- عضویت
- 9/2/22
- ارسال ها
- 89
- امتیاز واکنش
- 812
- امتیاز
- 153
- زمان حضور
- 1 روز 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
قسیالقلبِ محبوبم؛
موسماش را یاد ندارم،
ولی...
به نیکی واقفام،
آن لمحه...
به هنگامی که
کنامِ گریختن زِ دل را بنا کردی
جانم دیگر نمیتپید!
وهلهای که سازِ گذر مینواختی را
خوب به خاطر میآورم.
نیز دمی که تو...
بیپروا و بیاعتنا به جویبار سرشکم،
همان لادگرِ قسیالقلب ماندی!
و بهجز، بایستی به نسیان دچار گردم
که عاماش را زِ یاد برم!
موسماش را یاد ندارم،
ولی...
به نیکی واقفام،
آن لمحه...
به هنگامی که
کنامِ گریختن زِ دل را بنا کردی
جانم دیگر نمیتپید!
وهلهای که سازِ گذر مینواختی را
خوب به خاطر میآورم.
نیز دمی که تو...
بیپروا و بیاعتنا به جویبار سرشکم،
همان لادگرِ قسیالقلب ماندی!
و بهجز، بایستی به نسیان دچار گردم
که عاماش را زِ یاد برم!
دل نوشته نامههایی به قسیالقلب عزیزم | خاتون کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com