- عضویت
- 31/3/22
- ارسال ها
- 1,106
- امتیاز واکنش
- 5,459
- امتیاز
- 283
- محل سکونت
- کنج اتاق:)
- زمان حضور
- 25 روز 12 ساعت 12 دقیقه
نویسنده این موضوع
- یک روزایی واسه داشتنت نشستم
خیال بافتم و هی دلتنگی رو وسط بغضام قورت دادم و یادم میرفت ك حواست پرتِ بودنم نیست!
یک شبایی بین تموم خوبمهایی که واست تایپ میکردم .
تو قلبم کُشتمت که یادم بره دستات سهمِ دستام نیست ؛
ولی چشمات یادم میومد که تموم نفسام
بندِ برق سیاهیشون بود .
یه روزایی برای داشتنت سر دنیا دادم زدم
و رو تمومِ قسمت و...
خیال بافتم و هی دلتنگی رو وسط بغضام قورت دادم و یادم میرفت ك حواست پرتِ بودنم نیست!
یک شبایی بین تموم خوبمهایی که واست تایپ میکردم .
تو قلبم کُشتمت که یادم بره دستات سهمِ دستام نیست ؛
ولی چشمات یادم میومد که تموم نفسام
بندِ برق سیاهیشون بود .
یه روزایی برای داشتنت سر دنیا دادم زدم
و رو تمومِ قسمت و...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
دل نوشته حرفِ دل | Tabassoum کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش توسط مدیر: