- عضویت
- 12/12/21
- ارسال ها
- 32
- امتیاز واکنش
- 312
- امتیاز
- 98
- سن
- 23
- زمان حضور
- 10 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
راه تنفسیام بسته شده بود. نگاهی با اخم به دستش انداختم که دستش شل شد و ناخودآگاه ناله کردم.
- درد میکنه بابا.
با صورتی مبهوت عقب رفت و مات صورتم گفت:
- والا که هنوز دستش نزدم.
سعی کردم نیم خیز شوم و در همین حین لـ*ـب زدم:
- خوب میشه خودش. فعلا باید برم.
اِلیاس آرام عقب و دستی به موهایش با کلافگی کشید.
- کجا میخوای بری؟ شاید در رفته...
- درد میکنه بابا.
با صورتی مبهوت عقب رفت و مات صورتم گفت:
- والا که هنوز دستش نزدم.
سعی کردم نیم خیز شوم و در همین حین لـ*ـب زدم:
- خوب میشه خودش. فعلا باید برم.
اِلیاس آرام عقب و دستی به موهایش با کلافگی کشید.
- کجا میخوای بری؟ شاید در رفته...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
در حال تایپ رمان ققنوس در بند | محدثه کمالی * کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com