نویسنده این موضوع
یز باربَد یا باربُد (ش. اواخر سده ششم تا اوایل سده هفتم میلادی) شاعر، خنیاگر، موسیقیدان، بربتنواز و ترانهسرای ایرانی بود که در دربار شاهنشاه خسرو پرویز خدمت میکرد. او یکی از نامورترین افراد تاریخ موسیقی ایران است و برجستهترین موسیقیدان زمان خود بهشمار میرفت. از باربد بارها در آثار ادبیات فارسی به ویژه شاهنامهی فردوسی یاد شدهاست. درونمایه و فراوانی این گونه ارجاعات، تأثیر منحصر به فرد او را بر موسیقی و فرهنگ زمان خود نشان میدهد، به طوری که برخی منابع او را «بنیانگذار موسیقی ایرانی» معرفی میکنند. گرچه دانستهها دربارهٔ زندگی او اندک هستند، اصالت تاریخی باربد بهطور کلی مورد تأیید است. باربد که زاده جهرم یا مرو بود، بیشتر دوران حرفهای خود را در دربار خسرو به سر برد. پس از کشته شدن خسرو، در مورد سرنوشت باربد در میان منابع اختلاف است.
باربد بهطور تاریخی با اختراعات مختلف در موسیقی ایرانی شناخته میشود. با اینحال، برخی از این انتسابها به دلیل گذشت چندین سده از مرگ او، مورد تردیدند. گرچه از باربد یک شعر باقی مانده و عناوین برخی از آثارش نیز مشخص است، هیچیک از سرودههای او موجود نیست. هیچیک از منابع تا زمان خالد بن فیاض دربارهٔ باربد بحث نمیکند که این نشاندهنده حفط شهرت او از طریق سنت شفاهی است. آثار او حداقل تا قرن دهم باقی ماند و به عنوان «الگویی از دستاوردهای هنری» توصیف شد. باربد همچنان در ایران، افغانستان و تاجیکستان یک چهره شناختهشده است.در مورد زادگاه باربد، روایتهای تاریخی متناقضی وجود دارد. منابع کهنتر شهر مرو در شمال شرقی خراسان را زادگاه او میدانند، درحالی که منابع جدیدتر جهرم، شهری در جنوب شیراز در پارس، را زادگاه وی معرفی میکنند. تفضلی چنین فرض میکند که نویسندگانی که جهرم را ضبط کردهاند به بیتی از شاهنامه فردوسی اشاره میکنند که میگوید باربد پس از کشته شدن خسرو از جهرم به تیسفون سفر کرد. مهرداد کیا، تاریخنگار امروزی، مرو را زادگاه او میداند.
داستانهایی به باربد نسبت دادهاند که اغلب مبالغهآمیز به نظر میرسند. از جمله داستان تدبیر و تمهید باربد برای دیدار با خسروپرویز که در شاهنامه فردوسی نقل شده است.
در آن زمان تعداد زیادی از خنیاگران تنها قادر به هنرنمایی برای مردم عادی بودند و فقط دستهای آنها میتوانستند به دربار شاه راه پیدا کنند. ظاهرا باربد بر اثر حسادت «سرکس» که رییس موسیقیدانان دربار بود ، نمیتوانسته به حضور خسرو پرویز برود باربد از آن دسته افراد بود که با استفاده از هوش و استعدادش، توانست نظر «مردویه» باغبان اختصاصی شاه را جلب کند تا در بالای درختی که سمت تختگاه شهریار قرار داشت، با هنرنمایی خود مورد توجه خسرو پرویز قرار بگیرد.
باربد به هنرمند مورد علاقه خسرو پرویز تبدیل شد. این میزان محبوبیت تا حدی بود که بسیاری از افراد باربد را میانجی می کردند تا شاه آنان را ببخشد و حتی برای اعلام ناگوار به خسرو پرویز از او کمک میگرفتند. برای مثال میتوان به داستان مرگ شبدیز، اسب مورد علاقه خسرو پرویز اشاره کرد که کسی جرعت رساندن خبر مرگ آن را به خسرو پرویز نداشت و باربد با خواندن شعری آهنگین(یا نواختن آهنگی غمانگیز) خبر مرگ شبدیز را به خسرو پرویز میرساند.
داستان شبدیز آنچنان معروف شد که خالد الفیاض شاعر عرب، در وصف این اتفاق شعری سروده است.
داستان دیگری که میتوان به آن، اشاره کرد موضوع زندانی شدن خسرو پرویز توسط پسرش شیرویه است. وقتی باربد حال او را در زندان مشاهده کرد بسیار غمگین شد و پس از آن ساز خود را سوزاند و چهار انگشت دست چپ خود را برید تا دیگر نتواند پردههای ساز را در دست بگیرد.
درباره مرگ باربد اینچنین آمده است که سرکش (خواننده و موسیقیدان نامدار دربار خسرو پرویز) او را مسموم کرد در برخی از مکتوبات عامل مرگ او را یوشت یا روشک نیز دانستهاند.
آرامگاه باربد، موسیقیدان افسانهای ایران روی تپهای در جنوب شهر جهرم و در مجاورت آتشکده ساسانی قرار دارد.
منبع: سایت تاریخ پارسی و ویکی پدیا
باربد بهطور تاریخی با اختراعات مختلف در موسیقی ایرانی شناخته میشود. با اینحال، برخی از این انتسابها به دلیل گذشت چندین سده از مرگ او، مورد تردیدند. گرچه از باربد یک شعر باقی مانده و عناوین برخی از آثارش نیز مشخص است، هیچیک از سرودههای او موجود نیست. هیچیک از منابع تا زمان خالد بن فیاض دربارهٔ باربد بحث نمیکند که این نشاندهنده حفط شهرت او از طریق سنت شفاهی است. آثار او حداقل تا قرن دهم باقی ماند و به عنوان «الگویی از دستاوردهای هنری» توصیف شد. باربد همچنان در ایران، افغانستان و تاجیکستان یک چهره شناختهشده است.در مورد زادگاه باربد، روایتهای تاریخی متناقضی وجود دارد. منابع کهنتر شهر مرو در شمال شرقی خراسان را زادگاه او میدانند، درحالی که منابع جدیدتر جهرم، شهری در جنوب شیراز در پارس، را زادگاه وی معرفی میکنند. تفضلی چنین فرض میکند که نویسندگانی که جهرم را ضبط کردهاند به بیتی از شاهنامه فردوسی اشاره میکنند که میگوید باربد پس از کشته شدن خسرو از جهرم به تیسفون سفر کرد. مهرداد کیا، تاریخنگار امروزی، مرو را زادگاه او میداند.
داستانهایی به باربد نسبت دادهاند که اغلب مبالغهآمیز به نظر میرسند. از جمله داستان تدبیر و تمهید باربد برای دیدار با خسروپرویز که در شاهنامه فردوسی نقل شده است.
در آن زمان تعداد زیادی از خنیاگران تنها قادر به هنرنمایی برای مردم عادی بودند و فقط دستهای آنها میتوانستند به دربار شاه راه پیدا کنند. ظاهرا باربد بر اثر حسادت «سرکس» که رییس موسیقیدانان دربار بود ، نمیتوانسته به حضور خسرو پرویز برود باربد از آن دسته افراد بود که با استفاده از هوش و استعدادش، توانست نظر «مردویه» باغبان اختصاصی شاه را جلب کند تا در بالای درختی که سمت تختگاه شهریار قرار داشت، با هنرنمایی خود مورد توجه خسرو پرویز قرار بگیرد.
باربد به هنرمند مورد علاقه خسرو پرویز تبدیل شد. این میزان محبوبیت تا حدی بود که بسیاری از افراد باربد را میانجی می کردند تا شاه آنان را ببخشد و حتی برای اعلام ناگوار به خسرو پرویز از او کمک میگرفتند. برای مثال میتوان به داستان مرگ شبدیز، اسب مورد علاقه خسرو پرویز اشاره کرد که کسی جرعت رساندن خبر مرگ آن را به خسرو پرویز نداشت و باربد با خواندن شعری آهنگین(یا نواختن آهنگی غمانگیز) خبر مرگ شبدیز را به خسرو پرویز میرساند.
داستان شبدیز آنچنان معروف شد که خالد الفیاض شاعر عرب، در وصف این اتفاق شعری سروده است.
داستان دیگری که میتوان به آن، اشاره کرد موضوع زندانی شدن خسرو پرویز توسط پسرش شیرویه است. وقتی باربد حال او را در زندان مشاهده کرد بسیار غمگین شد و پس از آن ساز خود را سوزاند و چهار انگشت دست چپ خود را برید تا دیگر نتواند پردههای ساز را در دست بگیرد.
درباره مرگ باربد اینچنین آمده است که سرکش (خواننده و موسیقیدان نامدار دربار خسرو پرویز) او را مسموم کرد در برخی از مکتوبات عامل مرگ او را یوشت یا روشک نیز دانستهاند.
آرامگاه باربد، موسیقیدان افسانهای ایران روی تپهای در جنوب شهر جهرم و در مجاورت آتشکده ساسانی قرار دارد.
منبع: سایت تاریخ پارسی و ویکی پدیا
باربد
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com