- عضویت
- 7/7/20
- ارسال ها
- 1,358
- امتیاز واکنش
- 18,213
- امتیاز
- 373
- محل سکونت
- ~OVEN~
- زمان حضور
- 34 روز 20 ساعت 33 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام تک مکانیک قلبهای شیشهای
نام دلنوشته: خاکریز شیشهای
ژانر: تراژدی
نگارشگر: ~PARLA~
مقدمه:
قلبهای ما آدمها، گاهی نیاز به تلنگری دارند برای تپیدن.
این تلنگر گاهی زده خواهد شد و تورا برمیگرداند به زندگی،
برمیگرداند به زنده بودن،
بر خواهی گشت به قلبی که تپیدن را از سر گرفته است.
تلنگری خواهی خورد، برخواهی گشت، اما...
میترسی،
وحشت داری از مرگ دوبارهی احساس و قلبت...
سرگردان و آشفته، ناگهان فکر دفاع خواهی افتاد!
حصار میکشی
دور تمامی تعلقاتت، حصاری برای تمام داشتهها و نداشتههایت
حصاری آغشته به خوناب زخمهای گذشته،
و از جنس خنجرهایی که خوردهای.
حصار من شیشهای بود،
شیشه را بیشتر دوست داشتم...
هم حصار بود و هم نبود؛
هم دیده میشد و هم نمیدیدیاش،
هم میدانستی که هست و هم نمیدانستی کجاست!
و این من تنها و شکسته، پشت خاکریزی پنهان بود که هر لحظه ترس شکستنش را داشتم...
نام دلنوشته: خاکریز شیشهای
ژانر: تراژدی
نگارشگر: ~PARLA~
مقدمه:
قلبهای ما آدمها، گاهی نیاز به تلنگری دارند برای تپیدن.
این تلنگر گاهی زده خواهد شد و تورا برمیگرداند به زندگی،
برمیگرداند به زنده بودن،
بر خواهی گشت به قلبی که تپیدن را از سر گرفته است.
تلنگری خواهی خورد، برخواهی گشت، اما...
میترسی،
وحشت داری از مرگ دوبارهی احساس و قلبت...
سرگردان و آشفته، ناگهان فکر دفاع خواهی افتاد!
حصار میکشی
دور تمامی تعلقاتت، حصاری برای تمام داشتهها و نداشتههایت
حصاری آغشته به خوناب زخمهای گذشته،
و از جنس خنجرهایی که خوردهای.
حصار من شیشهای بود،
شیشه را بیشتر دوست داشتم...
هم حصار بود و هم نبود؛
هم دیده میشد و هم نمیدیدیاش،
هم میدانستی که هست و هم نمیدانستی کجاست!
و این من تنها و شکسته، پشت خاکریزی پنهان بود که هر لحظه ترس شکستنش را داشتم...
دل نوشته خاکریز شیشهای | ~PARLA~ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: