خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,179
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنام خدا

سلامم:flirty4b:

حرفایی ک نشد بگی و نبود کسی ک بشنوه رو بنویس تا خالی شی

#صرفا_جهت_آرامش


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: |Nikǟn|، ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄، mohammad amin-80 و 3 نفر دیگر

Meysa

میستونکِ مرمر
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
عضویت
1/8/21
ارسال ها
4,188
امتیاز واکنش
38,169
امتیاز
443
سن
16
محل سکونت
قصر نوتلا
زمان حضور
101 روز 10 ساعت 48 دقیقه
دلم برای روزی که بیخیال بودم تنگ شده
روزی که بیخیالیم واقعی بود نه یک نمایش دیگه...


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • عالی
  • تشکر
  • ناراحت
Reactions: Amerətāt، ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄، mohammad amin-80 و 3 نفر دیگر

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,179
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
میدونی یه جا شنیدم که یه نفر گفته بود خاطره های خوش هیچ وقت از یاد نمیرن.
یه نفر همین امروز ک گذشت بهم گفت میدونم هیچ جوره پاک نمیشه درد میشه عذاب میشه!

جا میزاریم !
ما تو دوستی ها ، رابـ*ـطه ها ، رفقات های صمیمی یه چیزی از وجودمون جا میزاریم .
اما یه جایی؛ حتی اگه رها کرده باشی و رفته باشی حتما خودت رو جا گذاشتی.

نمیدونم تا کجا چقدرر قراره نقطه سر خط گذاشته بشه، این دوستی ها و رفاقت ها...
اما ترس دارم از اون نقطه آخره،اون برگه آخره،اون قطره آخر جوهر خودکار...

که دیگه نشه ورق زد،که دیگه نشه نوشت و تنها چیزی بمونه که فقط بشه تو مغزت تو قلبت مرورش کنی.

اما عذاب نمیشه اون موقع تلخ ترین خاطره ها هم خندت میندازه...

#صرفا_جهت_آرامش


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • عالی
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: Mahii، Saba hosseinzadeh، ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄ و 5 نفر دیگر

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/11/21
ارسال ها
278
امتیاز واکنش
4,237
امتیاز
228
سن
15
محل سکونت
دنیا :)
زمان حضور
23 روز 7 ساعت 19 دقیقه
از همتون بدم میاد
هیچ‌کدوم درک ندارید
اگه رفتارای شما نبود اینطوری نمی‌شد
هیچوقت نتونستم اون‌چیزی که همه‌ دربارت میگنو باور کنم چون هیچ‌وقت اونطور‌ نبودی
اول خودت یه چیزایی رو یاد بگیر و بعد بخواه بقیه باهات مثل ملکه رفتار کنن
به هرکسی گفتم فقط از تو طرفداری کرد اونم بخاطر یه اسم که من اصلاً درکش نکردم
کاش یاد بگیرید طرف حق باشید نه یه اسمی که فقط بلد بگه من اینم من اینم
تو اگه اون بودی میفهمیدی باید با من چطور رفتار کنی
خوشحال شدم فک کردم رفتارت عوض شده اما ..
همه‌ش ناراحتی خودتو میبینی و بقیه برات مهم نیستن
هرطور دلت خواست باهاشون رفتار میکنی
کاش تو که انقد احترامت برات مهمه به بقیه هم احترام میذاشتی

حالم از خبرچینی هات بهم میخوره
حاالم ازت بهم میخوووره
کاش ناابود بشی
چرا تا میاد زندگیم درست شه همه‌جی رو بهم میریزی؟
لیاقت نداری ..لیاقت اسمت نداری
همیشه باعث حسودیم به بقیه بودی
چون هیچ‌وقت نشد مثل بقیه باهام رفتار کنی
واقعا برات متاسفم
یه روز میرسه که خیلی پشیمون میشی
اونموقع من نگاهم بهت نمیکنم
چون تو الان که بهت نیاز دارم نگاهم نکردیو و بهم گفتی خودت بزرگ شدی !

برات متاسفم!
کاش میشد اسمتو اورد!
الان حالت خوبه خبرچینیمو کردی؟
چی نسیبت شد؟
به ولای علی دیه باهات حرف نمیزنم
لیاقت میخواد که تو نداری!
فک کردم میشه بهت اعتماد کرد بهت اون حرفو زدم ولی دریغ از فهم تو!
کاش یکم فقط یکم درک داشتی
کاش هیچ‌کسو نداشتم
کاش بی کس و کار بودم
حیف که اصلا اسمت بهت نمیاد
حیف ..!.


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • تشکر
  • تعجب
  • عالی
Reactions: ~ĤaŊaŊeĤ~، Amerətāt و FaTeMé_KH

Z.A.H.Ř.Ą༻

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
16/10/20
ارسال ها
1,830
امتیاز واکنش
43,311
امتیاز
418
محل سکونت
رمان ۹۸
زمان حضور
293 روز 11 ساعت 28 دقیقه
و اما یه تشکر بی پایان هم به خودم بدهکارم:tongueym:
به کسی که بودم:tongueym:
به کسی که هستم:tongueym:
به کسی که قراره بشم:tongueym:
مرسی که هستی من:big_grin::tongueym:


#صرفا_جهت_آرامش

 
آخرین ویرایش:
  • خنده
  • قهقهه
Reactions: FaTeMé_KH، کوثر پورخضر و ᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

᭄⌬෴ثــنا قاسـمی෴⌬᭄

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
5/11/21
ارسال ها
278
امتیاز واکنش
4,237
امتیاز
228
سن
15
محل سکونت
دنیا :)
زمان حضور
23 روز 7 ساعت 19 دقیقه
الان عصبانیتم فرو کشیده شده
مطمئنم دو کلام مهربون باهام حرف بزنی یادم میره
این ویژگی من، نمیدونم خوبه یا بد
اینکه انقدر سریع بدی هارو یادم میره و میشم همون ثنای قبل دعوا
نمیدونم
خودم اینو دوست ندارم
اینکه هرچی بخوان بگن و من یادم بره
حتما دوباره که باهام بد رفتار کنن میگن مهم نیس اینکه یادش میره
ولی بعضی حرف یادم نمیره و میمونه کنج قلبم و خاک میخوره ..


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Amerətāt و FaTeMé_KH

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
24,672
امتیاز واکنش
63,668
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 13 ساعت 40 دقیقه
من شدی‌هام رو مدیون ۲ نفر هستم!
دو نفری که اگر نباشن، منم نیستم!
شادی و خنده‌هام نیست.
همیشه دردهام رو پنهان کردم و خنده‌ رو روی لـ*ـب‌هام نشوندم!
و کسایی که معتقد بودن دردی تو زندگیم ندارم و الکی خوشم.
اما نه، آدمی که خوشه بدین معنا نیست دردی نداره!
داره، داره اتفاقا از تویی که تو دلت فکر می‌کنی می‌خنده بیشتر داره!
همیشه قضاوت شدم، همیشه و همیشه!
گفتن تو بچه‌ای
خوش گذرونی
نمی‌فهمی
شعور نداری
درکت نمی‌رسه
اما... درکم، شعورم، افکارم از تویی که ادعا می‌کنی جاهلم خیلی بیشتره:)))
نمی‌دونم از اون گله کنم، یا از اون یکی
از غریبه گله کنم، یا از آشنا!
نمی‌دونم:)))
فقط می‌دونم اونقدری دلم پره که قیاقه‌هاشونم بهم تنفر می‌ده!
آرزو دارم لحظه‌ای نبینمتون!
دیگه انقدری حالم ازتون بهم می‌خوره که از جونتون سیر باشم:)))
فقط دعا می‌کنم که از دستتون خلاص شم!
به هر قیمتی... ولی بشم! جدا بشم!
دلم پره، انقدری که با اشک‌هام بشه یه خونه رو آبیاری کرد:)))
دلم از تک‌تکتون پره؛)
امیدوارم یه روزی یه جایی
به اندازه‌ی من غم بخوری، عقده‌ای شی، از نفس کشیدنت زده شی و و و...
و همین که تا الان سر پام
فقط و فقط دو نفر باعثش:)
که اگر اون دوتا نبودن، شاید منم نبودم!
خودشون خبر ندارن:)
خبر ندارن چه فرشته‌هایی هستن!
یه فرشته‌هایی که من برای دیدنشون له‌له می‌زنم و این یه آرزویه نابراوردست!
عاشقتونم فرشته‌ها
نمی‌دونید با حرف‌هاتون آرامشی بهم می‌دید که جایی نمی‌تونم به دستش بیارم!
Narín✿
Z.A.H.Ř.Ą༻
و یک‌فرد دیگه!
تگش نمی‌کنم..
که اونم همیشه کنارم بوده، آرومم کرده و و و...
امیدوارم تو هم به خوشبختی ابدی برسی!
به فردی که دوستش داری برسی!
بدونی چقدر برای آدمای دورت مهمی!
قوی باش و ناامید نشو♡
کنار همه نمون چون لیاقتت رو ندارن!
بارها بهت گفتم... مهربونیت رو به کسی هدیه نده.
البته که خیلی بی‌معرفتی خیلی زیاد...:straight_face:
و هنوزم قهرم خیلی بیشعوری:straight_face:
نارین می‌دونه من کی رو می‌گم:sighb:
دوستتون دارم قلبای من:)


#صرفا_جهت_آرامش

 
آخرین ویرایش:
  • عالی
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: Narín✿، ~ĤaŊaŊeĤ~، FaTeMé_KH و یک کاربر دیگر

FaTeMé_KH

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
6/6/20
ارسال ها
282
امتیاز واکنش
16,179
امتیاز
303
محل سکونت
طِ
زمان حضور
86 روز 16 ساعت 34 دقیقه
نویسنده این موضوع
شب...
خیلی چیزا ب ذهنم میرسه که بخوام بگم
تنها زمانیه ک من یادمه ب یاد میارم تمام چیزایی ک خواستم و نشد
کارایی ک کردم و بد دیده شد
حرف هایی که نمیخواستم بگم اما تاریکیش از ته قلبم کشیدشون بیرون و شد حرف روی لـ*ـب

تاریکیش باعث شد تیرگی های دلم رو بیاری بیرون و جاهای روشن رو باهاش پنهون کنی

مرور تمام حرف هایی ک نشد و نزدم گفتم بمونه بینهایت تو مغز تکرار شد و فریادشون زدم

دل؟ بارها صدا زد
اما...
شد حرف اما مغز نمیشنید ب زبان فرمان نمیداد و چشم چشم ها ک آینه دلن فقط گریست :)
و تنها کسی که بود و دید و حق رو ب من داد بالش سفیدی بود ک رفته رفته سیاه شد زیر اشک...

#صرفا_جهت_آرامش


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Saba hosseinzadeh، Z.A.H.Ř.Ą༻ و Meysa

Saba hosseinzadeh

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
17/8/21
ارسال ها
95
امتیاز واکنش
962
امتیاز
213
زمان حضور
7 روز 9 ساعت 11 دقیقه
کاش اینجوری نمیشدم کاش کمی ..
خیلی خستم خیلی...
از لبخند های نقش بسته رو صورتم معذرت میخوام ، که چنین چیزی را تحمل میکنی و ولی خم نمیشوی
حال هر کس بد بود چ ازم کمک میخواست چ نمیخواست مرهم میشدم براش مسخره بازی در می اوردم تا لبخندش برگرده میدونم نمیتونستم اتش قلبشو خاموش کنم اما شاید برای ثانیه ای میتونستم از دردش کم کنم .
اما کجا رفتن این ادما حالا که من بغض گلویم را گرفته حالا که من درد وجودم را تسخیر کرده .
خسته ام از خوبی کردن و بدی دیدم
گاه فکر میکنم خدا منو افریده که تنهایی رشد کنم و همه چیز را تنهایی تجربه کنم


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: FaTeMé_KH و Amerətāt

ozan♪

نگارشگر انجمن
نگارشگر انجمن
  
عضویت
3/9/20
ارسال ها
2,122
امتیاز واکنش
43,349
امتیاز
418
سن
22
زمان حضور
132 روز 15 ساعت 21 دقیقه
گاهی با خودم فکر می‌کنم این امیده که به روحم آرامش میده
این امیده که هر بار می‌خورم زمین
من و سر پا نگه می‌داره
این امیده که تو سخت ترین شرایط باعث میشه من ادامه بدم
و میدونی من این امید و گاهی تو چشمای تو میبینم
اون لحظه رو تصور می‌کنم :)
یه سمی اومد به ذهنم بنویسم؟
باکی نی می‌نویسم؛ :lollipop2b:
{یه امید دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
میزنم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
بی‌مزس ولی دلم خاست :shyb:}
تامام :bathtub:


#صرفا_جهت_آرامش

 
  • قهقهه
  • پوکر
  • عالی
Reactions: FaTeMé_KH، ~ĤaŊaŊeĤ~، Saba hosseinzadeh و 2 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا