- عضویت
- 10/10/20
- ارسال ها
- 1,202
- امتیاز واکنش
- 12,617
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- نیمهی تاریک وجودم...!
- زمان حضور
- 53 روز 19 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
نگاهی به دوروبر انداختم. اتاق خیلی بزرگ بود و پنجرههای سرتاسری اطراف توسط پردههای ضخیم پوشونده شده بودن. تابوت شخصی بابا گوشهی اتاق بود و درش باز بود؛ اما اثری از خودش نبود.
متعجب به اتاق تاریکش نگاه میکردم که یهو صدایی از داخل...
متعجب به اتاق تاریکش نگاه میکردم که یهو صدایی از داخل...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان اصیل و خونخوار (جلد دوم) | کیمیا وارثی کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: