M O B I N A
سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
- عضویت
- 3/4/21
- ارسال ها
- 24,702
- امتیاز واکنش
- 63,861
- امتیاز
- 508
- سن
- 19
- محل سکونت
- BUSHEHR
- زمان حضور
- 273 روز 8 ساعت 23 دقیقه
نویسنده این موضوع
به گونهای که در تلمود آمده است که اگر تورات به موسی داده نشده بود به عزرا داده میشد،
[۵۰]
و بدینسان شانی برابر با موسی برای او قائل شدهاند؛ اما از این مطالب نمیتوان نتیجه گرفت که یهودیان او را پسر خدا خواندهاند. آنان برای ابراهیم و موسی نیز شان بسیار بالایی قائل شدهاند. آیا میتوان گفت که یهودیان این دو پیامبر را پسر خدا خواندهاند (در ادامه خواهیم گفت که در عهد قدیم برای اینکه کسی پسر خدا خوانده شود شان چندان بالایی نیاز نیست.) به هر حال سخن یهودیان این است که دو کتاب عزرا و نحمیا در مجموعه قانونی عهد قدیم و دو کتاب از کتابهای غیرقانونی و نیز کتاب تلمود به تفصیل درباره زندگی، شخصیت، فعالیتها و شان و منزلت عزرا نزد یهودیان سخن گفتهاند و در آنها سخنی از اینکه یهودیان او را پسر خدا خوانده باشند نیست. در چند محور به حل این مسئله میپردازیم:
۲.۳.۱ - پسران خدا در عهد قدیم
همانطور که قبلاً از مفسران نقل شد آنان یا این پسربودن را تشریفی و برای احترام میدانند یا اینکه در تشریفی یا واقعیبودن این عنوان تردید دارند. به هر حال قدر مسلم آن است که واقعیبودن این عنوان، به این معنا که مقصود یهودیان پسر بودنِ واقعی باشد، قطعی نیست. قبلاً گذشت که اسمها در انتقال از یک زبان به زبان دیگر تغییر میکنند؛ بهگونهای که اگر قرائنی نباشد تطبیق ممکن نیست. فرض میگیریم که نمیدانیم عزیر کیست؛ اما سخن این است که آیا مطابق ادبیات عهد قدیم اینکه کسی به صورت تشریفی پسر خدا خوانده شود امری عجیب و نایاب است؟ پاسخ این سؤال بسیار عجیب و غریب است. چراکه اولاً شخصیتهای زیادی پسر خدا خوانده شدهاند و ثانیاً خود عهد قدیم نشان میدهد که برخی از این افراد انسانهای چندان برجستهای نبودهاند.
حضرت داوود بارها پسر خدا خوانده شده است: «من فرمان خداوند را اعلام خواهم کرد. او به من فرموده است: از امروز تو پسر من هستی و من پدر تو.»
[۵۱]
«بنده خود داوود را یافتم. او مرا خواهد خواند که تو پدر من هستی، خدای من و صخره نجات من. من نیز او را نخستزاده خود خواهم ساخت.»
[۵۲]
یادآوری این نکته بسیار مهم است که شخصیت داوود در عهد قدیم با شخصیت او در قرآن مجید بسیار متفاوت است. او در عهد قدیم صرفاً یک پادشاه است که گاهی از او گناهان بسیار بزرگی مانند زنای محصنه و قتل نفس زکیه سر میزند؛
[۵۳]
گناهانی که مطابق شریعت یهود مجازاتی کمتر از اعدام ندارند. یادآوری این گناهان عجیب نه از این جهت است که بخواهیم نقدی به عهد قدیم وارد کنیم، بلکه میخواهیم این نکته را گوشزد کنیم که پسر خدا خواندهشدن در عهد قدیم چندان سخت نیست.
شخصیت دیگری که در عهد قدیم مکرر پسر خدا خوانده شده حضرت سلیمان است. حضرت داوود میخواهد خانه خدا را بنا کند اما خدا به او میگوید: «پسر تو، سلیمان، اوست که خانه مرا و صحنهای مرا بنا خواهد نمود، زیرا که او را برگزیدهام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود.»
[۵۴]
«و حال به بنده من داوود چنین بگو که یهوه صبایوت چنین میگوید و ذریت تو را که از صلب تو بیرون آید بعد از تو استوار خواهم ساخت. او برای اسم من خانه بنا خواهد نمود. من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود.»
[۵۵]
[۵۰]
و بدینسان شانی برابر با موسی برای او قائل شدهاند؛ اما از این مطالب نمیتوان نتیجه گرفت که یهودیان او را پسر خدا خواندهاند. آنان برای ابراهیم و موسی نیز شان بسیار بالایی قائل شدهاند. آیا میتوان گفت که یهودیان این دو پیامبر را پسر خدا خواندهاند (در ادامه خواهیم گفت که در عهد قدیم برای اینکه کسی پسر خدا خوانده شود شان چندان بالایی نیاز نیست.) به هر حال سخن یهودیان این است که دو کتاب عزرا و نحمیا در مجموعه قانونی عهد قدیم و دو کتاب از کتابهای غیرقانونی و نیز کتاب تلمود به تفصیل درباره زندگی، شخصیت، فعالیتها و شان و منزلت عزرا نزد یهودیان سخن گفتهاند و در آنها سخنی از اینکه یهودیان او را پسر خدا خوانده باشند نیست. در چند محور به حل این مسئله میپردازیم:
۲.۳.۱ - پسران خدا در عهد قدیم
همانطور که قبلاً از مفسران نقل شد آنان یا این پسربودن را تشریفی و برای احترام میدانند یا اینکه در تشریفی یا واقعیبودن این عنوان تردید دارند. به هر حال قدر مسلم آن است که واقعیبودن این عنوان، به این معنا که مقصود یهودیان پسر بودنِ واقعی باشد، قطعی نیست. قبلاً گذشت که اسمها در انتقال از یک زبان به زبان دیگر تغییر میکنند؛ بهگونهای که اگر قرائنی نباشد تطبیق ممکن نیست. فرض میگیریم که نمیدانیم عزیر کیست؛ اما سخن این است که آیا مطابق ادبیات عهد قدیم اینکه کسی به صورت تشریفی پسر خدا خوانده شود امری عجیب و نایاب است؟ پاسخ این سؤال بسیار عجیب و غریب است. چراکه اولاً شخصیتهای زیادی پسر خدا خوانده شدهاند و ثانیاً خود عهد قدیم نشان میدهد که برخی از این افراد انسانهای چندان برجستهای نبودهاند.
حضرت داوود بارها پسر خدا خوانده شده است: «من فرمان خداوند را اعلام خواهم کرد. او به من فرموده است: از امروز تو پسر من هستی و من پدر تو.»
[۵۱]
«بنده خود داوود را یافتم. او مرا خواهد خواند که تو پدر من هستی، خدای من و صخره نجات من. من نیز او را نخستزاده خود خواهم ساخت.»
[۵۲]
یادآوری این نکته بسیار مهم است که شخصیت داوود در عهد قدیم با شخصیت او در قرآن مجید بسیار متفاوت است. او در عهد قدیم صرفاً یک پادشاه است که گاهی از او گناهان بسیار بزرگی مانند زنای محصنه و قتل نفس زکیه سر میزند؛
[۵۳]
گناهانی که مطابق شریعت یهود مجازاتی کمتر از اعدام ندارند. یادآوری این گناهان عجیب نه از این جهت است که بخواهیم نقدی به عهد قدیم وارد کنیم، بلکه میخواهیم این نکته را گوشزد کنیم که پسر خدا خواندهشدن در عهد قدیم چندان سخت نیست.
شخصیت دیگری که در عهد قدیم مکرر پسر خدا خوانده شده حضرت سلیمان است. حضرت داوود میخواهد خانه خدا را بنا کند اما خدا به او میگوید: «پسر تو، سلیمان، اوست که خانه مرا و صحنهای مرا بنا خواهد نمود، زیرا که او را برگزیدهام تا پسر من باشد و من پدر او خواهم بود.»
[۵۴]
«و حال به بنده من داوود چنین بگو که یهوه صبایوت چنین میگوید و ذریت تو را که از صلب تو بیرون آید بعد از تو استوار خواهم ساخت. او برای اسم من خانه بنا خواهد نمود. من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود.»
[۵۵]
خداشناسی یهود در قرآن
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com