خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام تنهای بی شریک.

نام دلنوشته: وصیت

نویسنده: Z.Ahdary

ژانر: عاشقانه. غمگین

خلاصه:
مرا بخششی کنید همراهان زندگی...

مرگ رفتنی است که آن را با دلِ جان میپذیرم

بنویسید و کتبی کنید وصیت نامه را که دگر منی نیست بینتان تا این باشد یادگاری برایتان...

رفتنی که دگر هرچه بود و نبود را خاطره کرده است برایتان.


دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 7 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
رفتنی بی صدا در اوج غریبی
رفتنی بی همدم
خود شده ام همراه پی مرگم
رفتنی که دگر هرچه بود و نبود را خاطره کرده است برایتان
رفتنی از نبود جای خالی ام و اموالم شده است خاطره برایتان
مرگ رفتنی است که آن را با دلِ جان میپذیرم
پذیرفتنی که زیرا در آن نه دعوایی است بر سر مادیات و املاک، نه دگر هیچ...
پذیرفتنی که در آن هیچکس از کسان عالم برای حرص بیشتر نمی زنند...نمی شکنند...دلی را...و غروری را...


دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، Tabassoum و 7 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
آری مرگی شیرین تر از عسل و مرگی راحت از راه رفت
بعد از من دگر کسی اشک گریبان نکند...
ساز بزنید...
طبل بزنید برای من...
دگر از آن بعد من نگذارید مادرم بر سر قبرم بیاید ...
دگر بعد از من سرم را شانه نزنید،تا بدانند دست نوازش آدمی همچون پریان بر سر گریبانم بود...
دگر بعد از من سیاه پوشان قانونی ممنوع شود...
دگر بر سر قبر من لباسان رنگین بپوشید و حجله شادی بر پاکنید...
وصیتی از من به دگران که بعد از من شادی و حجله گیری شود حرف سندی از وصیت من...
وصیت...


دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، Tabassoum و 6 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
وصیت نامه میکنم که ای مردمان که مرا بر دوش خود میبرید تا خانه ام،دستانم را بیرون از تابوت ام بگذارید
تا بدانند که دگر من از این دنیای متظاهر و مردمان حیله گرش چیزی نبرده ام...
خاطره گشت تمام بودنم با بودنتان...
وصیت میکنم تا که دگر مادرم مرا بخششی نکرده در تابوت نگذارید مرا...
مادر این است حرفی است از فرزندی که نشد فرزند خلفی برای تو به فرشته پاک خدایی...
بخششی کن ای مادری که پای بزرگ کردنم سوختی و دم نزدی...
گشنه ماندی تا مرا سیر کنی...
مرا ببخش که به خاطر من زجر کشیدی...
کنون حرفی است از من به جهانی که دگر روزی مرا سنگ


دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، Tabassoum و 6 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
میزدند،بدانید و ببینید که دگر منی نیست بشود مسخره دست عامتان...
هعی...
کنون میگویم ای کسان که بر سر قبرم گل میگذارید اگر کسی سراغی از من گرفت بگویید خوب بود و رفت...
اگر گرفتند سراغی زِ من نگذارید برود به او بگویید،روزی دگر کسی بود منتظرت...
بگویید چشمی بود برای دیدنت ،پر میزد...
روز دفنم گل بریزید و حجله کنید و دف بزنید برای...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
دف بزنید به تن بپوشانید لباسی دامادی که روزی قرار بود
لباس وصال من با نوعروسم شود به تن کرده ام...
دف بزنید و بگویید به دگران و دوستان که حجله بگیرند و زنند کارت حجله را...
مادرم ختم برای من نگیر،کارت بگیر شکل همان ها که میخواست خبر وُصل وِصالم را دهد...
از همان ها که قرار بود و نشد...
قبل به مرگم از خدا قول گرفتم که نشد،حجله...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
ای بدانید که دنیای که آن را به طمع بیشتر آزاد نمیکنید روزی سند کلید برزخ است...
ای مردمان...
ای اهل حجله ام من همانم که دگر روزی برای داشتنش پی پول و مادیات میگشتم و حال که دگر روز به روز مرگ نزدیک شوم رفت و نماند...
نصیحت وصیت میکنم که عاشق نشوید که ما از این خیری ندیدیم...
دگر آن بعد من قلبم را اهدا کنید که بزند و بتپد که همه...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
دگرین بعد از من مهمان حجله ام شود رفتگر،که دگر مثال من چو مدرکی لیسانسه بود از زور اینکه تواند بگیرد خرج عروسی اش برای خود در شان خور دلداه اش زده است دست به رفتگری و من زده ام دست به هر شغلی که توانم تو را نوعروسم کنم و آخر نماندی و رفتی...
دگرین حجله ام مهمان خاصش را بیاورید...
دگرین مهمان خاص حجله ام مادرانی اند که روز روزگاری،گذری...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
بعد من مهمان حجله ام استادان مدارس باشند که گذشتند از حقوق خود که بیاموزیم بهری از دانشی را که نمانیم از خانه این دوست جدا،گذشتند و گذاشتند سوادی برایمان که دگر بیاموزیم گرفتن حق از باطل را ولی حقم را در زندگی نوش کرده اند آنان که حرف از علم بهتر از ثروت است میزداند و حال گویند ثروتی با قدرتی همراه...
مردمان...
عالمان...
و عاشقان...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر

Z.Ahdary

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
29/6/21
ارسال ها
313
امتیاز واکنش
11,026
امتیاز
303
سن
18
محل سکونت
قبرستون÷€
زمان حضور
35 روز 18 ساعت 31 دقیقه
نویسنده این موضوع
مادرم...
مادرم ای فرشته خدایی ام کل بکش و کل بکش برای من که گشته ام تازه عروس خانه ات...
مادرم اشک نریز برای من،حجله بگیر و دف بزن برای من...
دف بزنید ساز بزنید با طبل و آواز بزنید بر سر این مزار من...
گم گشته ام برایتان پیدایم کنید از کوچه های دلتنگی اتان...
دل به تنگی کرده اید برای من،پیدا کنید از مزار من...
خواستید بگیرید...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



دل نوشته وصیت | Z. Ahdary کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: SelmA، FaTeMeH QaSeMi، فاطمـ♡ـه و 5 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا