مشاعره با واژه‌ی انتخابی

moh@mad · 11/5/22

حنانه سادات هاشمی گفت:
مهتاب و سرشکی به هم آمیخته بودیم

خوش رویهم آن شب من و مه ریخته بودیم

گریه

گل به لبخند و مرا گریه گرفته است گلو
چون دلم تنگ نباشد که پربازم نیست
گاهم از نای دل خویش نوایی برسان
که جز این ناله سوز تو دمسازم نیست
در گلو میشکند ناله ام از ذقت دل
قصه ها هست ولی طاقت ابرازم نیست

هجرت لطفا

Saba hosseinzadeh · 31/5/22

بازوان‌ات در آ*غو*ش‌ات

آشتی شعله می‌کشد

و هر هجرتِ نا‌گهان تو

گامی به سوی بازگشت است

شعله لطفا

moh@mad · 31/5/22

Saba hosseinzadeh گفت:
بازوان‌ات در آ*غو*ش‌ات

آشتی شعله می‌کشد

و هر هجرتِ نا‌گهان تو

گامی به سوی بازگشت است

شعله لطفا

وه که در عشق چنان می‌سوزم
که به یک شعله جهان می‌سوزم

شمع وش پیش رخ شاهد یار
دم به دم شعله زنان می‌سوزم

مهر لطفا

Alone.wolf · 21/7/22

moh@mad گفت:
وه که در عشق چنان می‌سوزم
که به یک شعله جهان می‌سوزم

شمع وش پیش رخ شاهد یار
دم به دم شعله زنان می‌سوزم

مهر لطفا

تو اگر ماه شوی من شب یلدای تو هستم
تو اگر مهر شوی من گل خورشید پرستم
تو مشو مهر مشو ماه چنین باش که هستی
و مرا نیز همین آیینه پندار که هستم

moh@mad · 21/7/22

Alone.wolf گفت:
تو اگر ماه شوی من شب یلدای تو هستم
تو اگر مهر شوی من گل خورشید پرستم
تو مشو مهر مشو ماه چنین باش که هستی
و مرا نیز همین آیینه پندار که هستم

آیینه

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن آیینه انقدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا
دوبرابر شدن غصه تنهایی نیست

غم لطفا

Alone.wolf · 22/7/22

moh@mad گفت:
آیینه

گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست
دل بکن آیینه انقدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا
دوبرابر شدن غصه تنهایی نیست

غم لطفا

فراموش کردم واژه بگم

خبرت هست؟ که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که زغم راه گذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سرسودای تو دارم غم سرنیست مرا

عسل

SAEEDEH.T · 25/7/22

تا تو لـ*ـب وا می کنی زنبورها کِل می‌کشند
هرچه می‌ریزی عسل در جام کندوها کم است

غزل

moh@mad · 2/8/22

SAEEDEH.T گفت:
تا تو لـ*ـب وا می کنی زنبورها کِل می‌کشند
هرچه می‌ریزی عسل در جام کندوها کم است

غزل

تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

با "انجمن " لطفا

Morad · 7/1/23

moh@mad گفت:
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست
محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست

با "انجمن " لطفا

بر من دل انجمن بسوزد

گر درد فراق یار گویم

واژه تضاد لطفا

b_a244 · 8/1/23

Morad گفت:
بر من دل انجمن بسوزد

گر درد فراق یار گویم

واژه تضاد لطفا

وقتی تضـاد هست تفــاهــم نمی شود
با زخم های تازه تبسم نمی شود

باید که خون گریست در این ازدحام درد
لبخند چاره ی غـم مــردم نمی شود

تبسم لطفا

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

کاربر ممتاز

همراه رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

حامی انجمن رمان ۹۸

مدیر بازنشسته رمان۹۸

کاربر ممتاز

کاربر نیمه فعال

عضو تازه وارد انجمن

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین