوم، قوای سماوی دانسته است. سحر از قسم اول مربوط به نیروی اراده و قدرت تصرف نفس است و معجزات و کرامات نیز از این نوع سحر به شمار می‌رود؛ نیرنجات از قسم دوم سحر و به تأثیر خواص اجسام عنصری مربوط است؛ و طلسمات از قسم سوم سحر و با تأثیر قوای سماوی با امزجه اجسام یا قوای نفوس ارضی پیوند دارد.
[۱۲۵]


[۱۲۶]


ابن‌سینا در رسالـه کنوزالمعزمین ــ رساله‌ای به فارسی در علوم غریبه ــ شامل نیرنجات، طلسمات و رُقیه، برخی از انواع جادو را توضیح می‌دهد. مثلاً در استعانت جادوگران از ستارگان در تأثیرگذاری بر زندگی جاری و غلبه بر دشمن و صاحب خزاین و مال و اسباب شوکت‌شدن و مانند آن‌ها می‌نویسد که صاحبان جادو هر کوکبی را برای کاری مهم و خاص به کمک فرا می‌خواندند؛ مثلاً ۵ بار مریخ را جهت قوت یافتن بر دشمنان و هلاک آنان و فتح و ظفر بر لشکر، یک بار قمر را برای دفع سحر و مکر و جادو و نیرنگ و تندرستی بخشیدن و ۳ بار زهره را برای عیش و کامرانی و طرب و لـ*ـذت و عزیز و گرامی شدن در چشم خلایق، به ویژه زنان.
[۱۲۷]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
در مقدمه ابن‌خلدون ساحران در ۳ مرتبه و هر یک با نفوس مخصوص به خود طبقه‌بندی شده‌اند. نخست ساحرانی که بدون ابزار و وسایل و تنها با بهره‌گیری از توان، اراده و همت خود تأثیر می‌گذاشتند و فلاسفه این مرتبه را سحر می‌نامیدند؛ دوم ساحرانی که با کمک گرفتن از ترکیب و خاصیت افلاک یا طلسمات و خواص عناصری اعداد تأثیر می‌گذاشتند؛ سوم ساحرانی که در قوای متخیله مردم تأثیر می‌گذاشتند و با بهره‌گیری از قدرت تلقین ، خیالات و تصوراتی را پدید می‌آوردند تا بتوانند اشیائی را که حقیقت ندارند و در بیرون برای آن‌ها واقعیتی متصور نیست به چشم بنمایانند. فلاسفه این مرتبه از ساحری را شَعوَذه یا شُعبَده و چشم‌بندی نامیده‌اند.
[۱۲۸]



۱۰.۴ - نظرات جیمز فریزر


جیمز فریزر، از پیشگامان مکتب تکامل‌گرایی در مردم‌شناسی (۱۸۵۴-۱۹۴۲م)، نخستین مردم‌شناس کلاسیک بود که جادو را به مثابه یک نظام اجتماعی در میان جامعه‌های ابتدایی مطرح و توجیه کرد. او در کتاب «شاخه زرین»، که جامع‌ترین گزارش دقیق توصیفی ـ علمی دربـاره عقایـد و معـانی جادویـی ـ دینی بشر ابتدایی در مراحل آغازین زندگی و بازمانده آن عقاید در میان اروپاییان بود، مفهوم جادو و گونه‌ها و کارکردهای اجتماعی و فرهنگی آن را به تفصیل بیان می‌دارد.
فریزر جادو را نظام جعلی قانون طبیعت و راهنمای فریبنده رفتار و سلوک تعریف می‌کند و اصطلاحهایی چون « علم حرام‌زاده» یا «هنر حرام‌زاده»، «علم کاذب » و «هنر عقیم » را برای آن به کار می‌برد.
[۱۲۹]


فریزر جادو را به اعتبار نظامی از قانون طبیعت بودن، یعنی تقریری از قواعدی که توالی رویدادها را در سراسر جهان تعیین می‌کند «جادوی نظری» و به اعتبار مجموعه‌ای از احکام که انسان برای رسیدن به هدفهایش به کار می‌برد، «جادوی کاربردی» می‌خواند.
[۱۳۰]

به نظر او، جادوگران جوامع ابتدایی فقط با جادوی کاربردی آشنایی داشتند و به اصول انتزاعی آمیخته با اعمال جادویی خود نمی‌اندیشیدند و هرگز پویشهای ذهنی خود را که اعمالشان بر آن‌ها مبتنی بود، تحلیل نمی‌کردند. آنها منطق را اصولاً امری تلویحی می‌دانستند و نه تصریحی؛ از این‌رو، رویکرد و توجیهشان درباره ماهیت جادو مانند چگونگی هضم کردن غذا بود که همین حکایت از ناآگاهی آنان از فرایند فیزیولوژیکی و عقلانی لازم برای این اعمال دارد. خلاصه، جادو برای جادوگرِ متعلق به دنیای ابتدایی یک امر هنری بود و نه علمی و افزون بر آن، ذهن رشدنیافته او بسیاری از معانی علمی در جهان را درنمی‌یافت.
فریزر ساخت منطقی جادو را در کلّیت عقاید و معانی جادویی، بر اساس کاربردی غلط از دو قانون بنیادی اندیشه ، یعنی «تداعی معانی از راه مشابهت» و «تداعی معانی از راه مجاورت یا تماس در زمان و مکان» تعبیر و تفسیر و بر مبنای دو اصل مشابهت و مجاورت به دو نوع تقسیم می‌کند: جادوی هومیوپتیک یا تقلیدی و جادوی مسری. بر اساس هر دو نوع جادوی تقلیدی و جادوی مسری، برآن‌اند که چیزها از راه نوعی همدلی رازآمیز و از دور بر یکدیگر اثر می‌گذارند و انگیزه از یکی به دیگری انتقال می‌یابد. در جادوی تقلیدی تأثیرگذاری از راه کاربرد اشیائی است که خصوصیات و کیفیات مشترک و همانند با یکدیگر دارند، مثلاً از راه ساختن و کاربرد شکل و تندیس چیزی یا کسی، قصد و نیت خود را بر آن چیز یا شخص تنفیذ می‌کنند؛ و در جادوی مسری تأثیرگذاری از راهبه‌کارگیری اجزاء و اشیائی است که زمانی در مجاورت و تماس نزدیک با چیزی یا کسی بوده‌اند، مانند به‌کارگیری مو و ناخن ویا پاره‌هایی از جامه کسی همراه با اعمالی جادویی برای تأثیرگذاری.
[۱۳۱]


[۱۳۲]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
گفتنی است که هر چند نظرات فریزر درباره جادو همگی تازه بودند و برخی از آن‌ها هنوز هم ارزش و اعتبار خود را حفظ کرده‌اند، ولی بعدها مردم‌شناسان، شماری از استدلالهای او را نقد کردند و وارد ندانستند. مثلاً جان بیتی معتقد است چون توجه فریزر بیش‌تر به چگونگی اندیشه مردم درباره چیزها بود تا به شیوه عمل آن‌ها در مورد چیزها، از این‌رو، در این‌که جادو را یک نظریه غلط درباره علیت طبیعی می‌پنداشت، موفق نبوده است. بنا بر نگرش بیتی، جادو یک فعالیت نمادین است، نه یک فعالیت علمی و عناصری که در آن به کار می‌روند از این جهت که‌ به‌طور نمادین با هم تناسب دارند، انتخاب می‌شوند و نه از آن جهت که با تجربه دقیق به دست آمده‌اند تا دارای انواعی از تأثیرگذاری علّی باشند.

۱۰.۵ - استفاده از دو نوع جادو در ایران


در جوامع اسلامی و در آن میان ایران، هر دو نوع جادوی تقلیدی و مسری به کار می‌رفته و هنوز هم در میان اقشار وگروههایی از مردم سنت‌گرای این جامعه‌ها کم و بیش رایج است. نمونه‌های بسیاری از کاربری این دو قسم جادو در آثار مربوط به فرهنگ ایرانی و اسلامی به صورت مکتوب در دست است که به دو نمونه مشهور تاریخی از نوع جادوکاریهای تقلیدی اشاره می‌شود: در حل المشکلات، کتابی درباره علوم غریبه، به عمل جادویی موفقیت‌آمیز میر غیاث‌الدین منصور دشتکی اشاره شده است که: چون شاه طهماسب صفوی در فتح قلعه شماخی توفیق نیافت، دشتکی نقش صورتی از سردار قلعه شماخی روی ورق کاغذی نگارید و افسونی بر آن خواند و رقیه را به قصد پیروزی شاه بر دشمن ، به او سپرد. در روز موعود قلعه سقوط کرد و سر سپهسالار قلعه را آوردند و شاه رقیه را گشود و نقش صورت او را در آن دید.
[۱۳۳]

همچنین، فسایی، مؤلف فارس‌نامه ناصری، در وقایع سال ۱۲۲۰ق از کارهای جادویی و غریب میرزا محمد اخباری نیشابوری، از علمای مشهور و صاحب معارف درعلوم غریبه، یاد کرده و نوشته است که او برای پیروزی فتحعلی شاه بر ایشپخدر، سردار روس و کشتن او، شکل صورت او را بر دیوار زاویه شاهزاده عبدالعظیم کشید و افسونی خواند و چند روز بعد کاردی بر پهنه تمثال او زد و بیرون آورد و گفت ایشپخدر را کشتند. چنان‌که روایت می‌کنند، این قتل در تاریخ پیش‌بینی شده روی داد و سر بریده ایشپخدر را به نزد شاه آوردند.
[۱۳۴]



۱۰.۶ - استفاده اقوام و جوامع


بسیاری از اقوام، چه در جامعه‌های ابتدایی و چه در جامعه‌های سنتی، برخی از اجزاء بی‌روح بدن انسان ، مانند مو و ناخن را زنده و جاندار می‌پنداشتند و آن‌ها را وسیله‌ای برای پیشگویی، کارهای جادویی و موضوعهای تابویی و خرافی به کار می‌بردند. اسمیث به دست آوردن موی سر مردان یا ناخن بریده آنان را وسیله‌ای نیرومند برای جادوکردن و حفظ سلطه بر مردان و دشمنان در میان مردم سامی گزارش کرده است. از این‌رو، عربها پیش از رها کردن اسیران خود، موی سر آن‌ها را می‌بریدند و برای پیروزی ، در تیردانهای خود می‌گذاشتند. در ایران جادوگران پیکره‌ای از موم می‌ساختند و مو و ناخن به دست آورده از شخص مورد نظر را روی آن می‌گذاشتند و افسونهایی می‌خواندند و بر آن می‌دمیدند. آنگاه به هر جای بدن شخص که می‌خواستند آسیب برسانند و رنجور کنند، سوزن فرو می‌کردند. از این‌رو، ایرانیان برای محافظت خود از گزندهای جادویی، چیده مو و ناخن و دندان کشیده خود را در شکاف دیوار ، زیرخاک و جایی دور از دسترس دشمنان و جادوگران پنهان می‌کردند.
[۱۳۵]

[۱۳۶]


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,702
امتیاز واکنش
63,864
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
273 روز 8 ساعت 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر یک از این دو نوع جادو، زمینه مثبت یا منفی هم دارد. جادوی مثبت از یک مجموعه دستورهای مثبت یا «افسون» که می‌گوید چه‌ها باید کرد و جادوی منفی از یک مجموعه دستورهای منفی یا «تابو» (محرمات) که می‌گوید چه‌ها نباید کرد، فراهم آمده است. هر یک از آن‌ها نیز از نظر زیانکار و آسیب‌رسان بودن و یا سودمند و یاری رسان بودن، به «جادوی مضر » و «جادوی مفید » تقسیم می‌شود.
[۱۳۷]



۱۱.۱ - در ایران


در ایران انواع سحر یا جادوی سیاهِ آسیب‌رسان و سفیدِ بهره‌رسان، به روشهای گوناگون و به دست زنان و مردان جادوگر حرفه‌ای و یا زنان سال‌خورده در خانواده‌های وابسته به فرهنگهای سنتی به کار می‌رفته است و هنوز هم به کار می‌رود. جادوگران حرفه‌ای مرد که آن‌ها را در برخی نقاط «هادوگر» هم می‌نامند،
[۱۳۸]

با شیوه‌های گوناگون به جادوکاری مشغول‌اند. روش کار برخی از آنان در بعضی از شهرهای ایران بر مبنای ابزارها و اسبابی که به کار می‌برند، به کار «فنری»، «قورباغه‌ای»، «چمدانی» یا «نوچمدانی» (نوع چمدانی)، «دستمالی» و مانند آن‌ها معروف است.
[۱۳۹]

یکی از مشهورترین روشهای جادوکاری جادوگران زن یا ساحره‌ها، روش «سر طاس نشاندن» پسر یا دختر ۷ یا ۸ ساله نابالغ و تماس و ارتباط گرفتن با جن از طریق کودک و مطرح کردن پرسش و پاسخ و یافتن راه و چاره درباره یک موضوع بود.
[۱۴۰]


کار جادوکردن یا بی‌اثر و باطل کردن جادو با بهره‌گیری از انواع طلسمات و افسونها انجام می‌گرفته است. سوسن غسّاله، شَمّامه و دَمّامه، انگشتر گردان، بشقاب دوازده برج، موم سیاه و سفید، موی سگ و گربه، قفل بلقیس (قفلی که طلسم منسوب به همسر سلیمان پیامبر (علیه‌السلام) را در دو روی آن کنده یا نوشته‌اند)، لوح هاروت و ماروت، چاقوی ابودَجّانه (چاقویی سرکج که روی آن طلسم منسوب به ابودجانه، عالم کهانت را کنده‌اند)، خیار الخَنّاس (خیاری که بر آن آیه «مِنْ شَرِّ‌الْوَسْواسِ الْخَنّاس: آن شیطان که وسوسه و اندیشه بد افکند در دل مردمان»
[۱۴۱]

خوانده و دمیده شده است) و بسیاری دیگر از زمره طلسمات و ابزار کار جادو به شمار می‌رفته‌اند.
[۱۴۲]

[۱۴۳]





۱۲ - جادوی سفید و جادوی سیاه
[ویرایش]



فلاسفه و اندیشمندان علوم اجتماعی غربی، به ویژه مردم‌شناسان، جادو را بنا بر هدف و قصد غایی آن نیز عموماً به دو شاخه جادوی سفید و جادوی سیاه تقسیم کرده‌اند. جادوی سفید را جادویی سود رسان می‌دانند که بدون استمداد از نیروهای پلید، برای کارهایی با فرجام نیک و دور کردن ارواح زیانکار و حفاظت از انسان، حیوان و محیط زیست و شفای بیماران و کسانی که جادوزده و بیمار شده‌اند، به کار می‌رود، ولی جادوی سیاه را در تقابل با جادوی سفید و امری زیانکار و ضد اجتماعی می‌انگارند که برای رام کردن و به زیر فرمان درآوردن ارواح زیانکار و نیروهای فوق طبیعی بدیُمن و به منظور آزار رساندن به آدمیزادگان و تخریب و آدمکشی به کار می‌رود. جادوی سیاه در بیش‌تر جامعه‌ها نامقدس، مطرود و محکوم شمرده شده است.
[۱۴۴]

در فرهنگ ایران، اصطلاح جادوی سیاه و سفید چندان شناخته‌شده نبوده و به کار نمی‌رفته است، ولی مؤلف این مقاله در تحقیقات خود به بیتی از ناصر خسرو
[۱۴۵]

بر‌می‌خورد که در آن تلویحاً به دو وجه سیاه و سفید جادو، یعنی به عمل و اثر منفی و بد و اثر مثبت و نیک آن اشاره شده است: «جادوی زمانه را یکی پَرّ است/ زین سوش سیه، سپید دیگر سو».


جادو و مردم‌شناسی

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR* و ~Hasti~
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا