خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,449
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 36 دقیقه
نویسنده این موضوع

در اواسط قرن نوزدهم، کشاورزان دهکده‌ای دورافتاده در آمریکا، به این باور رسیده بودند که مردگان به‌صورت خون‌آشام از گورها برخاسته‌اند و به ‌دنبال شکار زندگان هستند.

D6-IraniCard
به گزارش مجله اسمیتسونیان، کودکانی که مشغول بازی در حوالی یک معدن شن ‌و ماسه در دامنه‌ تپه بودند، اولین گورها را پیدا کردند. یکی از آن‌ها سراسیمه به خانه دوید و والدینش را خبر کرد. مادر یکی از بچه‌ها خودش را به محل رساند؛ ولی تا وقتی یکی از پسرها جمجمه‌ای به او نشان نداد، ماجرا را باور نکرد. چون این ماجرا در دهه‌ ۱۹۹۰ و در شهر گریسولد ایالت کنتیکت آمریکا اتفاق می‌افتاد، پلیس در ابتدا فکر می‌کرد اجسادی که پیدا شدند ممکن است کار قاتل زنجیره‌ای به نام مایکل راس باشند؛ کسی که طی سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ دست به ۸ فقره قتل زده و جنازه‌ها را در همین حوالی دفن کرده بود. به همین دلیل مأموران پلیس در این محل نوار صحنه جرم نصب کردند.

ولی خیلی زود معلوم شد که استخوان‌های پوسیده‌ و قهوه‌ای‌رنگ کشف‌شده، دست کم بیش از یک‌صد سال قدمت دارند. نیک بلانتونی، باستان‌شناسی از دانشگاه ایالتی کنتیکت، خیلی زود تشخیص داد اجسادی که در اینجا پیدا شدند متعلق به گورستانی بازمانده از دوران استعمار هستند. در حقیقت نیوانگلند مملو از این گورهای خانوادگی بدون علامت است و این ۲۹ گوری که به‌تازگی پیدا شده بودند نیز مشخصه‌ی گورهای قرن هجدهم و نوزدهم را داشتند.


«عجیب ولی واقعی؛ ماجرای تعقیب و شکار خون‌آشام‌ها در نیوانگلند»

 
  • تشکر
Reactions: SelmA و YeGaNeH

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,449
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
مردگان که بسیاری از آنان کودک بودند، در تابوت‌های چوبی ساده، بدون جواهرات و زیورآلات و حتی در مواردی بدون لباس دفن شده بودند. دستان اجساد در کنار پهلو یا صلیب‌وار روی سـ*ـینه گذاشته شده بود؛ البته به جز گور شماره ۴ که بلانتونی حتی قبل از شروع حفاری‌ در محل به آن علاقه پیدا کرده بود. این گور تنها یکی از دو گور سنگی بود که تا حدی از روبروی معدن دیده می‌شد. بلانتونی و همکارانش پس از کنار زدن خاک با بیل‌ تـ*ـخت و بعدا قلم‌مو و چوب بامبو، به بالای دخمه‌ای سنگی رسیدند. وقتی بلانتونی اولین تخته‌سنگ بزرگ را برداشت، بقایای تابوتی قرمزرنگ و یک جفت استخوان پا نمایان شد.

بقایای اسکلت جان باربر در موزه ملی پزشکی و سلامت آمریکا در واشنگتن دی‌سیبقایای اسکلت جان باربر در موزه ملی پزشکی و سلامت آمریکا در واشینگتن دی‌سی

پاها در وضعیت عادی قرار داشتند؛ ولی وقتی تخته‌سنگ بعدی کنار زده شد، بلانتونی با حیرت دید که سایر اسکلت‌ها کاملا به‌هم‌ریخته هستند. سر برخی اسکلت‌ها بُریده شده و جمجمه و ران برخی روی دنده‌ها و مهره‌ها گذاشته شده بود. بلانتونی استخوان‌هایی را می‌دید که برخی به‌صورت پرچم دزدان دریایی و به حالت ضربدری گذاشته بودند.

D8-Mobile140
تجزیه‌وتحلیل‌های بعدی نشان داد که قطع سر و سایر آسیب‌های واردشده به اجساد، از جمله شکستگی‌های دنده و ستون ‌فقرات تقریبا پنج سال پس از مرگ اتفاق افتاده و به نظر می‌رسید کسی تابوت‌ها را شکسته است. سایر اسکلت‌های موجود در دامنه تپه برای دفن مجدد یکجا گذاشته شده بودند؛ ولی دیگر به شکل پرچم دزدان دریایی نبودند. به جز اسکلت مرد تقریبا پنجاه ساله‌ای که از روی حروف اول نامش که روی تابوت قرمزرنگش کنده‌ شده بود، تصور می‌شود جان باربر بوده باشد. ظاهرا این مرد کشاورزی بوده که در حوالی ۱۸۳۰ جان سپرده است.


«عجیب ولی واقعی؛ ماجرای تعقیب و شکار خون‌آشام‌ها در نیوانگلند»

 
  • تشکر
Reactions: SelmA و YeGaNeH

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,449
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
اسناد موجود از وقایع تعقیب و شکار خون‌آشام‌های نیوانگلند کم نیستند
استخوان‌ها برای بررسی‌های بیشتر به موزه ملی پزشکی و سلامت در واشنگتن دی‌سی برده شدند. در همین بلانتونی شروع به شبکه‌سازی کرد. او باستان‌شناسان و مورخانی از سرتاسر آمریکا را به محل کشف اسکلت‌ها دعوت کرد. در همان ابتدای تحقیقات، به دلیل نبود اشیای قیمتی احتمال خرابکاری و سرقت از گورستان بسیار بعید به نظر می‌رسید. سرانجام یکی از همکاران پرسید: «آیا تا به حال کسی چیزی از خون‌آشام‌های جووِت‌سیتی شنیده است؟»

کوین نیک بنر
مردم جووِت‌سیتی (دهکده‌ مجاور) در سال ۱۸۵۴ دست به چندین نبش قبرهای مشکوک به خون‌آشام‌ها زده بودند. چندین گزارش‌ از روزنامه‌های آن دوران باقی مانده است؛ ولی آیا دلیل نبش قبرهای گریسولد همین بود؟ بلانتونی طی تحقیقات خود که ظاهرا قرار بود مدت مدیدی به طول بیانجامند، با مایکل بل، فولکلوریستی (متخصص فرهنگ عامه) از رودآیلند تماس گرفت. بل سال‌ها در مورد نبش قبر خون‌آشامی در نیوانگلند مطالعه کرده بود. ماجرای گریسولد تقریبا هم‌زمان با سایر حوادثی که بل در موردشان تحقیق می‌کرد رخ داده بود و موقعیت هم مناسب بود؛ گریسولد، دهکده‌ای زراعی همجوار نواحی جنوبی ایالت رودآیلند و جایی که بل قبلا سوابق نبش ‌قبرهای آن را کاملا مورد مطالعه قرار داده بود.

نقاشی مربوط به سال ۱۸۹۳، گروهی از مردم در دهکده‌ای در رومانی مشغول نابود کردن جسد مشکوک به خون‌آشامنقاشی مربوط به سال ۱۸۹۳، گروهی از مردم در دهکده‌ای در رومانی مشغول نابود کردن جسد مشکوک به خون‌آشام

با آنچه بل از وقایع نبش‌ قبر در رودآیلند تعریف کرد، دلیل شکستگی‌ دنده‌های اجساد کشف‌‍شده در گریسولد مشخص شد. در واقع کسانی که به جان باربر تهمت خون‌آشامی زده بودند، استخوان‌های قفسه‌ سـ*ـینه او را زیر و رو کرده و امیدوار بودند که بتوانند قلب او را پیدا کنند و آتش بزنند. بل در جریان تحقیقات خود حدود ۸۰ مورد نبش‌ قبر خون‌آشامی را تا اواخر قرن هجدهم و تا مینه‌سوتا در غرب آمریکا ردگیری کرده بود. ولی عمده‌ی این نبش‌ قبرها در قرن نوزدهم و نواحی جنگلی نیوانگلند متمرکز بود. در اواخر قرن هفدهم در همین حوالی، محاکمات جادوگری سیلم به وقوع پیوسته بود. در جریان این محاکمات از صدها نفر به جرم جادوگری بازجویی شد و دست کم ۱۹ نفر به دار آویخته شدند.


«عجیب ولی واقعی؛ ماجرای تعقیب و شکار خون‌آشام‌ها در نیوانگلند»

 
  • تشکر
Reactions: SelmA و YeGaNeH

ZaHRa

سرپرست بخش جهانی دیگر
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
ویراستار انجمن
  
عضویت
12/5/21
ارسال ها
1,726
امتیاز واکنش
20,449
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
83 روز 36 دقیقه
نویسنده این موضوع
ازآنجاکه از وقایع تعقیب و شکار خون‌آشام‌های نیوانگلند زمان زیادی نمی‌گشت، اسناد و مدارک تاریخی در مورد آن کم نبود. روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که عقیده‌ای به این جریان نداشتند، در جراید آن زمان از خرافات وحشتناک مردم نوشته بودند. یکی از وزرایی که به آنجا سفر کرده بود، در خاطرات روز ۳ سپتامبر ۱۸۱۰ خود ماجرای یک نبش‌ قبر را توصیف کرده است. حتی هِنری دیوید ثورو (فیلسوف و نویسنده) در خاطرات روز ۲۹ سپتامبر ۱۸۵۹ خود از یک نبش‌ قبر نام‌ برده است.

امروز محققان به‌دنبال یافتن توضیحی برای وحشت از خون‌آشام‌ها هستند؛ ولی یک عنصر کلیدی در تمام این ماجرا حضور دارد: این هیستری‌های جمعی تقریبا همیشه در دوره‌های شیوع گسترده سل به وقوع پیوسته‌اند. در واقع آزمایش‌های محققان روی بقایای استخوانی جان باربر هم نشان داد که او به سل یا بیماری ریوی بسیار شبیه به آن مبتلا بوده است.

مردم روستا امیدوار بودند قلب مرده را پیدا کنند و آتش بزنند
به‌طور معمول وقتی اعضای خانواده‌ای روستایی به این بیماری مهلک مبتلا می‌شدند و حتی اگر بیماری آنان تشخیص داده می‌شد، باز هم بازماندگان اولین قربانیان را به خون‌آشامی متهم می‌کردند و ادعا داشتند که مردگان از گور شیره‌ جانشان را می‌مَکند. به همین ترتیب، در ادامه برای جلوگیری از برخاستن خون‌آشام‌ها از گور، نبش‌ قبر انجام می‌گرفت. نبش‌ قبر در هر منطقه‌ای متفاوت بود. ولی در بسیاری موارد تنها اعضای خانواده و همسایگان در آن شرکت داشتند. در برخی موارد بزرگان دهکده یا پزشکان رأی به انجام نبش‌ قبر می‌دادند و کشیشان برای دعا و تبرک در مراسم حاضر می‌شدند. در برخی نواحی مانند مین و پلیموث در ماساچوست، در هنگام نبش قبر تنها جسد را رو به ‌صورت بر‌می‌گرداندند و به همان حال رها می‌کردند.

بنر
در کنِتیکت، رودآیلند و ورمونت اغلب قلب مُرده را بیرون می‌آوردند و آتش می‌زدند و در مواردی هم دود آن را به خاطر خاصیت درمانی استنشاق می‌کردند. در اروپا هم نحوه‌ی نبش‌ قبر مظنون به خون‌آشامی در نواحی مختلف متفاوت بود. در برخی نواحی اجساد خون‌آشام‌ها را سر می‌بریدند و در برخی موارد هم پس از سر بریدن، پاهای مرده را با میخ چوبی به هم می‌دوختند. در مواردی از میخ آهنی برای میخکوب کردن اجساد به زمین استفاده می‌شد. در برخی نواحی هم گذاشتن سیر یا سنگ در دهان مردگان مرسوم بود.

نقاشی «گرگ و میش تابستانی، تجدید خاطره با منظره‌ای از نیوانگلند» اثر توماس کولنقاشی «گرگ و میش تابستانی، تجدید خاطره با منظره‌ای از نیوانگلند» اثر توماس کول

غالبا مراسم‌ نبش‌ قبر پنهانی و در تاریکی شب انجام می‌گرفت؛ ولی در برخی نواحی به‌خصوص ورمونت، این مراسم‌ کاملا علنی بود و حتی به جشن شباهت پیدا می‌کرد. گزارش‌هایی از آتش زدن قلب یک خون‌آشام در وودستاک، ورمونت در سال ۱۸۳۰ در دست است. در ماجرایی که در سال ۱۷۹۳ به وقوع پیوست، صدها نفر برای شرکت در مراسم سوزاندن قلب دور یک کوره‌ آهنگری جمع شده بودند.
منبع: zomit


«عجیب ولی واقعی؛ ماجرای تعقیب و شکار خون‌آشام‌ها در نیوانگلند»

 
  • تشکر
Reactions: SelmA و YeGaNeH
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا