- عضویت
- 1/8/21
- ارسال ها
- 4,188
- امتیاز واکنش
- 38,170
- امتیاز
- 443
- سن
- 16
- محل سکونت
- قصر نوتلا
- زمان حضور
- 101 روز 10 ساعت 48 دقیقه
نویسنده این موضوع
مورد استفاده:
در مورد پوشش اشتباهات بیضرر افراد به كار میرود.
روزی روزگاری، مرد بازرگانی وارد شهر مشهد شد. او از شهر خود پارچه آورده بود و با تجار مشهدی دادوستد پرسودی انجام داد و پول خوبی به جیب زد. بعد از چند روز خواست از شهر مشهد خارج شود و به خانه خود بازگردد در راه یك خربزه مشهدی هم خرید كه به عنوان تحفه به خانه ببرد.
بازرگان از شهر كه خارج شد، باید از بیابانی میگذشت تا وارد شهر بعدی شود، او در مسیر گرسنه شد و توشه راهش را هم خورده بود فقط همین خربزه ماند كه خیلی مرد را وسوسه میكرد. مرد با خود گفت: یك قاچ از خربزه میخورم و مثل یك خان ثروتمند بقیه را میگذارم در راه تا دیگران بخورند. ولی تا كمی از خربزهی شیرین را خورد با خود گفت: خربزه را میخورم. پوست و بقیهاش را در راه میگذارم تا هركس از این مسیر گذشت بگوید: خان ثروتمندی از این مسیر میگذشته با غلامش یك خربزه خوردند و وقتی عطششان برطرف شده از اینجا رفتهاند.
در مورد پوشش اشتباهات بیضرر افراد به كار میرود.
روزی روزگاری، مرد بازرگانی وارد شهر مشهد شد. او از شهر خود پارچه آورده بود و با تجار مشهدی دادوستد پرسودی انجام داد و پول خوبی به جیب زد. بعد از چند روز خواست از شهر مشهد خارج شود و به خانه خود بازگردد در راه یك خربزه مشهدی هم خرید كه به عنوان تحفه به خانه ببرد.
بازرگان از شهر كه خارج شد، باید از بیابانی میگذشت تا وارد شهر بعدی شود، او در مسیر گرسنه شد و توشه راهش را هم خورده بود فقط همین خربزه ماند كه خیلی مرد را وسوسه میكرد. مرد با خود گفت: یك قاچ از خربزه میخورم و مثل یك خان ثروتمند بقیه را میگذارم در راه تا دیگران بخورند. ولی تا كمی از خربزهی شیرین را خورد با خود گفت: خربزه را میخورم. پوست و بقیهاش را در راه میگذارم تا هركس از این مسیر گذشت بگوید: خان ثروتمندی از این مسیر میگذشته با غلامش یك خربزه خوردند و وقتی عطششان برطرف شده از اینجا رفتهاند.
نه خانی امده، نه خانی رفته
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com