⚛ تاپیک جامع اشعار کودکانه ⚛

Saghár✿ · 28/3/23

ای بچه ها بخندید زمستونم بهاره
از اسمون جای برف بارون گل میباره
یه رو زتو بهمن ماه خنده نشست رو لبها
چونکه اومد دوباره امام و رهبر ما
میون کوچه هامون گلدون و گل گذاشتیم
پر میزدیم ز شاادی درد و غمی نداشتیم
بیاین همه با هم بخونیم سرود آن شهیدان
تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست.

Saghár✿ · 28/3/23

اتل متل حسنی تو خواب راه می رفت
داشت دوباره به خونه ماه می رفت
پیاده بود او ؟ نه بابا سواره
سوار چی ؟ قایق ابر پاره
تند و سریع به خونه ماه رسید
ستاره شد صورت ماه رو بـ*ـو*سید
حسنی حالا تو باغ آسمونه
دلش می خواد کنار ماه بمونه

P.E.G.A.H · 28/3/23

دلم برای کودکی
برای بغض رودکی
جاری شدن روی صدا
بادکنک‌های بی هوا
خنده‌های بی غل و غش
اون نگاهِ پر از درفش
برای کاغذ و قلم
خاله بازی به وقت غم
تکیه به زانوی پدر
نازِ چشایِ اون مادر
تنگ شده خیلی تنگ شده
گذشته زیر و زبر شده !
• پگاه •

Saghár✿ · 28/3/23

هوای این شهر ما همیشه آلوده است
به جای ابر سپید در دل آن دوده است
چشمه جوشان آن رفته به دیدار خواب
پر شده هر گوشه از بوی بد فاضلاب
کاش هوا روز و شب سالم و پاکیزه بود
قلب و نفس هایمان خالی از انبوه دود

Saghár✿ · 28/3/23

یه روز یه گنجشک سیاه اومد رو بوم خونه ام
اول نشست رو پنجره بعدش نشست رو شونه ام
گفتم گنجشک کجا بودی؟ که انقدر سیاه شدی؟
تو رنگ مشکی اُفتادی یا که تو قیر سیاه شدی
به من نگاهی کرد و بعد به آسمون اشاره کرد
به دود زشت ماشینا به دور دورا اشاره کرد
کاشکی که آسمونمون تمیز باشه، آبی باشه
کاشکی شبهای شهرمون همیشه مهتابی باشه

Saghár✿ · 28/3/23

پاییز چه رنگا رنگه
با میوه هاش قشنگه
صدای باد و بارون شر شر شاد ناودون
خش خش زیبای برگ بارش نقل تگرگ
وای چه دیدن داره
میوه ها چیدن داره
پاییز که آغاز میشه مدرسه ها بازمیشه

Saghár✿ · 28/3/23

من راست میگم همیشه
دروغ سرم نمیشه
با ادب و احترام
میشنوم حرف بابام
هرچی میگه مامانم ‍
من طالب همانم
نمیزنم حرف بد
تا کس بدش نیاید
با همه مهربانم
شیرین و خوش زبانم

Saghár✿ · 28/3/23

با خنده صبح یک غنچه وا شد
پروانه آمد مهمان ما شد
من شاد و خندان بیرون دویدم
از نانوایی نانی خریدم
یک نان تازه
خوش طمع و خوش بو
پروانه پرسید
صبحانه ام کو

Saghár✿ · 28/3/23

سلام سلام بچه ها
چطوره حال شما
باشید همیشه خندان
چون گل های گلستان
سلام به روی ماهتون
به گرمی نگاهتون
به قلب پاک و صافتون
به موهای سیاهتون

Saghár✿ · 28/3/23

مثل دريا پاک و زيبا مي شود با نگاه مهربان و آبيش
غصه ها را از دلم پر مي دهد چشمان روشن و مهتابيش
حرفهايش دلنشين و ساده اند خنده را روي لـ*ـبم جان مي دهند
مهرباني مثل ابر نو بهار دستهايش بوي باران مي دهند
با تو اي جان تا بهشت آسمان پر کشيد دل به ديدار خدا
با تو شادم مهربانم مادرم بر سر سجاده ي سبز دعا

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

شاعر انجمن رمان ۹۸

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

سرپرست بخش عمومی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین