خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

نظرتون راجب رمان سیاه و سفید؟

  • رمان قشنگیه میخونم و دنبال میکنم:))

  • رمان خوبیه میخونم و سعی میکنم دنبال کنم:)

  • خوب نیست نمیخونم:/


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت نهم رمان سیاه و سفید

دخترک گفت:
- دِلی ، منم غزال.
همینطوری بیصدا بهش خیره بودم که صدای مردی اومد.
مرد گفت:
- دخترم؟
به اون مرد نگاه کردم، یه پیرمرد با یه عصای دراز بیریخت ولی توی چشمای اون پیری یه عظمت خاصی بود.
مرد گفت:
- دلارا؟ دخترم؟
دستشو گرفت سمتم که دستشو ببوسم. این مرتیکه کیه که برای من ادعای بزرگی داره؟ با اخم و پرویی و...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 23 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت دهم رمان سیاه و سفید​

پیرمرد گفت:
- میخوام بگم هنوز هم از حرفی که زدم منصرف نشدم، میخوام بفرستمت کانادا تا دوره ی درمانیتو شروع کنی!
پوزخند صدا داری زدم و باز هم سرمو کردم تو گوشیم و به عماد گفتم:
- میخوان بفرستنم کانادا تا درمان بشم. هه... .
عماد گفت:
- میخوای چیکار کنی؟
گفتم:
- مخالفت می‌کنم دیگه.
با صدای بابا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • خنده
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 21 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت یازدهم رمان سیاه و سفید​

از اون خونه ی مسخره زدم بیرون که ایندفعه میلاد بدو بدو اومد و کلاه سیوشرتمو کشید.
میلاد گفت:
- الهی قربون اون صدات بشه داداشت. بمیرم برات ابجی کوچولو.
هولش دادم و گفتم:
- لازم نکرده. شما برین پیش همون پیر خرفت که حرف مردم براش خیلی مهمه. هه... .
میلاد با بغض گفت:
- الهی من فدات بشم ابجی...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • خنده
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 21 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت دوازدهم رمان سیاه و سفید​
گوشیو زدم رو بلندگو و گفتم:
- هوی عماد زنده‌ای؟
عماد خندید و گفت:
- میشه انقدر منو نخندونی؟
گفتم:
- مگه من دلقکم بچه پرو؟
دوباره خندید.
مینا گفت:
- علیکه سلام!
صدای خنده ی عماد قطع شد و زود گفت:
- سلام مینا خانم خوب هستین؟ خانواده خوبن؟
مینا گفت:
- مرسی خوبم خانواده هم سلام دارن، شما خوب...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 20 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت سیزدهم رمان سیاه و سفید​

عماد در جواب گفت:
- چی‌شد؟
- وقتی بیدار شدم سرم خیلی درد می‌کرد و چشمام سیاهی میرفت، همینطور سرگیجه شدید هم داشتم.
عماد با کمی اخم گفت:
- یه روز کامل غذا نخوردی میری میخوابی، کارت خیلی اشتباه بود ممکن بود خودت رو به کشتن بدی دختر حواست باید به خودت باشه میلاد که همیشه نیست بیاد به دادت...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 19 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت چهاردهم رمان سیاه و سفید
نوشتم:
- داداش چرا قرمز میشی نکنه... .
فرستادم و بعدم یه ایموجی مشکوک براش فرستادم که به سرفه افتاد، مینا که کنار من نشسته بود زود یه لیوان دوغ ریخت
و داد دستش و گفت:
- بفرمایید.
میلاد که کنار عماد نشسته بود چند ضربه ی اروم زد پشت عماد و گفت:
- چی شد داداش؟ خوبی؟
عماد جواب داد:
- مرسی،...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 18 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت پانزدهم رمان سیاه و سفید

میلاد با یه لحن خاصی گفت:
- ههه بامزه اینا همش ماهیچه هستش، بدنم خیلی هم رو فرمه!
ابروهام و دادم بالا و گفتم:
- نه بابا؟ حاجی اعتماد به سقف و باش! هرکی ببینتت سکته ناقص میزنه تو کجای کاری؟
میلاد گفت:
- او، خانم خبر نداره دخترا چقدر برام دست و پا...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 17 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت شانزدهم رمان سیاه و سفید

میلاد حرکت کرد، از شهر خارج شدیم.
رسیدیم جلوی یه باغ با درخت و میوه‌های فراوان.
تند گفتم:
- میلی من میخوام پیاده برم.
مینا با ترس گفت:
- دلارا، هوا تاریکه. خیلی خطرناکه دختر!
مغرورانه گفتم:
- هیچیم نمیشه نترس!
میلاد یه ابروشو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Nazgol.H و 18 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هفدهم رمان سیاه و سفید

خندیدمو گفتم **بریم؟**
هردو راه افتادیم و منم اهنگ عربیه رو پلی کردم
سارا سوالی گفت:
- تو چرا تنها داری میری؟
با خنده گفتم:
- با داداشم میلاد شرطبندی کردیم، گفتم اگه سالم اومدم پیشتون باید برام یه پورشه بگیری، اونم گفت اگه باختی باید
دستمو...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • قهقهه
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Elaheh_A و 17 نفر دیگر

YaSnA_NHT๛

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
سرپرست بخش
میکسر انجمن
  
  
عضویت
21/2/22
ارسال ها
2,782
امتیاز واکنش
13,960
امتیاز
373
محل سکونت
کنار موتورم!
زمان حضور
135 روز 7 ساعت 1 دقیقه
نویسنده این موضوع
پارت هجدهم رمان سیاه و سفید
خندید و دستشو روی لپش گذاشت و ماساژ داد:
- خواهر من، گفتم هیفده سالمه نگفتم سه سالمه که!
همه خندیدن که گفتم:
- من دلارا کیانفر هستم ابجی کوچیک مینا و میلاد.
یه نفری قد بلند توی تاریکی تکیه داده بود به درخت و داشت به ما نگاه می‌کرد.
از جام بلند...

برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.



V.I.P رمان سیاه و سفید | YaSnA_NHT๛ کاربر انجمن رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تعجب
Reactions: Sajede Khatami، Mobina.85، Elaheh_A و 17 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا