خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,449
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 40 دقیقه
نویسنده این موضوع
سلام روزتون بخیر، ایام به کام!:rose:
به کتابخونه‌ی انجمن رمان۹۸ خوش اومدید.
این تایپک برای معرفی کتاب‌های ژانر شکارچی یا همان Hunter است.
همچنین از معرفی کتاب‌ها و ارسال‌های مورددار و توهین‌آمیز به‌شدت پرهیز کنید.
کاربران با حفظ قوانین زیر می‌تونند ارسالی بزنند:
- از سایز فونت ۱۸ استفاده بشه.
- هر پست ۲۰ خط موبایل، ۱۵ خط کامپیوتر باشد.
- در انتهای پست منبع رو ذکر کنید.
- تیتر محتوا رو در پست اول با رنگ و بولد مشخص کنید.
- ارسالی‌های هر محتوا از یک رنگ و فونت استفاده بشند که با بقیه پست‌ها قاطی نشوند.
- از ارسال اسپم جداً خودداری کنید.
- اگر موردی دیدید گزارش کنید، با تشکر از مسئولیت پذیری شما
- قوانین بخش خوانده شود.

قوانین بخش جهانی دیگر
سرپرست بخش جهانی دیگر


V.I.P معرفی کتاب | دیار شکارچیان

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Tiralin، YeGaNeH، -FãTéMęH- و یک کاربر دیگر

*NiLOOFaR*

مدیر آزمایشی اقلیم جادوگران
مدیر آزمایشی
  
عضویت
25/3/23
ارسال ها
1,183
امتیاز واکنش
3,115
امتیاز
223
محل سکونت
دنیا خیال‌پردازی + Overthink
زمان حضور
59 روز 7 ساعت 48 دقیقه
معرفی کتاب | شکار خون‌آشام

کتاب رمان شکار خون آشام جلد سوم از مجموعه شیفت خون آشام نوشته‌ی تیم اورورک، داستانی ترسناک و هیجان‌انگیز است.
بعد از اتفاقاتی که در عمارت هالووید افتاد کیرا و دوستانش به دنبال کایلا و فرار از خون آشام‌ها و ومپایرس‌ها، سر از کوهستان کامبریا درمی‌آورند. طی این مدت به خاطر ومپایرس‌ها که هر حرکت‌شان را پیش‌بینی می‌کنند، اعتماد میان کیرا و دوستانش خدشه‌دار می‌شود.
کیرا سر از صومعه‌ای ویران در ارتفاعات کوهستان، دریاچه‌ای اسرارآمیز و غارهایی زیر چشمه در می‌آورد و در این میان، باید ارتباط بین ومپایرس‌ها و مادرش، و ارتباط میان کایلا و ایزیدور را کشف کند... همچنین درگیر بازی‌ای احساسی با لوک و پاتر می‌شود.
در میان تمامی این اتفاقات گیج‌کننده‌، کیرا کم کم تغییر می‌کند و این تغییر او را می‌ترساند. ولی وقتی از دوستانش کمک می‌خواهد، متوجه می‌شود تنها مادرش است که می‌تواند حقیقت را نشانش داده و به سوالاتش پاسخ دهد.
در بخشی از کتاب رمان شکار خون آشام می‌خوانیم:
روی پاشنه‌ی پا چرخیدم و به دنبال کایلا در راهرو دویدم. صدای پاره شدن، تکه تکه شدن، و جیغ و فریادهای ومپایرس‌هایی که لباس راهب‌ها را پوشیده بودند، در گوشم زنگ می‌زد.
خودم را به ایزیدور رساندم. به پله‌هایی مارپیچی رسیدیم و به سرعت از آن بالا رفتیم. نمی‌دانستیم این پله‌ها ما را به کجا می‌رسانند، جای مورد نظرمان است یا نه. وحشت داشت تمام وجودم را فرا می‌گرفت ولی نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم ترسم را کنار بزنم. به بالای پله‌ها که رسیدیم با دو راهب کلاهپوش که فریاد کشان به سمتمان می‌دویدند، رو به رو شدیم. پیش از آنکه به ما برسند ایزیدور با کمانش به آن‌ها شلیک کرد و تیر در صورتشان نشست. ومپایرس‌ها به هوا پرتاب شدند و محکم به دیوار انتهای راهرو کوبیده شدند.
منبع: کتاب سبز


V.I.P معرفی کتاب | دیار شکارچیان

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Tiralin، YeGaNeH و -FãTéMęH-

zariiiiiiiii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/4/24
ارسال ها
406
امتیاز واکنش
1,603
امتیاز
133
محل سکونت
LALALAND
زمان حضور
11 روز 11 ساعت 59 دقیقه
معرفی کتاب خون اشام5: شب شکار
نریمان، نامزد ریتا، به همراه دوستش، دکتری که سال‌هاست از وجود خون‌آشام‌ها باخبر است، نویسنده را متقاعد می‌کنند که خون‌آشام‌ها حالا دیگر، با چاپ رمان جنگل ابر، دست از سر او برنخواهند داشت. آن‌گاه هر سه به کمک چند نفر از دوستان دکتر راهی خانه مخوف خون‌آشام‌ها می‌شوند که حالا به جایی بیرون از تهران نقل مکان کرده‌اند. آن‌ها قانع شده‌اند که حمله بهتر از فرار است.
درباره‌ی رمان خون اشام5: شب شکار
ویسنده نیمه‌شبی، بعد از تلفن نریمان، که به او هشدار می‌دهد خون‌آشام‌ها قرار است به سراغش بیایند، با زن و بچه‌اش خانه را ترک می‌کنند و به هتلی می‌روند. نریمان که به نویسنده می‌گوید خون‌آشام‌ها دست از سرش برنخواهند داشت، هر طور شده او را به ملاقات روانپزشکی می‌برد که ادعا می‌کند می‌تواند او را از شر خون‌آشام‌ها نجات بدهد. روانپزشک سرانجام نویسنده را راضی می‌کند تا با آن‌ها همکاری کند. مکان جدید خون‌آشام‌ها به‌ سبب قراری که نویسنده با اشکان اربابی می‌گذارد، فاش می‌شود. روانپزشک و دوستان شکارچی‌اش، که تا دندان مسلحند، به همراه نویسنده و نریمان به خانه‌ی خون‌آشام‌ها می‌روند تا آن‌ها را از پا درآورند.
قسمتی از کتاب:
وقتی داشتم توی راهرو باریک قدم برمی‌داشتم، صدای جیغ چند پرنده به گوشم خورد و چشمم به لباس‌هایی افتاد که از جالباسی‌ دیواری آویزان بودند. از راهرو که بیرون آمدیم، اولین چیزی که نظرم را جلب کرد، پاسیوی نسبتاً بزرگی بود که نخل عظیمی از میان آن سر بر کشیده بود و اطراف آن پر از گیاهانی با برگ‌های پهن بود. صدای پرنده‌ها که من نمی‌دیدم‌شان، از همان‌جا، لابه‌لای آن برگ‌ها به گوش می‌رسید. سر چرخاندم و در میان چراغ‌های دیواری دوشاخه، که تمام سالن را ‌روشن کرده بودند، چشمم به سر گوزن‌هایی افتاد که به دیوار کوبیده بودند. شاخ تودرتوی گوزنی که درست بعد از اولین چراغ قرار داشت، آن‌قدر بزرگ و بلند بود که فکر کردم شاید آن را با چوب یا چیز دیگری ساخته‌اند و بعد‌ روی سرش گذاشته‌اند. رفتم جلو و به چشم‌های سیاهش نگاه کردم که زیر آن‌ها لکه‌ی سفیدی به چشم می‌خورد. درست زیر آن، تفنگ شکاری دولول بزرگی آویخته بودند. از کنار دیوار راه افتادم. گوزن‌های بعد هیچ‌کدام به بزرگی گوزن اولی نبودند. همین‌طور که مقابل آن‌ها قدم می‌زدم، چشمم به سر بزرگ گرگی افتاد که با آن چشم‌ها و دندان‌های تیز و بزرگ سفیدش، که از دهان نیمه‌بازش بیرون زده بودند، آدم فکر می‌کرد دارد به‌سمت چیزی هجوم می‌برد.

منبع: کتابراه


V.I.P معرفی کتاب | دیار شکارچیان

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Tiralin، ZaHRa، YeGaNeH و یک کاربر دیگر

zariiiiiiiii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/4/24
ارسال ها
406
امتیاز واکنش
1,603
امتیاز
133
محل سکونت
LALALAND
زمان حضور
11 روز 11 ساعت 59 دقیقه
معرفی کتاب شکارچی رویا
کتاب شکارچی رویا نوشتهٔ استفن کینگ و ترجمهٔ پرویز کریمی ناصری است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب شکارچی رویا
کتاب شکارچی رویا داستان چهار پسر است که باهم دوست‌اند: بیو، هنری، پت و جونزی. آن‌ها در زمان کودکی دست به عملی شجاعانه می‌زنند و شانه به شانهٔ یکدیگر پسرک عقب‌مانده‌ای را از دست چند قلدر نجات می‌دهند. این اتفاق زندگی همه‌شان را به‌نوعی تغییر می‌دهد.
بیست و پنج سال بعد از این واقعه، بیو، هنری، پت و جونزی که هر یک مردی شده‌اند و زندگی، مشکلات و خلق و خوی متفاوتی دارند، به عادت هرساله برای شکار فصلی در جنگل در حومهٔ شهر گرد هم می‌آیند ولی هنگامی که غریبه‌ای پا به کلبهٔ شکار آنان می‌گذارد و از اجسام نورانی در آسمان می‌گوید اوضاع به هم می‌ریزد.
بخشی از کتاب شکارچی رویا
«پیت و هنری برای خرید نان و غذاهای کنسرو شده و آب*جو ـ ضرورت واقعی ـ به گاسلین مارکت، نزدیکترین فروشگاه رفته بودند. برای دو روز دیگر همه چیز داشتند، اما رادیو گفت ممکن است برف در راه باشد. هنری گوزن خود را شکار کرده بود، ماده گوزنی چاق. جونزی عقیده داشت پیت بیشتر در فکر تأمین آبجوست تا شکار گوزن. برای پیت مور، شکار سرگرمی بود و نوشیدنی دین و ایمان. بیور هم جای دیگری بود، اما جونزی نزدیکتر از فاصله پنج مایل هیچ صدای شلیکی نشنیده بود. پس بیور مانند او، انتظار می‌کشد.
حدود هفتاد متری اردو، جایگاهی در درخت افرای کهنسالی وجود داشت که جونزی در آن انتظار می‌کشید. قهوه می‌نوشید و یکی از کتاب‌های جنایی رابرت پارکر را می‌خواند که شنید چیزی نزدیک می‌شود و کتاب و ترموس را کنار گذاشت. در سال‌های قبل، از فرط هیجان قهوه را می‌ریخت، اما این‌بار نه. این‌بار حتی چند ثانیه‌ای را صرف پیچاندن درپوش سرخ ترموس کرد.
اگر دفعاتی را هم که پدر بیور آنها را با خود می‌آورد، حساب کنیم این چهار نفر بیست‌وپنج سال بود که در اولین هفتهٔ نوامبر اینجا می‌آمدند و جونزی تا حالا با جایگاه درختی مشکل پیدا نکرده بود. هیچکدام مشکلی نداشتند، چون تنگ و راحت بود. امسال جونزی علاقهٔ مخصوصی به آن نشان می‌داد. سایرین می‌پنداشتند علت را می‌دانند، امافقط نیمی از آن را دریافته بودند.
در اواسط مارس ۲۰۰۱ جونزی در حال عبور از خیابانی در کیمبریج، در فاصلهٔ نه چندان دوری از کالج جان‌جی، جایی که تدریس می‌کرد، با خودرویی تصادف کرد. جمجمه و دو دنده‌اش شکست، لگن خاصره‌اش خرد شد که آن را با ترکیب شگفت‌انگیزی از تفلون و فلز تعویض کردند. مردی که به او زد، استاد بازنشستهٔ تاریخ دانشگاه بـ*ـو*ستون که ـ به گفتهٔ وکیلش ـ در مراحل اولیهٔ الزایمر قرار داشت، بیشتر مستحق ترحم بود تا مجازات. جونزی فکر کرد اغلب وقتی گرد و غبار می‌خوابد کسی برای متهم کردن پیدا نمی‌شود و اگر هم پیدا شود، چه منفعتی حاصل می‌شود؟ تو مجبوری با آنچه باقی‌مانده بسازی. و با این واقعیت که مردم هر روز به او می‌گفتند (تا اینکه همه چیز را به دست فراموشی سپردند.) خود را دلداری دهی که ممکن بود بدتر از این هم باشد.»

منبع: طاقچه


V.I.P معرفی کتاب | دیار شکارچیان

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، Tiralin و ZaHRa

zariiiiiiiii

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
22/4/24
ارسال ها
406
امتیاز واکنش
1,603
امتیاز
133
محل سکونت
LALALAND
زمان حضور
11 روز 11 ساعت 59 دقیقه
معرفی کتاب شکار هیولا
کتاب شکار هیولا رمان هیجان‌انگیز نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، ریچل کین، در ادامه‌ی کتاب محبوب دریاچه متروک نوشته شده است. داستان این کتاب پرفروش وال‌استریت ژورنال این‌گونه شروع می‌شود: شوهر سابق جینا که قاتلی سریالی و مخوف است، از زندان فرار کرده و می‌خواهد همسر و فرزندانش را به دام بیندازد. این‌بار جینا به‌جای فرار، دست به حمله می‌زند. او می‌خواهد بزرگ‌ترین هیولای زندگی‌اش را شکار کند.
درباره‌ی کتاب شکار هیولا
اگر جلد اول مجموعه‌ی دریاچه متروک (stillhouse lake series) را خوانده باشید، با شخصیت جینا رویال به‌خوبی آشنایی دارید. جلد اول داستان بیشتر رازآلود است و شما تقریباً تا پایان کتاب نمی‌توانید حدس بزنید که چه اتفاقی می‌افتد. باتوجه به ماهیت دومین جلد مجموعه یعنی کتاب شکار هیولا (Killman Creek)، رمز و راز داستان کمتر می‌شود و جینا که اکنون نام گوئن را برای خود برگزیده، می‌خواهد از شر آزارهای شوهر سابقش خلاص شود. البته این رمان ریچل کین‌ (Rachel Caine) پیچیدگی‌هایی نیز دارد و سؤالات بسیاری را در ذهن شما ایجاد می‌کند. با خواندن رمان شکار هیولا، همه‌‌ی چیزهایی را فکر می‌کردید درست بوده، زیر سؤال می‌رود.
در جلد اول کتاب، همه چیز از زبان جینا روایت می‌شد. اما در جلد دوم مجموعه‌ی دریاچه متروک، فرزندان گوئن و سم نیز به جمع راویان کتاب اضافه می‌شوند و چشم‌اندازی جدید و نو را در اختیار خوانندگان می‌گذارند. داستان کتاب شکار هیولا از روایت گوئن شروع می‌شود. شوهر سابق او که قاتل سریالی است، به کمک آبسولوم، دوست هکرش، گوئن و فرزندانش را پیدا کرده و پیام‌هایی مشکوک برای او ارسال می‌کند. گوئن که از فرار کردن و مخفی شدن خسته شده،‌ دو فرزندش را در یک جای امن پنهان می‌کند و همراه با سم راهی شکار هیولا می‌شود.
سم برادر آخرین قربانی شوهر سابق گوئن است و برای انتقام گرفتن از قاتل خواهرش هر کاری می‌کند. رابـ*ـطه‌ی سم و گوئن کمی پیچیده است و در طول داستان گره‌های این رابـ*ـطه‌ی عجیب کم‌کم از هم باز می‌شوند. کانر، پسر گوئن، بااینکه می‌داند نباید درگیر ماجرا شود، این کار را می‌کند و همه را به خطر می‌اندازد.
کتاب شکار هیولا یک کتاب هیجان‌انگیز است که مثل دیگر آثار ریچل کین، به یکی از کتاب‌های پرفروش تبدیل شد. نویسنده در این کتاب تعادل میان تنش، هیجان و احساس را رعایت کرده و به خواننده فرصت می‌دهد که با شخصیت‌های کتاب بیشتر ارتباط برقرار کند. اگر جلد اول مجموعه‌ی دریاچه متروک را نخوانده‌اید، پیشنهاد می‌کنیم آن را نیز بخوانید. البته اگر این کار را نکنید، با ارجاعاتی که ریچل کین در داستان شکار هیولا به جلد اول می‌دهد، تا حدودی با داستان جلد قبلی آشنا خواهید شد.

منبع: کتابراه


V.I.P معرفی کتاب | دیار شکارچیان

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: -FãTéMęH-، Tiralin و ZaHRa
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا