مشاعره

~ZaHrA~ · 6/11/19

یار شو ای مونس غمخوارگان

چاره کن ای چاره ی بیچارپان

moh@mad · 6/11/19

نـی قصـه ی آن شمــع چگل بتــوان گفت
نـی حال دل سوخته دل بتـــوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غـم دل بتوان گفت

D E V I L · 6/11/19

تار و پود هستی ام

بر باد رفت...

امّا نرفت....

عاشقی ها از دلم

دیوانگی ها از سـرم...

moh@mad · 6/11/19

Φοίβος گفت:
تار و پود هستی ام

بر باد رفت...

امّا نرفت....

عاشقی ها از دلم

دیوانگی ها از سـرم...

مــا ز بالاییم و بالا می رویم
ما ز دریاییم و دریا می رویم

~ZaHrA~ · 6/11/19

ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

moh@mad · 6/11/19

~*ZAHRA*~ گفت:
سـ*ـاقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟

تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا بشینم خرمم هر جا روم در گلشنم

moh@mad · 6/11/19

~*ZAHRA*~ گفت:
ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون
او به مقصد ها رسید و ما هنوز آواره ایم

من هر چه دیده ام ز دل و دیده دیده ام
گاهی ز دل بود گله گاهی ز دیده ام

~ZaHrA~ · 6/11/19

moh@mad گفت:
~*ZAHRA*~ گفت:

سـ*ـاقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست؟

کلیک کنید تا باز شود...

تا من بدیدم روی تو ای ماه و شمع روشنم
هر جا بشینم خرمم هر جا روم در گلشنم

ماه درخشنده چو پنهان شود

شپره بازیگر میدان شود

moh@mad · 6/11/19

در جان عاشق من شوق جدا شدن نیست
خو کرده این قفس را میل رها شدن نیست

~ZaHrA~ · 6/11/19

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو مراد من دهی من به خدا رسیده ام

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر بازنشسته رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین